سوق الوراقین، عنوان خیابانی بود در قلب بغداد در سده چهارم و پنجم هجری، هنگامی که این شهر، پایتخت فرهنگی جهان اسلام بود. خیابانی که دو کناره آن را غرفهها و فروشگاههای بزرگ کتاب، پهلو به پهلوی هم فراگرفته بودند. کاتبان و کتابفروشان، نسخههایی خطی و گرانسنگ از متون پارسی، عربی و یونانی را در غرفهها عرضه میکردند و این بازار، نهتنها محل خرید و فروش کتابهای کهن و تازههای نشر، که محفلی برای تبادل اندیشههای نو بود.
یاقوت حموی، جغرافیدان سده ششم، در کتاب خود روایت میکند که حکیمان و دانشطلبان در سوقالوراقین گرد هم میآمدند و در باب فلسفه و کلام و فقه گفتوگو میکردند. این سوتر در نیشابور نیز، بازارهای کتاب، نسخههایی از آثار پزشکی و نجومی را به کاروانهای تجاری جاده ابریشم میسپردند که آثار دانشی و فرهنگی ایران تا چین و هند راه یابند.
نقل است که داستانهای «هزار و یک شب»، با ریشههای پارسی و عربی، از همین مسیر و از دل کاروانسراهای این جاده بود که به شرق و غرب سفر کرد و در سدههای بعد، الهامبخش ادبیات اروپا شد. علمای بزرگ شیعه، این پاسداران اصیل معرفت نیز، در این تبادل تمدنی نقشی سترگ داشتند. شیخ طوسی در نجف، کتابخانهای تأسیس کرد که هزاران هزار نسخه خطی را در خود جای داده بود. این کتابخانه، که وقف طلاب شد، چون نمایشگاهی دائمی، دانشپژوهان را از بغداد، هند، ری و حتی ماوراءالنهر به سوی خود میخواند. انگار که چشمهای جوشان از علم و فرهنگ که به سراسر جهان جاری بود. در سدههای بعد، علامه مجلسی رحمهالله در اصفهان، کارگاههایی بزرگ برای تکثیر متون دینی راهاندازی کرد که آثارش تا هند گورکانی و عثمانی و یمن صادر میشد؛ کارگاههایی که به بازتولید فرهنگی معارف شیعه در جهان اسلام انجامید.
مجموع این تلاشها نشان میدهد که برای علمای شیعه، کتاب نهتنها ابزاری برای حفظ دین، که وسیلهای برای ایجاد شبکههای معرفتی و پیوندهای فرهنگی بود. در دوره تیموری نیز، به واسطه وجود شاهان و حاکمان علاقهمند به کتاب و شعر و فرهنگ، هرات به مرکز فرهنگی ایران بدل شد. دربار تیموریان نمایشگاههایی برای نمایش نسخههای نفیس، مانند دیوان حافظ یا کلیلهودمنه مصور، برپا میکرد که سفیران عثمانی و هندی را به شگفتی وا میداشت. نسخهای از «خمسه نظامی» که در هرات تیموری آماده شده بود، به دربار عثمانی اهدا شد و همین نسخه امروز در موزههای ترکیه گواه این تبادل تمدنی است.
این نمایشگاههای موقت، ابزار دیپلماسی تمدنی بودند که ایران را بهعنوان کانون حکمت و هنر معرفی میکردند. در نتیجه همین تلاشهای ارزنده و انتقالات گسترده بین تمدنی بود که همواره در طول تاریخ، آثار اصیل و کتب پر حکمت اندیشمندان ایرانی، از شفا و قانون ابنسینا و بوستان و گلستان سعدی و دیوان حافظ، تا بحارالانوار و کافی در گسترهای وسیع و پهناور از جغرافیا، به بسط و جهانشمولی اندیشههای این بزرگان منجر شد. کتابها همواره، پیشتر و بیشتر از سیاستمداران و جنگجویان در گسترش قلمرو فکری و نفوذ ایدئولوژیک در سرزمینهای دور نقش داشتهاند. مروز، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، ادامهدهنده این سنت دیرین تمدنی است.
این رویداد، که سالانه بازدیدکنندههای بسیاری را به خود جذب میکند، فراتر از یک بازار کتاب، صحنهای برای گفتوگوی تمدنهاست. حضور ناشران خارجی، از کشورهای عربی و ترکیه تا اروپا و آسیای شرقی، ظرفیت این را دارد که نمایشگاه تهران را به کانونی برای تبادل فرهنگی بدل کند. نمایشگاه کتاب تهران، در بستر جهانیسازی، فرصتی بیمانند برای احیای نقش تمدن ایران بهعنوان پل تمدنها فراهم آوردهاست. در جهانی که گاه مرزهای سیاسی گفتوگو را دشوار میسازند، کتاب، این رسانه بیمرز، میتواند زمینهساز تفاهم متقابل و همافزایی فرهنگی نمدنها باشد.
اگر قوه عاقله فرهنگ امروز ایران، نمایشگاه را به عنوان فرصتی بزرگ برای دیپلماسی فرهنگی و جلب نگاهها و حضور اندیشمندان و محققان کشورهای مختلف ببیند و نه صرفا چند غرفه کوچک موقتی برای عرضه کتابهای کممخاطب، هر غرفه در این نمایشگاه، دریچهای است به سوی فرهنگهای دیگر، و هر کتاب، دعوتی به بازاندیشی در مشترکات انسانی. نقشی که امروز نمایشگاههای کتاب قاهره و مسقط و شارجه بصورت سالانه در توسعه سرمایههای فرهنگی کشورهایشان ایفا میکنند و نقشی که نمایشگاههای پر زرقوبرق کشورهای حاشیه خلیجفارس در جلب سرمایههای تجاری جهانی ایفا میکنند، بسیار فراتر از نقش فعلی نمایشگاه تهران است. این رویداد، نهتنها میراث بازارهای سوقالوراقین و نمایشگاههای تیموری را زنده نگه میدارد، که به ایران امکان میدهد تا در قرن بیستویکم، بار دیگر مشعلدار تبادل تمدنی در منطقه باشد.