کد خبر: 1307111
تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۴۰۴ - ۲۳:۲۰

جوان آنلاین: در فضای سیاسی ایران، رویه‌ای زشت و زننده در میان برخی به‌اصطلاح کنشگران سیاسی جا افتاده است که هرگاه نظری برخلاف میل‌شان شنیده می‌شود، به‌جای نقد محتوا و استدلال (ماقال)، به تخطئه گوینده (من قال) و زیر سؤال بردن روابط او با قدرت روی می‌آورند. این رفتار، که ریشه در اختلافات جریانی و کینه‌توزی‌های سیاسی دارد، بیش از آنکه به تحلیل و گفت‌و‌گو کمک کند، به تسویه‌حساب‌های شخصی و عقده‌گشایی‌های جناحی منجر می‌شود. این رویه، هرچند در فضای مجازی و اخبار جعلی پرطرفدار است، اما به‌تدریج به رسانه‌های رسمی نیز راه یافته و گاه تبعات سیاسی و امنیتی‌ای به دنبال دارد که ممکن است از مرز‌های جغرافیایی نیز فراتر رود. 
نمونه بارز این رفتار تخریبی را می‌توان در هجمه‌های اخیر به مواضع محمدجواد لاریجانی و مهدی محمدی، فعال رسانه‌ای و مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی، مشاهده کرد. روزنامه جوان، هرچند با تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌های اخیر لاریجانی درباره ثبات سیاسی حاکمیت سوریه یا حمله رژیم صهیونیستی به تأسیسات هسته‌ای ایران موافق نیست، چراکه این پیش‌بینی‌ها نه‌تنها محقق نشد، بلکه عکس آن رخ داد، اما معتقد است نقد باید بر استدلال متمرکز باشد، نه تخریب شخصیت. درباره مهدی محمدی نیز همین‌گونه است. منتقدان، خود را عصاره عقل بشری می‌پندارند و هر نظر مخالفی را با برچسب‌زنی و سرکوب پاسخ می‌دهند، بدون آنکه برای گوینده حقی قائل شوند. این رویکرد، که در زرورق نقد پیچیده شده، چیزی جز دیکتاتوری فکری و دگم‌اندیشی نیست. 
چند روز پیش، مهدی محمدی استوری‌ای در اینستاگرام منتشر کرد که به‌ظاهر القاکننده حمله اتمی به رژیم صهیونیستی بود. این استوری، هرچند دقایقی بعد حذف شد و محمدی توضیح داد که «این پست توسط ادمین منتشر شده و من به استفاده از سلاح هسته‌ای برای بازدارندگی اعتقادی ندارم»، اما موج هجمه‌ها علیه او فروکش نکرد. احمد زیدآبادی، کنشگر سیاسی اصلاح‌طلب که به‌ندرت علیه جنایات رژیم صهیونیستی- از کودک‌کشی در غزه و لبنان تا اقدامات اخیر در ایران- قلم می‌زند، بلافاصله به نقد این استوری پرداخت: «گویا مهدی محمدی این تصویر را به‌عنوان تهدیدی علیه اسرائیل منتشر کرده است. مشکل این کار تنها تعارض با سیاست رسمی نظام مبنی بر حرمت شرعی تولید و استفاده از سلاح هسته‌ای نیست، بلکه نقاط هدف‌گذاری‌شده نیز مسئله‌ساز است! در این تصویر، بمب‌های هسته‌ای کرانه باختری و بیت‌المقدس را هدف قرار داده‌اند! آیا این هزینه‌ها برای رهایی فلسطینی‌ها از اشغال بود یا نابودی آنها؟»
زیدآبادی خوب می‌داند که جمهوری اسلامی هیچ اراده‌ای برای تولید سلاح هسته‌ای ندارد، اما این استوری بهانه‌ای شد تا مشاور رئیس مجلس را نشانه رود، آن هم در میانه وضعیت حساس «نه جنگ، نه صلح». اگر زیدآبادی در نقد خود صادق است، چرا علیه ۱۸۵ به‌اصطلاح اقتصاددانی که در بحبوحه بحران، نسخه تسلیم و وادادگی برای نظام می‌پیچند، سخنی نگفت؟ یا چرا درباره امضا‌هایی که به بهانه «انسجام ملی» در جنگ ۱۲ روزه که هیچ نسبتی با این جماعت فرصت‌طلب نداشت، سعی در مصادره سرمایه اجتماعی و درخواست آزادی زندانیان امنیتی داشتند، سکوت کرد؟ چرا وقتی رئیس‌جمهور امریکا و نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی علناً رهبر انقلاب را تهدید به ترور کردند، زیدآبادی لب به محکومیت این تروریسم دولتی نگشود؟ این استاندارد دوگانه را چگونه می‌توان توجیه کرد؟


رام کردن دیوانگان وحشی، نیازی به بمب اتم ندارد
محمد ایمانی، فعال رسانه، اما در یادداشتی در واکنش به استوری بحث برانگیز مهدی محمدی نوشت: «قطعی و بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران، اگر می‌خواست، سال‌ها قبل بمب اتمی می‌ساخت و به موازات دیگر پروژه‌های موفق نظامی پیش می‌برد. اما نخواست و نساخت. معلوم است که استوری مذکور، چرا سر و صدا کرده و برادرمان آقای محمدی هم توضیح خود را ارائه کرده است. اما در عالم واقع، جنجال مذکور علیه این استوری بلاوجه است. بله، اگر در جهانی زندگی می‌کردیم که بمب اتمی، پلیدی مطلق انگاشته می‌شد و سازندگان و کاربران آن، به بمب اتم زدایی در جهان اهتمام می‌ورزیدند، ابراز تمایل به بمب اتمی و کاربست آن باید حساسیت برانگیز و تخطئه می‌شد. اما در جهانی زندگی می‌کنیم که یک کشور دارای برنامه صلح آمیز، پس از دو دهه همکاری و بازرسی‌های استثنایی آژانس (و اذعان به عدم انحراف این برنامه)، وسط مذاکرات هسته‌ای از سوی طرف دارای بمب اتمی و نوچه نامشروعش هدف حمله غافلگیرانه قرار می‌گیرد.» ایمانی اضافه کرده: «ما در جهانی زندگی می‌کنیم که آژانس به جای حمایت و صیانت از برنامه صلح آمیز (بومی) ایران، جاسوسی امریکا و اسرائیل برای دقیق‌تر زدن دانشمندان و تأسیسات هسته‌ای را می‌کند و حق را به طرف مجاوز می‌دهد. در چنین جنگلی، نه مشاور رئیس مجلس، بلکه اگر خود رئیس مجلس یا رئیس‌جمهور هم می‌گفتند سیاست هسته‌ای ما از این پس کاملاً تغییر خواهد کرد، جای هیچ سرزنشی نبود. با وجود این، سیاست نظام، تولید سلاح کشتار جمعی نیست. همچنان که معتقدیم داشتن سلاح هسته‌ای، نه امریکا و نه شوروی را از شکست‌های خفت بار در ویتنام و عراق و افغانستان و یمن نجات نداد. ایران در جنگ ۱۲ روزه، بدون آنکه از انواع موشک‌های پیشرفته‌تر خود استفاده کند، با رویکردی که بیشتر انبارگردانی بود، از موشک‌های قدیمی‌تر و انباشته طی ده پانزده سال قبل استفاده کرد، اما با وجود این، موشک‌ها در تل آویو و حیفا (منطقه کریا و وزارت جنگ، دفتر نخست وزیر، مقر موساد و امان، مؤسسه وایزمن، پایگاه‌های نظامی مثل نواتیم، پالایشگاه حیفا و...) آثار کارستانی آفریدند. موشک‌ها زهر چشمی گرفتند که محافل عبری و غربی مثل گاردین و هاآرتص از آن به عنوان «موشک‌های هیولایی، جهنم ساختند»، تعبیر کردند. طوری شد که دونالد ترامپ با وجود اصرار به انکار و کوچک‌نمایی ضربات ایران گفت: «اسرائیل واقعاً ضربه خیلی سختی خورد؛ خصوصاً در روز‌های آخر. وای پسر! اون موشک‌های بالستیک خیلی از ساختمان‌ها رو نابود کردند.»
ایمانی اضافه کرده: «این دستگرمی که نمایشی از نوک کوه یخ اقتدار نظامی و تهاجمی بود و ایران را به عنوان ابرقدرت موشکی در جهان معرفی کرد، موجب شد آغاز کنندگان جنگ تحمیلی، به دست و پا بیفتند و برای مهار سرعت تصاعد عملیاتی ایران، دست به دامن واسطه‌ها برای آتش بس شوند. این در حالی بود که ایران به طور محدود، فقط تیزی نوک خنجر خود را در قالب شلیک فقط چند فروند موشک خیبر شکن و سجیل، به دشمن متوهم چشانده بود. دروغ می‌گویند. جنجال وسر و صدا بر سر بمب اتمی نیست که ایران می‌توانسته، اما نخواسته و نساخته است. وحشت غرب، از آن اراده و اقتدار تهاجمی است که در حال شکستن کمر اسرائیل بود و ترامپ دیوانه را طرفدار آتش‌بس کرد! این، قدرت رام کردن دیوانگان وحشی است که غرب را می‌ترساند.»
کاش زیدآبادی‌ها و همفکرانشان به خود آیند و به‌جای غرق شدن در تخریب‌های جناحی، حقیقت «غرب وحشی» را که در جنگ ۱۲ روزه عیان شد، به مردم نشان دهند. تنها در این صورت می‌توان امیدوار بود که نقدهایشان از سر انصاف باشد، نه ارادت به بیگانه.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار