کد خبر: 1316845
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۵
تصاویر ناسا، خشک‌شدن کامل دریاچه ارومیه را نشان داد
نفس‌های آخر نگین شمال‌غرب درویش با لحنی تلخ و توأم با کنایه ادامه داد: «البته خبر خوش اینکه هنوز دریای خزر، عمان و خلیج فارس را داریم و به این دلخوشی‌ها قانع می‌شویم؛ در حالی که این سرزمین بیشترین آسیب‌های محیط‌زیستی را تجربه می‌کند
مهسا گربندی

جوان آنلاین: دریاچه ارومیه خشک شد. تصاویر تازه‌منتشرشده از ناسا نشان می‌دهد که دیگر هیچ اثری از آب در پهنه‌ی گسترده آن باقی نمانده‌است؛ جایی که زمانی نماد تنوع زیستی شمال‌غرب ایران بود، حالا به بستر ترک‌خورده‌ای از نمک بدل شده‌است. این خشکی، تنها پیامد تغییرات اقلیمی نیست، بلکه نتیجه سال‌ها سوءمدیریت منابع آب، توسعه‌ناپایدار و بی‌توجهی به هشدار‌های کارشناسان است. 

امروز زندگی میلیون‌ها نفر در اطراف این دریاچه در معرض تهدید مستقیم قرار دارد. جایی که روزگاری زیستگاه پرندگان مهاجر و گونه‌های نادر بود، حالا منبع طوفان‌های نمکی است که هوا را آلوده و نفس‌ها را تنگ کرده. این بحران، ناگهانی رخ نداده‌است؛ سال‌ها بود که هشدار داده می‌شد، اما هیچ‌گاه جدی گرفته نشد. 
 دیگر آبی در دریاچه ارومیه باقی نمانده‌است
روز گذشته در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، سید سلمان ذاکر، نماینده استان آذربایجان غربی با بیان تذکری جدی نسبت به وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه هشدار داد: «دیگر آبی در دریاچه ارومیه باقی نمانده‌است و باید هر چه سریع‌تر اقدامی برای احیای این دریاچه صورت گیرد.»
او با اشاره به نگرانی نمایندگان مناطق شمال‌غرب کشور افزود: «نمایندگان آذربایجان شرقی، تبریز، اردبیل و آذربایجان غربی، به همراه بسیاری از نمایندگان دیگر، خواستار تشکیل یک نهضت ملی برای احیای دریاچه ارومیه و جلب توجه ویژه مسئولان به این بحران هستند.»
ذاکر اظهار کرد که دریاچه ارومیه یک سرمایه ملی و متعلق به همه مردم ایران است و نمایندگان مجلس نیز برای نجات آن عزمی جدی دارند: «دریاچه ارومیه متعلق به همه است و غیرت احیای آن در میان نمایندگان وجود دارد.» او در پایان با اعلام حمایت از دولت و رئیس‌جمهور در مسیر احیای دریاچه گفت: «ما از رئیس‌جمهور برای احیای دریاچه ارومیه حمایت می‌کنیم. انتظار داریم اقدامات لازم برای جلوگیری از خشک‌شدن کامل این زیست‌بوم انجام شود، چراکه ادامه این وضعیت آسیب‌های جدی و جبران‌ناپذیری به مردم وارد خواهد کرد.»
 فرصت در حال از دست رفتن است
چندی پیش نیز بنفشه زهرایی، مدیر مؤسسه آب دانشگاه تهران، درباره پایان فرصت احیای دریاچه هشدار داد و تأکید کرد که خشک‌شدن کامل این دریاچه تبعات ناگواری دارد: «تبعات خشکی شدگی دریاچه ارومیه تنها به گرم‌ترشدن هوای منطقه یا نمکزار شدن ختم نمی‌شود، بلکه همانند تجربه خشکی دریاچه آرال شاهد طغیان انواع سرطان‌ها، انواع و اقسام بیماری‌ها و خالی از سکنه شدن مساحت عظیمی از اطراف دریاچه خواهیم بود.»
زهرایی با اشاره به کاهش تراز دریاچه به زیر هزارو۲۷۰متر و تأثیر آن بر افزایش دمای بی‌سابقه استان‌های آذربایجان غربی و شرقی که به بیش از ۴۱درجه رسیده‌است، افزود: «وقتی شهری که دمای بالای ۳۵درجه را تاکنون تجربه نکرده، یکباره قرار است دمای بالای ۴۲درجه را تجربه کند قطعاً مصرف آب شرب، کشاورزی و صنایع آن نیز افزایش خواهد یافت و در همه زمینه‌ها مصرف آب و انرژی بالا خواهد رفت.»
او از ادامه کشت‌های پرمصرف و وجود بیش از ۶۰هزار چاه غیرمجاز در آذربایجان غربی انتقاد کرد و هشدار داد که بدون اصلاح الگوی کشت و مدیریت دقیق منابع آب، وضعیت دریاچه وخیم‌تر می‌شود و تبعات زیست‌محیطی و انسانی آن نیز فاجعه‌بار خواهد بود. 
مدیر مؤسسه آب دانشگاه تهران تأکید کرد که بدون همکاری و انسجام دستگاه‌های اجرایی، برنامه‌های احیای دریاچه شکست خورده و سرنوشت آن مشابه دریاچه آرال در آسیای میانه خواهد شد؛ جایی که خشک‌شدن دریاچه موجب مهاجرت گسترده و نابودی معیشت‌ها شد. 
 به کارگیری تمام توان دولت برای جلوگیری از فاجعه!
خشک‌شدن دریاچه ارومیه واقعیتی است که صدای آن از مدت‌ها پیش از سوی کارشناسان و مسئولان محیط‌زیست شنیده می‌شد. در نشست خبری سازمان حفاظت محیط‌زیست که ماه گذشته برگزار شد، دکتر احمدرضا لاهیجان‌زاده، معاون محیط‌زیست دریایی و تالاب‌ها، با ارائه آمار‌های دقیق وضعیت بحرانی این دریاچه را تشریح کرد: «بر اساس آخرین آمار به‌دست‌آمده در ۱۱ مردادماه، تراز دریاچه ارومیه به ۷۴/۱۲۶۹ متر رسیده‌است. وسعت دریاچه تنها ۵۸۱ کیلومتر مربع است، در حالی که در ۱۱ مردادماه سال گذشته، حجم آب دریاچه بیش از ۲ میلیارد مترمکعب بوده‌است.»
او به کاهش چشمگیر حجم آب این دریاچه اشاره کرد: «شوربختانه اکنون تراز آب به پایین‌ترین حد ممکن رسیده و اگر این روند ادامه یابد، دیگر عددی اعلام نمی‌شود، چراکه همین میزان، کمترین آمار قابل‌اندازه‌گیری است.»
معاون سازمان محیط‌زیست ادامه داد: «افزایش دمای هوا و تبخیر گسترده شرایط را از این هم وخیم‌تر کرده‌است. پیش‌بینی مدیر کل استان که احتمال خشک شدن کامل دریاچه تا پایان تابستان را داده‌است، کاملاً درست است و با توجه به نبود بارش‌های پاییزی، احتمال وقوع این اتفاق بسیار بالا است.»
او درباره علل این بحران گفت: «خشکسالی سال آبی ۱۴۰۴- ۱۴۰۳ یکی از عوامل اصلی است. ما حتی در تأمین آب شرب برخی شهر‌ها نیز با مشکل روبه‌رو هستیم.»
لاهیجان‌زاده در پاسخ به سؤالی درباره احتمال عدم احیای دریاچه با صراحت بیان کرد: «مطالعات انجام‌شده توسط ستاد اجرایی در سال‌های ۹۲ تا ۹۵ پیش‌بینی‌هایی از جمله خشک‌شدن کامل دریاچه و پیامد‌های آن، مانند مهاجرت، افزایش بیماری‌ها، طوفان‌های گرد و غبار و نابودی معیشت‌ها را ارائه کرده‌اند. دولت تمام توان خود را برای جلوگیری از وقوع این فاجعه به کار گرفته، زیرا اگر این نقطه فراتر رود، آسیبی غیرقابل تصور به کشور وارد خواهد شد.»
او در پایان خبر داد که جلسه‌ای در دولت برای تخصیص اعتبارات ویژه پروژه‌های احیای دریاچه برگزار شده و برنامه‌های سال آبی جاری برای جلوگیری از خشک شدن صددرصدی تدوین شده‌اند. 
 هنوز راه برای جبران بسته نیست 
در ادامه هشدار‌ها و واکنش‌های مسئولان و کارشناسان به بحران خشک‌شدن دریاچه ارومیه، محمد درویش، فعال برجسته محیط‌زیست نیز در نشست تخصصی «اهمیت، ضرورت و تأثیر توسعه اقتصاد چرخشی در آذربایجان شرقی» به شدت از وضعیت موجود انتقاد کرد. 
او سخنانش را با گلایه از روند نادرست توسعه در کشور آغاز کرد: «ما باید قدرت اول منطقه می‌بودیم؛ کشاورزی ما باید بر اساس صرفه‌جویی و مدیریت آب برنامه‌ریزی می‌شد، نه اینکه امروز با کاسه چه کنم چه کنم، دنبال مقصر بگردیم.»
درویش با لحنی تلخ و توأم با کنایه ادامه داد: «البته خبر خوش اینکه هنوز دریای خزر، عمان و خلیج فارس را داریم و به این دلخوشی‌ها قانع می‌شویم؛ در حالی که این سرزمین بیشترین آسیب‌های محیط‌زیستی را تجربه می‌کند. افزایش بیماری‌ها نیز ارتباط مستقیم با آلودگی و بحران‌های زیست‌محیطی دارد.»
این کارشناس محیط‌زیست در بخشی از سخنانش وضعیت فاجعه‌بار دریاچه ارومیه را نمونه‌ای از شکست برنامه‌ریزی و مدیریت در کشور دانست. او با یادآوری وسعت و ظرفیت این حوضه آبی گفت: «حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۱/۵ برابر کشور لبنان وسعت دارد و میانگین بارندگی‌اش ۵/۲ برابر متوسط کشور است، اما سوءمدیریت منابع باعث شد این فرصت طلایی به فاجعه تبدیل شود.»
با وجود این، درویش معتقد است که هنوز راه برای جبران بسته نیست. او با تأکید بر لزوم حذف چاه‌های غیرمجاز و مدیریت علمی منابع آب گفت: «زمان سوگواری برای دریاچه ارومیه زمانی است که رودخانه‌های ورودی‌اش خشک شوند. هنوز می‌توان امید داشت.»
 توسعه نامتوازن کشاورزی علت اصلی بحران
اما این نگاه خوشبینانه از سوی برخی کارشناسان با تردید‌هایی همراه است. علی شهباز، کارشناس زمین‌شناسی، بر این باور است که گرچه امکان احیای دریاچه وجود دارد، اما هرگز به شرایط ایده‌آل و پرآبی سال ۱۳۷۴ بازنخواهد گشت. 
او با اشاره به وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه گفت: «دریاچه پرآب و زنده سال‌های گذشته قربانی تصمیمات اشتباه مدیرانی شده که توسعه نامتوازن را بر پایداری زیست‌محیطی ترجیح دادند و حقابه طبیعت را فدای توسعه باغات سیب و مزارع چغندرقند کردند؛ محصولاتی که با اقلیم استان آذربایجان غربی همخوانی ندارند.»
شهباز افزود: تاکنون ۷۴ سد بزرگ و کوچک برای تأمین آب این باغات و همچنین آب شرب جمعیت بیش از ۵/۳ میلیون نفری استان ساخته‌شده که تمامی این سد‌ها از حقابه دریاچه استفاده می‌کنند. او درباره پیچیدگی‌های احیای دریاچه نیز گفت: «احیای کامل با توجه به کاهش منابع آب، تبخیر و تعرق شدید و کمبود بارش ممکن نیست و تنها بخش جنوبی دریاچه تا حدود زیادی قابل‌احیاست.»
این زمین‌شناس وضعیت احیای دریاچه ارومیه را بسیار پیچیده دانست: «میان‌گذر شهید کلانتری، سد بزرگی در مسیر جریان یکپارچه آب ایجاد کرده‌است. از حدود ۱۵ کیلومتر مسیر این میان‌گذر، تنها ۱/۷ کیلومتر پل دارد که امکان جریان آب بین شمال و جنوب را فراهم می‌کند و باقی مسیر به‌صورت خاکریز است که مانع جریان آزاد آب شده است.» شهباز هشدار داد که اگر کشاورزی ناهمگون با اقلیم ادامه پیدا کند و دریاچه احیا نشود، مهاجرت اقلیمی شهر‌های اطراف شدت خواهد گرفت و این موضوع تاب‌آوری محیطی و انسانی کشور را به خطر خواهد انداخت. 
 فرصتی برای بازنگری و تحول
آنچه امروز در حوضه دریاچه ارومیه رخ داده، صرفاً نتیجه یک خشکسالی طبیعی نیست، بلکه حاصل سال‌ها تصمیم‌گیری‌های نادرست، توسعه بی‌ضابطه و نادیده گرفتن واقعیت‌های اقلیمی و زیستی این پهنه آبی است. زنجیره‌ای از سیاست‌های ناهماهنگ و برداشت‌های بی‌رویه، این ذخیره باارزش طبیعی را به مرگ رسانده‌است. در چنین شرایطی، دیگر نمی‌توان از احیای کامل سخن گفت. دریاچه‌ای که زمانی بیش از ۳۰ میلیارد مترمکعب آب در دل خود جای می‌داد، اکنون به حدی تحلیل رفته که حتی اندازه‌گیری دقیق حجم باقی‌مانده آن دشوار است. بازگشت به آن روز‌های پرآبی نه‌تنها از نظر فنی دور از دسترس است، بلکه از نظر بوم‌شناختی نیز پایداری ندارد. 
اما این پایان ماجرا نیست. دریاچه ارومیه شاید دیگر نگین آبی گذشته نشود، اما هنوز می‌تواند نمادی از تغییر و بازاندیشی باشد؛ نشانی از اینکه حتی در دل بحران، اگر شهامت اعتراف به خطا و اراده واقعی برای اصلاح وجود داشته باشد، می‌توان آینده‌ای بهتر ساخت. 
راه عبور از این وضعیت، آسان نیست، اما روشن است. مسیر آن از دل برنامه‌ریزی علمی، کنار گذاشتن طرح‌های شعاری و شکل‌گیری عزمی ملی می‌گذرد. این بحران تلخ می‌تواند نقطه آغازی باشد برای اصلاح نگاه ما به محیط‌زیست، تا توسعه را نه در تقابل با طبیعت، بلکه در هماهنگی با ظرفیت‌های واقعی سرزمین تعریف کنیم. 
هر چند شاید دریاچه ارومیه هرگز به شکوه گذشته بازنگردد، اما اگر درست عمل شود، می‌تواند الگویی از تاب‌آوری و بازسازی باشد؛ الگویی برای تمام مناطقی که در معرض بحران‌های مشابه هستند، نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار