کد خبر: 1259319
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۲ آبان ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۰
پیرمرد‌ها وسط میدان، جوان‌ها روی نیمکت
حرف زدن در این خصوص کار بسیار راحتی است، اما وقتی پای عمل به میان می‌آید، آن وقت است که هزارویک مشکل در مسیر دیده می‌شود. جوان‌گرایی یعنی اینکه باید به جنگ نام‌ها بروی؛ نام‌هایی که هر کدام‌شان پشت صد‌ها یا هزاران و میلیون‌ها هوادار پنهان شده‌اند. جوان‌گرایی یعنی باید پاسخگوی عدم‌نتیجه‌گیری و شکست‌های بد باشی و جوان‌گرایی یعنی باید اینقدر صبر داشته باشی تا اگر به درستی حمایت شدی، بتوانی ثمره کار خودت را ببینی اما... 
 فریدون حسن، دنیا حیدری، شیوا نوروزی

جوان آنلاین: در دنیای فوتبال جسارت داشتن یک فاکتور مهم به حساب می‌آید. این جسارت هر چند در میدان مسابقه بیشتر نمود پیدا می‌کند، اما باید توجه داشت که جسارت اصلی برای موفقیت یک تیم را باید سرمربی تیم داشته باشد. این جسارت می‌تواند در یک تعویض درست و البته غیرمنتظره یا تغییر تاکتیک کلی تیم یا سختگیری‌های خاص مربیان دیده شود، با این حال یکی از بدیهی‌ترین انواع جسارت در فوتبال مقوله جوان‌گرایی است. 

حرف زدن در این خصوص کار بسیار راحتی است، اما وقتی پای عمل به میان می‌آید، آن وقت است که هزارویک مشکل در مسیر دیده می‌شود. جوان‌گرایی یعنی اینکه باید به جنگ نام‌ها بروی؛ نام‌هایی که هر کدام‌شان پشت صد‌ها یا هزاران و میلیون‌ها هوادار پنهان شده‌اند. جوان‌گرایی یعنی باید پاسخگوی عدم‌نتیجه‌گیری و شکست‌های بد باشی و جوان‌گرایی یعنی باید اینقدر صبر داشته باشی تا اگر به درستی حمایت شدی، بتوانی ثمره کار خودت را ببینی اما... 

جوان‌گرایی زمان خاص خودش را دارد. بدون هیچ شکی در بحبوحه مسابقات رسمی و حساس نمی‌توان دست به جوان‌گرایی زد، البته می‌توان قبل از شروع چنین مسابقاتی با آمادگی ذهنی علاقه‌مندان رسماً بی‌خیال کسب نتیجه شد و تیم را جوان کرد که در بسیاری از مواقع نتیجه‌ای که کسب شده مهر تأییدی بوده بر جوان‌گرایی و جسارتی که به خرج داده شده است. به عنوان نمونه می‌توان به قهرمانی تیم جوان شده اسپانیا در یوروی سال گذشته اشاره کرد. 

حالا می‌رسیم به ماجرای جوان‌گرایی در فوتبال ایران و به خصوص تیم ملی. چهار بازی از مسابقات مقدماتی جام جهانی پشت سر گذاشته شده است؛ دیدار‌هایی که حاصل آن برای ایران کسب سه پیروزی و یک مساوی بوده است تا شاگردان امیر قلعه‌نویی با ۱۰ امتیاز صدرنشین گروه خود باشند. قلعه‌نویی از جوان‌گرایی حرف زد و تعدادی از جوانان را هم فراخواند، اما همانگونه که تصور می‌شد بازی نگرفتن ستاره‌ها کار آسانی نبود. همه خوب می‌دانیم که تعدادی از بازیکنان تیم ملی به روز‌های پایانی فوتبال خود نزدیک شده‌اند و باید منتظر خداحافظی آن‌ها باشیم، اما سؤال این است که آیا الان وقت مناسبی برای جوان‌گرایی است یا نه؟

همه خوب می‌دانیم که فوتبال ایران و مسئولان ریز و درشت آن تا چه حد نتیجه‌گرا هستند. این را هم خوب می‌دانیم که همین حالا کت‌وشلوارپوش‌های فدراسیون فوتبال منتظر نشسته‌اند تا تیم به جام جهانی صعود کند و چمدان‌ها را ببندند، پس با این نوع نگاه و این طرز تفکر جوان‌گرایی هیچ جایی در برنامه‌های تیم ملی نخواهد داشت، چون به زعم این آقایان ما باید به جام جهانی صعود کنیم، حتی اگر این کار به سوختن نسل آینده فوتبال در نیمکت‌نشینی مقابل ستاره‌های پا به سن گذاشته منجر شود. 

طبیعی است در چنین شرایطی سرمربی حتی اگر جسارت چنین کاری هم داشته باشد، حمایت لازم را نخواهد دید، بنابراین مجبور می‌شود به همان ترکیب مسن، پراشتباه و خسته روی آورد و ثمره آن ایراد‌های زیادی می‌شود که امروز در تیم ملی می‌توان آن‌ها را دید و البته نباید از یاد ببریم که شاید خود سرمربی هم بدش نیاید که کسب نتیجه را فدای جوان‌گرایی کند. 

جوان‌گرایی شعار قشنگی است. کار قشنگی هم به حساب می‌آید، اما با اوضاع کنونی فوتبال ایران و دلمشغولی‌های مسئولان آن فعلاً جایی در برنامه‌های ما ندارد و ظاهراً جوانان دعوت شده به تیم ملی هم باید منتظر بمانند تا شاید روزی بتوانند در میدان توانایی‌های خود را نشان دهند. 

جرئتی برای تغییر نسل نیست

انتظار می‌رفت بعد از جام‌ملت‌های آسیا شاهد جوان‌گرایی اصولی و منطقی در تیم ملی باشیم چراکه میانگین سنی بالای تیم‌ملی کم‌کم دارد نگران کننده می‌شود و این مسئله‌ای است که کارشناسان نیز بار‌ها بر آن تأکید کرده‌اند، خصوصاً بعد از جام‌جهانی قطر که ایران به عنوان مسن‌ترین تیم جام شناخته شد و نیاز به پوست‌اندازی و تغییر نسل بیش از هرزمانی خود را نشان داد. 

عمدتاً تیم‌های موفق و بزرگ بعد از هر تورنمنت به فکر بازسازی و تزریق نفرات جوان‌تر و با انگیزه‌تر می‌افتند تا با پابه سن گذاشتن مهره‌های اصلی، با چالش مواجه نشوند، اما نتیجه‌گرا بودن و ترس از دست دادن جایگاه باعث شده است در فوتبال ایران جوان‌گرایی و تغییر نسل هرگز در اولویت مربیان قرار نداشته باشد، حتی آن‌ها که به لزوم و اهمیت این کار اشاره دارند! 

تردیدی نیست که کسب نتیجه‌در فوتبال اهمیت بسیاری دارد، اما اهمیت جوان‌گرایی و تغییر نسل اصولی و منطقی برای پشتوانه‌سازی جهت حضور در تورنمنت‌ها و سال‌های پیش رو کمتر از کسب نتیجه نیست، خصوصاً وقتی که میانگین سنی تیم‌ملی ۳۱ سال است. متأسفانه جوان‌گرایی و تغییر نسل در فوتبال ایران روی کاغذ مانده و در عمل هیچ میل و اراده‌ای به انجام آن دیده نمی‌شود، حال آنکه امیرقلعه‌نویی با تأیید نیاز تیم‌ملی به جوان‌گرایی از عملی کردن آن با شیب ملایم خبرداده بود و اتفاقاً برای فیفادی اخیر نیز با دعوت نکردن از رامین رضاییان دم از جوان‌گرایی زد و پنج بازیکن زیر ۲۳ سال (محمدمهدی زارع، محمدامین حزباوی، آریا یوسفی و محمدجواد حسین‌نژاد) را هم به اردوی تیم‌ملی دعوت کرد، اما با توجه به تبعید جوانان به روی سکو‌ها و نیمکت و استفاده از علیرضا جهانبخش آن هم در شرایطی که امیرحسین حسین‌زاده، هافبک ۲۳ ساله تراکتور با چهار گل زده و یک پاس گل تا هفته هفتم لیگ روی نیمکت سماق می‌مکید، تنها یک برداشت می‌توان از دعوت جوانان داشت؛ اینکه قلعه‌نویی فقط و فقط قصد کاهش میانگین سنی تیمش را داشته، نه بها دادن به جوانان و گام برداشتن به سمت جوان‌گرایی! چراکه اگر غیر از این بود، تیم ملی با ترکیبی مشابه جام‌ملت‌های آسیا (۹ ماه قبل) با میانگین سنی بیش از ۳۰ سال مقابل ازبکستان صف‌آرایی نمی‌کرد. 

نام بازیکنان زیر ۲۳ سال در فهرست تیم ملی برای حضور در مرحله سوم انتخابی جام‌جهانی امید‌های زیادی ایجاد کرده بود و می‌توانست روند جوان‌گرایی در تیم‌ملی را وارد فاز جدیدی کند و سرعت بخشد، اما صحبت‌های امیر قلعه‌نویی بعد از بازی با ازبکستان و قطر نگرانی‌های زیادی را ایجاد کرد چراکه نشان داد امیرقلعه‌نویی نه فقط اعتقادی به جوان‌گرایی ندارد که آن را مساوی با ناکامی می‌داند: «اگر الان در تیم‌ملی جوان‌گرایی کنیم و تیم به جام جهانی نرود، با من چه خواهند کرد؟! نگاه کنید بارسلونا جوان‌گرایی کرد، اما الان ژاوی کجاست؟ تیمش سال قبل کجا بود؟ اگر تیم ملی می‌خواهد جوان‌گرایی کند باید توأم با نتیجه باشد.» وقتی سرمربی تیم ملی می‌گوید، اگر تیم ملی می‌خواهد جوان‌گرایی کند باید توأم با نتیجه باشد، یعنی این باور را دارد که جوان‌گرایی مساوی است با عدم‌نتیجه‌گیری! به دلیل همین نوع نگاه است که می‌گوید اگر الان در تیم‌ملی جوان‌گرایی کنیم و تیم به جام جهانی نرود، با من چه خواهند کرد؟! در واقع او بیش از هر چیز به خود فکر می‌کند و شاید به همین دلیل هم است که همچنان دست روی مهر‌ه‌های سن و سال‌دار می‌گذارد (حتی اگر مثل جهانبخش بدون تیم باشند) و بهایی به جوانان نمی‌دهد، اما چرا وقتی قلعه‌نویی ژاوی را مثال می‌زند، از اسپانیا که با وجود جوان‌گرایی قهرمان جام ملت‌های اروپا ۲۰۲۴ شد، یاد نمی‌کند؛ تیمی که وقتی قهرمان جام‌جهانی ۲۰۱۰ شد نیز میانگین سنی آن ۹/۲۵ بود و در فینال، بازیکنان آن جرارد پیکه، فابرگاس، پدرو، راموس، خسوس ناواس و بوسکتسی ۲۲ تا ۲۴ سال سن داشتند. 

یکی از راه‌های جوان‌گرایی میدان دادن به بازیکنان جوان و استفاده از آن‌ها در کنار باتجربه‌های تیم است تا بتوانند با پیدا کردن خود، در مسیر درستی گام بردارند. اما تنها تجربه بازیکنان جوانی که به آخرین اردوی تیم‌ملی فوتبال ایران دعوت شدند، تمرین کردن کنار افراد باتجربه بود و در بازی‌های رسمی که فرصت کسب تجربه در مستطیل سبز را داشتند به سکو‌ها روی نیمکت تبعید شدند، حال آنکه بنا بر گفته‌های خود او، نفرات دعوت شده به آخرین اردوی تیم ملی که فرصت حضور در ترکیب تیم را نداشتند، در تمرینات بسیار با انگیزه ظاهر شدند و کادرفنی را امیدوار کردند، با وجود این، اما در عین ناباوری قلعه‌نویی درست در روز‌هایی که همه انتظار میدان دادن به جوانان را دارند، می‌گوید که اگر بتوانیم از گروه خود صعود کنیم، در یک‌سالی که تا جام‌جهانی وقت داریم، بیشتر به بازیکنان فضا می‌دهیم. اما آیا زمان در نظر گرفته شده از سوی سرمربی تیم‌ملی برای جوان‌گرایی و استفاده بیشتر از بازیکنان جوان منطقی است؟ آیا در فاصله زمانی یک سال مانده تا جام جهانی که تیم باید خود را مهیای حضوری پرقدرت در بزرگ‌ترین رویداد فوتبالی جهان کند، زمان جوان‌گرایی است؟

هرچند به وعده داده شده نیز نمی‌توان خیلی اطمینان داشت. در واقع آنچه امروز قلعه‌نویی در خصوص جوان‌گرایی می‌گوید، بیشتر به وعده سرخرمن می‌ماند که امید چندانی نمی‌توان به عملی‌شدن آن داشت، اما نکته جالب توجه این است که او خود درست از زمانی که سکان هدایت‌تیم ملی را به دست گرفت، بار‌ها به لزوم جوان‌گرایی اشاره و به دفعات تکرار کرده است که «متأسفانه ایران در جام‌جهانی قطر صاحب پیرترین تیم بود و این رویه باید درست شود.»، اما با نگاهی به ترکیب تیم‌ملی فوتبال ایران در بازی‌های مختلف (از زمان حضور قلعه‌نویی روی نیمکت) می‌توان دریافت که تفکرات او تفاوتی با سایر مربیان تیم‌ملی ندارد و تنها تفاوت آن شاید این باشد که او به لزوم جوان‌گرایی اعتراف می‌کند، اما در راستای عملی‌کردن آن گام برنمی‌دارد. 

مسئله، اما تنها اهمیت بازی‌های انتخابی نیست چراکه با کامبکی به همین شهریور ماه گذشته، می‌بینیم میانگین سنی ۲۵ نفری که او برای دو بازی دوستانه برابر بلغارستان و آنگولا به تیم ملی دعوت کرده بود، در عین ناباوری حتی از تیمی که کی‌روش به جام‌جهانی ۲۰۲۲ برد نیز مسن‌تر بود! تیمی که با ثبت میانگین سنی ۹/۲۸ در قطر، پیرترین تیم مسابقات لقب گرفت و انتقادات فراوانی را تحمل کرد، اما میانگین تیمی که قلعه‌نویی برای دو بازی دوستانه ساده گرد هم جمع کرده بود (۵۶/۲۹ سال) حتی از تیم کی‌روش هم بالاتر بود! او ابتدا یک فهرست ۲۴ نفره اعلام کرد، اما گویی میانگین سنی نفرات دعوت شده رضایت سرمربی را جلب نکردند که با دعوت از شجاع خلیل‌زاده ۳۴ ساله میانگین سنی تیمش را به ۳۰ سال نزدیک‌تر کرد، آن هم برای دو بازی دوستانه که می‌توانست بهترین فرصت برای جوانان باشد، ولی با این نوع نگاه و تفکرات می‌توان امیدی به کاهش میانگین سنی تیم‌ملی و جوان‌گرایی حتی با همان شیب ملایمی که قلعه‌نویی می‌گوید داشت یا باید پیرترین تیم تاریخ فوتبال را راهی جام‌جهانی بعدی کنیم! آن هم فقط به این دلیل که سرمربی جرئت میدان دادن به جوان‌تر‌ها را ندارد و با واهمه از عدم‌کسب نتیجه ترجیح می‌دهد از بازیکنان مسن در ترکیب تیم‌ملی استفاده کند و نیمکت‌نشینی اندک نفرات جوانی را که با هدف کاهش میانگین سنی تیم به اردو‌ها دعوت می‌شوند، توجیه کنند. 

آن‌ها جوان می‌شوند، ما وعده جوانی می‌دهیم

پایین آوردن میانگین سنی امروزه یکی از فاکتور‌های مؤثر در موفقیت‌تیم‌ها محسوب می‌شود، البته اجرای این طرح به سادگی نیست و فوتبال ملی ما سال‌هاست با وعده جوان‌گرایی مسابقات مختلف را پشت سر گذاشته است. 
استفاده از ظرفیت‌های جوان با کمتر از ۲۰ سال سن هنری است که این‌روز‌ها تیم‌های بزرگ دنیا از آن بهره می‌برند و نتیجه‌اش را نیز می‌بینند. متأسفانه این مسئله بنا به دلایل مختلف در فوتبال ایران جایی ندارد و در گذشته نیز جوان‌گرایی به صورت گلخانه‌ای و پراکنده انجام شده است. 

پیرترین در جهان و آسیا

در جام‌جهانی قطر زمانی که هدایت تیم‌ملی ناباورانه به کارلوس کی‌روش سپرده شد این مربی روال گذشته را در پیش گرفت و میانگین سن نفرات اعزامی به قطر ۲۸ سال و ۱۱ ماه بود و نسبت به ادوار گذشته، پیرترین تیم ایران در تمامی ادوار حضور در جام‌جهانی به قطر اعزام شد. همچنین تیم کشورمان لقب پیرترین تیم مسابقات را نیز به خود اختصاص داد! در جام ملت‌های آسیا نیز با اینکه سکاندار تیم‌ملی تغییر کرد، اما میانگین سنی نفرات برگزیده امیر قلعه‌نویی به ۲۹ سال افزایش یافت. در فهرست نهایی ۱۲ بازیکن بالای ۳۰ سال حضور داشتند، اما همزمان قلعه‌نویی نیم‌نگاهی نیز به حضور پنج بازیکن زیر ۲۵ سال داشت و مهدی قائدی، محمد محبی (۲۵‌ساله)، محمدجواد حسین‌نژاد (۲۰‌ساله)، سامان فلاح (۲۲‌ساله) و آریا یوسفی (۲۱‌ساله) را به اردو فراخواند، هرچند در نهایت حسین‌نژاد و فلاح در تیم نهایی جایی نداشتند. در چند دهه گذشته خبری از جوان‌گرایی اصولی و حرفه‌ای در فوتبال ما نبوده است و بسیاری از بازیکنان راه یافته به تیم‌ملی به خاطر شرایط وقت، اجبار، تغییر نسل، کنارگذاشته‌شدن یک بازیکن مطرح و مسائلی از این دست، فرصت پوشیدن پیراهن تیم‌ملی را پیدا کرده‌اند، وگرنه مربیان قبلی هم چندان تأکیدی روی جوان‌سازی نداشته‌اند. در جام ملت‌های ۱۹۹۶ و در دوره‌ای که محمد مایلی‌کهن سرمربی بود، نفراتی، چون داریوش یزدانی ۱۹‌ساله، علی موسوی ۲۲‌ساله، مهدوی‌کیا، مهرداد میناوند و کریم باقری فرصت عرض اندام پیدا کردند و بعد‌ها نیز به مهره‌های کلیدی تیم‌ملی تبدیل شدند. جلال طالبی و برانکو ایوانکوویچ نیز هر کدام در مدت زمان حضورشان نفرات جدیدی رو کردند. طالبی در جام ملت‌های ۲۰۰۰ سیدعباسی، داریوش یزدانی، حامد کاویانپور و مهدوی‌کیا را در ترکیب قرار داد. برانکو در جام ملت‌های ۲۰۰۴ نیز بازیکنانی، چون آرش برهانی (۲۰ ساله)، مهدی رحمتی (۲۱‌ساله)، حسین کعبی (۱۸‌ساله)، جواد نکونام و محمد نصرتی را به فوتبال ملی راه داد. مهرزاد معدنچی و مسعود شجاعی در جام ملت‌های ۲۰۰۷ و در زمان حضور امیر قلعه‌نویی با تیم‌ملی به میدان رفتند. برانکو ایوانکوویچ بعد از بازگشت دوباره به نیمکت تیم کشورمان، در جام ملت‌های ۲۰۱۱ به انصاری‌فرد و احسان حاج‌صفی ۲۰‌ساله اعتماد کرد. از مهم‌ترین نفراتی که کارلوس کی‌روش در دو دوره جام‌ملت‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ رو کرد، می‌توان به سردار آزمون، بیرانوند، پورعلی‌گنجی و پیام نیازمند اشاره کرد. 

وضعیت رقبا و مدعیان

در روز‌هایی که ما خیال تغییر و دست کشیدن از شیوه‌های منسوخ گذشته را نداریم، حریفان آسیایی و برترین تیم‌های جهان از همه داشته‌های‌شان استفاده می‌کنند و برای پایین آوردن میانگین سنی تیم‌شان برنامه‌ویژه درنظر می‌گیرند. در جام ملت‌های اخیر و درحالی ما هم جزو مدعیان محسوب می‌شدیم، در بین دیگر مدعیان با بالاترین میانگین سنی پا به قطر گذاشتیم. آمار و ارقام نشان می‌دهد سعودی‌ها در این رقابت‌ها جوان‌گرایی را از یاد نبردند و تیمی با میانگین سنی ۲۶ سال را به جام ملت‌ها فرستادند. از این حیث میانگین استرالیا ۴/ ۲۷ سال بود و ژاپن هشت بازیکن زیر ۲۳ سال را به همراه داشت. در جام ملت‌های اروپا نیز برترین تیم‌های قاره توجه محسوسی به بازیکنان جوان کردند و بسیاری از ستاره‌هایی که در یورو ۲۰۲۴ درخشیدند بسیار کم سن و سال بودند. اسپانیا درحالی قهرمان این رقابت‌ها شد که درخشش لامین یامال ۱۷‌ساله چشم همه را گرفت. یامال جوان در هر هفت بازی ماتادور‌ها حضور داشت، یک گل زد، چهار پاس گل داد، رکورد‌های بیشترین موقعیت خلق شده در تورنمنت (۱۹)، بیشترین موقعیت مسلم گلزنی (هشت)، بیشترین گل به اضافه پاس گل (پنج) و بیشترین پاس گل (چهار) را به نام خود ثبت کرد. ستاره ۱۷ ساله همچنین رکورددار جوان‌ترین گلزن تاریخ تورنمنت‌های ملی، جوان‌ترین گلزن تاریخ یورو و جوان‌ترین بازیکن تاریخ یورو لقب گرفت. جود بلینگام (انگلیس) ۱۷‌ساله، جترو ویلمز (هلند) ۱۸‌ساله، جمال موسیالا (آلمان) ۱۸‌ساله، پدری (اسپانیا) ۱۸‌ساله و مارکوس رشفورد (انگلیس) ۱۸‌ساله از دیگر چهره‌های جوان این تورنمنت بودند. همچنین ژوبوسلای ۲۳‌ساله با بستن بازوبند کاپیتانی مجارستان، لقب جوان‌ترین کاپیتان تاریخ جام ملت‌های اروپا را از آن خود کرد. 

فراری از برنامه‌ریزی

جوان‌سازی تیم‌ها و استفاده از بازیکنان جوان هم مثل کار‌های دیگر نیازمند برنامه‌ریزی و حرکت هدفمند است. در این مورد هم اصلاً نمی‌توان بی‌گدار به آب زد و به یکباره نیرو‌های جدید را راهی میدان کرد، منتها در فوتبال ایران کسی علاقه‌ای به برنامه‌ریزی آن هم از نوع بلندمدتش ندارد. معمولاً مدیران فدراسیون و حتی باشگاه‌ها برای تثبیت جایگاه‌شان سرمربی‌ای را انتخاب می‌کنند که به گرفتن نتیجه از طریق او مطمئن باشند. قاعدتاً در این سیکل معیوب، مربیان و کادرفنی نیز تمام برنامه‌های‌شان را بر اساس موفقیت تیم و گرفتن نتیجه به ویژه در بازی‌های بزرگ تدوین می‌کنند. در این شرایط نمی‌توان از مربیان انتظار داشت ریسک جوان‌گرایی را بپذیرند چراکه بعد از هر نتیجه ضعیف و باخت باید پاسخگوی سیلی از انتقادات باشند. در صورتی که اگر عزم جدی و برنامه‌ای وجود داشته باشد، مدیران باید از تصمیمات مربیان خود حمایت کنند و به جای حرف زدن از نتیجه، چند سال آینده فوتبال ایران را ببینند. 

در فوتبال ما جا افتاده است که در تورنمنت‌های بزرگ نمی‌توان دست به جوان‌گرایی زد. این ادعا از یک سو درست است و نمی‌توان بدون برنامه و به یک‌باره قید بازیکنان قدیمی را زد و نیرو‌های تازه‌نفس را جایگزین کرد، اما اگر نیرو‌های جوان برای حضور در تیم‌های ملی و بزرگسالان، ابتدا تجارت لازم را در رده‌های پایه کسب کرده و توانایی‌های‌شان را نشان داده باشند، می‌توانند در مسابقات مهم نیز خودنمایی کنند و حتی ستاره تیم باشند. درخشش یامال ملی‌پوش ماتادور‌ها در یورو این واقعیت را به دنیا نشان داد. بدون شک اسپانیا از این پس نیز سرمایه‌گذاری‌اش را روی این مهره کلیدی و دیگر ستاره‌های مستعد افزایش خواهد داد. در این صورت فرقی نمی‌کند آن‌ها در یک بازی دوستانه به میدان بروند یا جام‌جهانی. در فوتبال ملی‌ما هیچ وقت تیم «ب» وجود نداشته و اگر هم بوده نمایشی تشکیل شده است، در حالی که خیلی راحت می‌توان جوان‌ها و جا مانده‌ها از تیم اصلی را در تیم دوم دور هم جمع کرد و آن‌ها را برای روز مبادا و مسابقات مهم مهیا ساخت. در این صورت نه مصدومیت بازیکنان قدیمی، نه محرومیت مهره کلیدی یا حتی عملکرد ضعیف فلان مهاجم نگران‌مان خواهد کرد. کشور‌های موفق سال‌ها پیش این راه را رفته و بار‌ها نیز نتیجه این سرمایه‌گذاری را دیده‌اند، در عوض ما نیز با قدرت همان مسیر گذشته را طی می‌کنیم و خیال نداریم دست از روش‌های کهنه برداریم. بالا بودن میانگین سنی تیم‌ملی زنگ خطری است که چند سال پیش به صدا درآمده و در این مدت فقط وعده‌وعید شنیده‌ایم.

غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
علی توکل
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۱ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۲
0
0
به لحاظ زیرساخت این امکان وجود داره که یه نوجوان 17 ساله با استعداد بتونه از فیلتر عبور کنه بعد وارد تیم ملی بشه؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۲۸ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۳
0
0
برید سیاست رو نقد کنید...
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار