کد خبر: 1306762
تاریخ انتشار: ۲۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۰
امنیت غذایی، سلاح پنهان قرن جدید در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی، که در لایه رسانه‌ای خود بیشتر بر قدرت پهپادی و پاسخ‌های نظامی هدفمند و بازدارنده تمرکز داشت، لایه‌ای پنهان‌تر و البته سرنوشت‌سازتر نیز به چشم آمد؛ زنجیره‌های تأمین غذا و نحوه تاب‌آوری آنها در شرایط تنش.
محمد احمدی

جوان آنلاین: در روایت‌های متعارف و صحیح از قدرت ملی، همواره تجهیزات نظامی، اتحاد سیاسی و دیپلماسی منطقه‌ای در کانون تحلیل قرار می‌گیرند. اما در میدان‌های جدید درگیری – به‌ویژه در مختصات غرب آسیا – آن‌چه پایداری یک کشور را تضمین می‌کند، نه صرفاً توان نظامی، بلکه میزان دسترسی مستقل و پایدار آن به کالری، پروتئین و نهاده‌های حیاتی کشاورزی است. از همین منظر، جمهوری اسلامی ایران برای تثبیت امنیت ملی خود در دهه آینده، نیازمند بازخوانی مفهوم امنیت غذایی به‌عنوان بخشی از بازدارندگی نوین است.

در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی، که در لایه رسانه‌ای خود بیشتر بر قدرت پهپادی و پاسخ‌های نظامی هدفمند و بازدارنده تمرکز داشت، لایه‌ای پنهان‌تر و البته سرنوشت‌سازتر نیز به چشم آمد؛ زنجیره‌های تأمین غذا و نحوه تاب‌آوری آنها در شرایط تنش. بررسی وضعیت رژیم صهیونیستی در همین زمینه، به‌عنوان نمونه‌ای از شکنندگی قدرت‌های متکی بر واردات غذایی، می‌تواند در بازطراحی مدل ایرانیِ امنیت غذایی راهگشا باشد. داده‌های قابل ردیابی از منابع منطقه‌ای و بین‌المللی نشان داد که این رژیم، با وجود زیرساخت فناورانه‌اش در حوزه کشاورزی، در برابر اختلالات کوچک در بنادر یا مسیر‌های ورودی نهاده‌ها، به‌شدت شکننده عمل می‌کند. ساختاری که بیش از ۸۰ درصد نیاز غذایی‌اش از بیرون تأمین می‌شود، در لحظه‌های بحرانی – حتی بدون درگیری مستقیم – در وضعیت آسیب‌پذیر قرار می‌گیرد.

امنیت غذایی، سلاح پنهان قرن جدید

در مقابل، ایران با وجود تمام فشار‌های سیاسی، تحریمی و ساختاری، تاب‌آوری به‌مراتب بالاتری از خود نشان داد. داده‌های رسمی وزارت جهاد کشاورزی در سال ۱۴۰۲ از خودکفایی تقریبی در اقلامی، چون گندم، سیب‌زمینی، تخم‌مرغ، گوشت مرغ و بخشی از برنج حکایت دارند. این وضعیت به‌ویژه در شرایطی که ایران نه تنها با تحریم، بلکه با عملیات روانی و رسانه‌ای هدف قرار گرفته است، یک مزیت راهبردی محسوب می‌شود. با این حال، وابستگی به واردات برخی نهاده‌های دامی – از جمله ذرت، سویا و روغن خام – همچنان یک خلا در ساختار تأمین غذایی کشور است؛ خلائی که در سناریو‌های فشار چندلایه، می‌تواند به یکی از گلوگاه‌های قابل توجه تبدیل شود.

بر مبنای مطالعات آینده‌پژوهانه در حوزه امنیت زیستی، هر ساختار حکمرانی که نتواند جریان تغذیه پایدار را در سه سطح تولید، توزیع و مصرف حفظ کند، در شرایط بحران – چه طبیعی و چه ژئوپلیتیکی – با تهدید پایداری مواجه می‌شود. این واقعیت، فارغ از میزان قدرت نظامی یا ظرفیت رسانه‌ای، در همه کشور‌ها صادق است. سناریو‌های پیش‌بینی‌شده برای خاورمیانه در افق ۱۴۰۵ تا ۱۴۱۰، بر احتمال افزایش جنگ‌های ترکیبی با محور فشار بر زیرساخت‌های زیستی، از جمله غذا، تمرکز دارند؛ به‌ویژه از طریق اختلال در ترانزیت نهاده‌ها، تحریم هدفمند زنجیره‌های کشاورزی و تحریک نوسان در بازار‌های وابسته.

ایران، اگرچه از نظر ظرفیت درونی موقعیتی متمایز در منطقه دارد، اما برای عبور ایمن از آینده، نیازمند طراحی معماری نوین در حوزه حکمرانی غذایی است. این معماری نمی‌تواند صرفاً بر افزایش تولید متمرکز باشد؛ بلکه باید بر تاب‌آوری زنجیره‌های غذایی و ایمن‌سازی مسیر‌های تأمین استوار گردد. در چنین الگویی، سیاست جایگزینی واردات با تولید داخلی نهاده‌ها، تنوع‌بخشی به مبدا‌های تجاری، و انتقال کشاورزی سنتی به کشاورزی فناورمحور، نه گزینه‌های مطلوب، بلکه الزامات امنیت ملی‌اند.

در این میان، آن‌چه بیش از کمبود مطلق، می‌تواند آسیب‌زا باشد، وابستگی متمرکز به چند گلوگاه خارجی است. در وضعیتی که بیش از ۱۲ میلیارد دلار از نیاز غذایی کشور از طریق واردات تأمین می‌شود، هرگونه بی‌ثباتی در مسیر‌های ژئوپلیتیکی اقتصادی – از دریای عمان تا سوئز – می‌تواند حتی در زمان کوتاه، معادلات اقتصادی و روانی بازار داخلی را دستخوش تغییر کند. بررسی مدل اسرائیل نیز به‌خوبی این نکته را نشان می‌دهد: تکنولوژی بدون زمین، و سرمایه بدون خاک، در برابر اختلالات ساختاری، تاب‌آوری بلندمدت نخواهد داشت.

امنیت غذایی در نگاه آینده‌پژوهانه، نه‌تنها مقوله‌ای اقتصادی یا رفاهی، بلکه بخشی از دکترین بازدارندگی غیرمستقیم و قدرت ملی است. کشوری که در شرایط بحران بتواند جریان پایدار غذا، دارو و انرژی را حفظ کند، عملاً پیش از آن‌که درگیر نبرد شود، توان مدیریت آن را در اختیار دارد. ایران در دوره پساجنگ اخیر، با وجود چالش‌های قابل توجه، از این آزمون با حداقل تنش عبور کرد؛ اما عبور موفق از یک بحران، تضمین‌کننده موفقیت در آینده نیست. ممکن است در آینده، فشار‌ها نه از مسیر ابزار‌های سخت، بلکه از لایه‌های زیستی و اقتصادی آغاز شود؛ لایه‌هایی که اگر از هم‌اکنون برای آنها برنامه‌ریزی نشود، می‌توانند تهدیدات پیچیده‌تری رقم بزنند.

در همین راستا، ضرورت شکل‌گیری یک اجماع ملی – فراتر از نگاه‌های مقطعی یا بخشی – برای بازطراحی سیاست‌های غذایی کشور حیاتی به‌نظر می‌رسد. آینده، فرصتی برای آزمون‌وخطا نخواهد گذاشت. تقویت توان تولید بذر، بازیابی خاک، توسعه دامداری هوشمند، اصلاح الگوی کشت و تثبیت زیرساخت‌های ذخیره‌سازی، همگی باید در دل راهبرد‌های کلان امنیت ملی بازتعریف شوند. غذا، نه تنها یک نیاز معیشتی، بلکه ابزار تمدنی است؛ و از این پس، شاید آخرین سنگر.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار