کد خبر: 1306642
تاریخ انتشار: ۲۰ تير ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۸
از بازگشت بلندپروازانه «رامبد» تا ناگفته‌های «هومن» از «وحشی» در هفته‌ای که پشت سر گذاشتیم رامبد جوان، پرویز پرستویی، هومن سیدی، لاله مرزبان و علی میرمیرانی از مهمترین چهره‌ها در محافل رسانه‌ای بودند.

جوان آنلاین: «روایت سوره سینما از چهره‌های خبرساز هفته» عنوان بسته‌ای خبری است که هر جمعه در قالب آن به بازخوانی مهم‌ترین اخبار مرتبط با هنرمندان حوزه سینما، تئاتر و تلویزیون خواهیم پرداخت.

به گزارش سوره سینما، هر هفته چهره‌هایی از دل سینما، موسیقی و هنر سر برمی‌آورند که با حضورشان جریان خبری هفته را شکل می‌دهند. این هفته، روایت ما به سراغ پنج چهره‌ای می‌رود که هر کدام با اتفاقی خاص در صدر اخبار قرار گرفتند؛ از آنها که بلدند قاعده‌ها را بشکنند تا آنهایی که با تیزبینی روایت می‌کنند. چهره‌هایی که هر کدام در یک نقطه ایستاده‌اند: یکی می‌خواهد با جسارتش مرز‌های برنامه‌سازی را جابه‌جا کند، دیگری با سکوتی عمیق‌تر از هزار واژه در دل قصه‌ای تاریخی فرو می‌رود، یکی هنوز از پشت سایه انتقاد‌ها به‌دنبال راهی برای دیده‌شدن است و آن دیگری گفت‌و‌گو را به راهی بدل کرده که مخاطب را وادار به مکث می‌کند.

رامبد جوان؛ بازگشت با «کارناوال»

رامبد جوان با «کارناوال» برگشته؛ نه به تلویزیون، که این‌بار به شبکه نمایش خانگی، با فرمی تازه، اما همان عطش قدیمی برای خلاقیت و شوخ‌طبعی. از همان تیزر اول، مخاطبان کنجکاو بودند ببینند رامبد بعد از خندوانه، چه تجربه‌ای رقم زده؛ و حالا، بعد از پخش سه قسمت، می‌توان گفت او بار دیگر قصد دارد هم ساختار برنامه‌سازی را دست‌کاری کند و هم فرهنگ عمومی را.

در قسمت اول، از حضور چهره‌هایی، چون علی اوجی، سینا ساعی، محسن شریفیان، بامداد افشار و حتی یک نوازنده ایتالیایی شروع کرد. اجرا‌های زنده، فرم‌های موسیقایی متنوع و گفت‌وگوی آزاد، همه تکه‌های پازلی‌اند که رامبد می‌خواهد با آن، «کارناوال» را به بستری برای بیان احساسات و تخلیه خلاقیت تبدیل کند. اجرایی که به شکل رپ بیان می‌شود، نخستین نمونه از این زبان تازه‌ست.

رامبد مثل همیشه اهل ریسک است. از «خندوانه» که استنداپ کمدی و ادابازی را به تلویزیون آورد تا «کارناوال» که وعده داده بزرگ‌ترین برنامه شبکه خانگی در راستای رودررویی مستقیم هنرمندان و مخاطبان خواهد شد. گرچه هنوز برنامه ضعف‌هایی دارد؛ مثل تبلیغات بیش از حد خسته‌کننده، اما فرم جدید، مهمان‌های متنوع و مشارکت چهره‌هایی مثل امیرمهدی ژوله و علی اوجی، نشان می‌دهد رامبد خوب بلد است آدم‌ها را درست دور خودش بچیند. از تفاوت در اجرا‌ها و زبان نقدشان تا ساکسیفون زدن هنرمند خانم بی‌تردید، بازهم رامبد جسورتری خواهیم دید.

«کارناوال» بیشتر از یک برنامه‌ست؛ بیانیه‌ای‌ست در ستایشِ خلاقیت، تجربه‌گرایی و لزوم گفت‌وگوی صریح و بی‌پرده. رامبد جوان هنوز هم بلد است مرز‌ها را جابه‌جا کند و ذهن مخاطب ایرانی را کنجکاو نگه دارد.

پرویز پرستویی؛ او هنوز شگفت‌زده‌مان می‌کند

پرویز پرستویی این هفته با دو حضور هم‌زمان دوباره به کانون توجه برگشت: یکی در سریال تازه پخش‌شده «شکارگاه» به کارگردانی نیما جاویدی و دیگری در فیلم سینمایی «آنجا، همان ساعت» که پس از هفت سال فرصت اکران یافت.

«شکارگاه» با فضای قاجاری و گریم خاص پرستویی خیلی زود وایرال شد. او نقش میرعطاخان، پدری مقتدر و افسر قره‌سورانی را بازی می‌کند که خانواده‌اش را برای مأموریتی به دل یک شکارگاه نفرین‌شده می‌برد. بازی پرستویی، خاصه با چشم‌هایش، چنان دقیق و چندلایه است که با هر سکانس تغییر می‌کند؛ از فرمانده‌ای سخت‌گیر تا پدری ناگزیر.

از سوی دیگر، فیلم «آنجا، همان ساعت» ساخته سیروس الوند، بالاخره پس از سال‌ها به اکران رسید؛ فیلمی که زمانی در فهرست رزرو جشنواره فجر بود. این فیلم، فرصتی تازه برای دیدن پرستویی در نقشی متفاوت با همان دقت و تسلط همیشگی‌ست.

برای پرستویی، زمان و سن مانع نیستند؛ او هنوز هم می‌تواند روی پرده بدرخشد، با انتخاب‌هایی حساب‌شده و بازی‌هایی ریز و مؤثر. حالا، بعد از چند سال غیبت در سینما و نمایش خانگی، بازگشته؛ باید دید چگونه این دو نقش متفاوت از هم را ایفا می‌کند آیا مانند صادق مشکینی «لیلی با من است»، حاج کاظم «آژانس شیشه‌ای»، رضا مثقالی «مارمولک» تا حاج حیدر «بادیگارد» جزو نقش‌های ماندگار او خواهد شد یا خیر؟

هومن سیدی؛ روایتی از «وحشی» و زیست اخلاقی در قصه‌ها

هومن سیدی این هفته به‌واسطه گفت‌و‌گو با هوشنگ گلمکانی در مجله فیلم امروز دوباره در مرکز توجه قرار گرفت. مصاحبه‌ای صریح درباره سریال «وحشی» که اولین فصلش به‌تازگی به پایان رسیده. او در این گفت‌و‌گو از جرقه اولیه سریال گفت: فرار علی‌اشرف، تنها زندانی پس از انقلاب که موفق به فرار شد. جرقه اولیه این پروژه وقتی در ذهن هومن سیدی شکل گرفت که به پیچیدگی و منحصر‌به‌فرد بودن داستان فرار این آدم فکر کرد؛ موضوعی اگزوتیک و تا حدی دست‌نیافتنی که فرصتی بود برای خلق یک روایت کاملاً ایرانی از یک ماجرای نادر. خودش می‌گوید فرار از زندان، به عنوان یک کلیشه، جذاب است، اما حس و حال ایرانی آن معمولا قابل لمس نیست، اما قصه داود اشرف، با ریشه‌های واقعی‌اش، برایش تبدیل به منبع الهامی شد که او را به سمت کشف لایه‌های عمیق‌تر ماجرا و کشف اینکه «چگونه این اتفاق برای او رخ داد» سوق داد.

سیدی با صداقت گفت: «ما نه مستند ساختیم، نه ادعایش را داریم. شاید فقط ۳۰ درصدش واقعی باشد.» او از علاقه‌اش به شکل‌گیری موقعیت‌های بحرانی گفت، نه صرفاً فرار. همچنین در یک فایل صوتی وایرال‌شده، تصریح کرد که به‌عنوان یک شهروند، دل‌بسته شخصیت داوود اشرف نیست، اما تلاش کرده روایتش بی‌قضاوت باشد.

در هفته‌های بعد از «وحشی» فضای مجازی پر بود از بازخوانی فیلم‌های قبلی او؛ از «خشم و هیاهو» و «مغز‌های کوچک زنگ‌زده» تا «قورباغه». خیلی‌ها متوجه الگو‌های تکرارشونده در آثارش شدند: خیانت، غافلگیری، تقابل درونیات و خشونت؛ و البته همچنان او را کارگردانی دانستند که سلیقه مخاطب ایرانی را خوب می‌شناسد.

با اعلام آغاز فصل دوم «وحشی» و احتمال بازی خودش در آن، سیدی نشان داد که همواره در اوج است. فیلم‌ساز و بازیگری که نه‌فقط کارهایش موفق‌اند، بلکه نگاه و زبان خودش را هم دارد؛ چیزی کمیاب در سینمای ایران.

لاله مرزبان؛ از شوخی‌های «اسپات‌لایت» تا جدیت «چشم‌هایش»

لاله مرزبان این هفته در مرکز توجهات بیشتری بود. نه فقط به‌خاطر بازی در سریال «آبان» که چندان مورد توجه نبود، بلکه به‌خاطر قسمت وایرال‌شده‌ای از رئالیتی‌شوی «اسپات‌لایت» ساخته محمد فواد صفاریان‌پور. در این برنامه، شوخی‌های فضای مجازی درباره شخصیت‌های سریال «آبان» با سکانس‌هایی از سریال در حضور خودشان پخش شد؛ سکانس‌هایی که دست‌مایه طنز شده بودند، به‌ویژه صحنه‌های بازی لاله مرزبان.

او در برنامه با صداقت از اضطراب بازی مقابل شهاب حسینی گفت؛ بازیگری که تحسینش می‌کند و از حمایت‌هایش در طول فیلم‌برداری گفت. این سادگی و پذیرفتن نقد‌ها و شوخی بسیار در فضا مجازی برای مخاطبان جذاب بود.

اما ماجرا فقط به یک برنامه ختم نشد. خبر مهم دیگر، آغاز تولید فیلم «چشم‌هایش» بر اساس رمان بزرگ علوی به کارگردانی بهمن فرمان‌آرا بود؛ فیلمی که سال‌ها در مرحله پروژه باقی مانده بود و حالا با بازی لاله مرزبان در نقش فرنگیس، به مرحله تولید رسیده.

لاله مرزبان که بازیگری را از تلویزیون آغاز کرده و با «نگهبان شب» رضا میرکریمی در سینما مطرح شد، حالا در آستانه آزمونی بزرگ ایستاده: عبور از نقش‌های کلیشه‌ای و حضور در اثری جدی و ادبی. شاید این بار، با فرمان‌آرا و «چشم‌هایش»، او همان‌طور دیده شود که همیشه آرزویش را داشته.

علی میرمیرانی؛ صدایی که قصه را زنده می‌کند

علی میرمیرانی این شب‌ها با برنامه «روشنایی‌های شهر» بار دیگر به یکی از چهره‌های وایرالی تبدیل شده‌است. برنامه‌ای از شبکه نسیم که درباره تأثیرات جنگ بر زندگی امروز ساخته شده، اما نه شعاری، نه رسمی؛ بلکه انسانی و گفت‌وگومحور. راز موفقیت خودِ میرمیرانی.

او مجری-نویسنده‌ای است که بلد است بشنود. سؤالاتش دقیق است، شنیدن‌هایش صادقانه و گفت‌وگوهایش واقعی. مهمانان برنامه از نسل‌های مختلف‌اند، از المیرا شریفی‌مقدم گرفته تا محمد قوچانی و مهدی یزدانی‌خرم. اما آن‌چه وجه مشترک تمام این برنامه‌هاست، نوع مواجهه گرم و آگاهانه میرمیرانی با آنهاست که زندگی روایت کند و همین روایت‌ها وجه تماز برنامه او با دیگر بعرنامه‌ها حول محور جنگ بوده است.

صدای خاص او، آشنایی‌اش ادبیات و توانایی‌اش در قصه‌گویی باعث شده برنامه‌هایش چه در گذشته (مثل «۲شات» یا برنامه‌های محرم) و چه امروز، بار‌ها دست‌به‌دست شوند. گفت‌و‌گو با بهاره افشاری، ایمان صفا، وحید آقاپور و دیگران، هنوز هم در شبکه‌های اجتماعی می‌چرخند.

میرمیرانی بلد است گفت‌و‌گو را به اتفاق تبدیل کند؛ نه با پرسش‌های جنجالی، که با احترام، دقت و صمیمیتی که کمیاب است. شاید به همین خاطر، هر بار یک ویدیوی چند دقیقه‌ای از او کافی‌ست تا دوباره نامش بر زبان‌ها بیفتد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار