کد خبر: 1307774
تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۰
مصطفی قربانی

از جمله واقعیت‌هایی که در تبیین توسعه‌نیافتگی اقتصادی ایران معاصر کمتر مورد توجه بوده است، نقش ضعف قدرت دفاعی در تحمیل این مسئله بر ایران است، به این ترتیب که ایران زمانی وابسته و توسعه‌نیافتگی اقتصادی به یک مسئله مزمن برای آن تبدیل شد که ابتدا در جنگ با روس‌ها شکست خورد و عهدنامه ترکمنچای بر آن تحمیل شد. درواقع، به‌دلایل مختلف و از جمله همین ضعف دفاعی، تلاش‌های توسعه‌ای در دو قرن اخیر در ایران به نتیجه نرسیده است، به این ترتیب که با معتبر بودن و عملی شدن تهدیدات نظامی قدرت‌های استعماری، فرصت‌ها برای توسعه اقتصادی ایران از دست رفته است. به توپ بستن مجلس اول مشروطه از سوی روس‌ها و تعطیلی مجلس دوم مشروطه با اولتیماتوم آنها و در نهایت، جلوگیری از به ثمر نشستن انقلاب مشروطه با دخالت‌های خارجی از جمله آنچه در برهه جنگ اول جهانی با حضور متفقین در ایران رخ داد، وقایع شهریور ۱۳۲۰ و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از جمله نمونه‌هایی است که گویای تضییقات خارجی در مسیر توسعه اقتصادی ایران بر اثر ضعف بنیان‌های قدرت ملی به‌ویژه در بعد دفاعی آن است. این واقعیت‌های تاریخی گویای آن است که هرگونه تلاش برای تحقق توسعه اقتصادی در ایران، بدون داشتن پشتوانه دفاعی لازم، نافرجام خواهد بود. 
بی‌دلیل نیست که رجال و دولتمردان ایرانی از همان ابتدای دوره قاجار، تلاش برای دستیابی به قدرت دفاعی لازم را در زمره مهم‌ترین محور‌های اقدامات اصلاحی خود قرار داده بودند، از عباس میرزا گرفته تا امیرکبیر و سپهسالار و پهلوی‌ها، اگرچه عمده این تلاش‌ها به‌دلیل ریل‌گذاری غلط که مبتنی بر عاریه گرفتن قدرت از خارج بود، در نهایت عقیم ماند. 
در برهه کنونی نیز اگرچه میان دو نگاه درون‌گرا و برون‌گرا پیرامون چگونگی تحقق توسعه اقتصادی کشور منازعه جدی وجود دارد، اما یک نگاه بدون توجه به واقعیت‌های تاریخی، تقویت توان دفاعی را با تحقق توسعه اقتصادی کشور مانعه الجمع تلقی می‌کند و حتی دوگانه‌هایی مانند امنیت- معیشت، موشک- معیشت و امنیت- توسعه را نیز ایجاد کرده است. حال آنکه جنگ ۱۲ روزه اخیر مؤید تجربیات متراکم تاریخی ملت ایران بود و بار دیگر اثبات کرد تحقق توسعه در ایران در سایه قدرت بازدارندگی دفاعی و امنیتی امکانپذیر است. درواقع، همانگونه که تاریخ روابط بین‌الملل بعد از وستفالیا (به ویژه بعد از انقلاب صنعتی) نیز نشان می‌دهد، گام اول برای رفتن به سمت توسعه، دستیابی به قدرت دفاعی بازدارنده است. نمی‌توان انکار کرد که ابرقدرتی امریکا، در کنار سایر عوامل، مدیون عملی‌سازی نظریه قدرت دریایی «آلفرد ماهان» بود، بنابراین تلاش جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به قدرت دفاعی بازدارنده نشان می‌دهد این نظام با درکی واقع‌بینانه، در سمت درست تاریخ ایستاده است و راهبردگذاری و اقدام آن برای تکمیل و توسعه ابعاد قدرت ملی، دقیق و مبتنی بر واقعیت‌ها و اقتضائات موجود است. به‌راستی اگر ایران، در کنار سایر عوامل و منابع قدرت همچون رهبری مقتدر، مردم و انسجام ملی، از قدرت دفاع موشکی مناسب برخوردار نبود، معلوم نبود که چه سرنوشت تلخی در انتظار ایران در زیر حملات صهیونیست‌ها بود. 
با توجه به آنچه گفته شد، مسیر تکامل قدرت دفاعی ایران باید ادامه یابد، زیرا در نبود قدرت دفاعی، تهدیدات خارجی، همانند تجربیات متعدد در تاریخ معاصر ایران، مانع به بار نشستن تلاش‌های توسعه‌ای خواهد بود. بر این اساس، هرگونه اندیشیدن به توسعه اقتصادی و حتی سیاسی و تلاش برای تحقق آنها، بدون داشتن قدرت دفاعی بازدارنده، تلاشی نافرجام خواهد بود. در همین زمینه باید اشاره کرد که اجماع ملی نخبگانی پیرامون این مهم یک ضرورت بسیار حیاتی است و نخبگان معتقد به توسعه ایران، اعم از درون‌گرایان و برون‌گرایان، پیش و بیش از هر حوزه‌ای، ابتدا باید در این نقطه کانونی به اجماع برسند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار