جوان آنلاین: من نمیگویم همه مذاکرات خبرگان منتشر شود ولی معتقدم لااقل ۹۰درصد از مذاکرات میتواند به اطلاع مردم برسد.
آیتالله محمود محمدیعراقی، نماینده مردم کرمانشاه در مجلس خبرگان رهبری و عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگو با تسنیم، به موضوعاتی نظیر آسیبشناسی از رویه حاکم بر مجلس خبرگان رهبری پرداخت و در بخشی از این مصاحبه بر لزوم اصلاح سازوکار برگزاری نشستهای عمومی مجلس خبرگان رهبری و رسانهایشدن مباحث مطرحشده در این جلسات تأکید کرد. بخشهایی از این گفتگو را در ادامه میخوانید.
دو وظیفه مهم خبرگان چیست؟
مجلس خبرگان دو وظیفه مهم دارد؛ یکی همین مسئله انتخاب رهبری، در شرایطی که لازم باشد که انشاءالله امیدواریم تا ظهور امام زمان (عج) رهبری مقام معظم رهبری استمرار داشته باشد و نیازی نباشد. یادتان است بعد از اینکه امام رحلت کردند، از یک طرف دشمنان تحلیل داشتند که جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی دیگر تمام شد و امام جانشینی ندارد و از سوی دیگر اینکه دوستان هم نگران بودند، بدون تعارف همه نگران بودند که چه اتفاقی میافتد، اما خدا را شکر، واقعاً خبرگان توانستند آن نقش حساس و اساسی و بیبدیل خودشان را در آن شرایط به بهترین وجه انجام دهند. با اینکه بحث در مورد شورای رهبری بود و امثال اینها و حتی اکثریت متمایل به این موضوع بودند، ولی واقعاً با لطف خدا هدایت شدند به سمت انتخاب حضرت آقا و این نگرانیها برطرف شد. الان هم حدود ۳۵ سال است که درستی این تصمیم خودش را نشان داده است. من با خیلی از کسانی که مخالف هستند هم صحبت میکنم و به آنها میگویم، واقعاً اگر شما باشید چه کسی را انتخاب میکنید، اعتراف میکنند، ما بهتر از ایشان هیچ کسی را سراغ نداریم. اما وظیفه دوم خبرگان رهبری که به نظر من سختتر است، وظیفهای است که در اصل ۱۱۱ ذکر شده است. در اصل ۱۱۱ آمده است که هرگاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و ۱۰۹ شود، معلوم شود خدای ناکرده از آغاز فاقد برخی از شرایط بوده است، از مقام خود برکنار خواهد شد. شما این متن را در هیچ قانون اساسیای پیدا نمیکنید. نکتهای که اینجا وجود دارد، این است که نیاز نیست کسی رهبر را برکنار کند و خودبهخود برکنار خواهد شد، اما ضامن اجرای آن چیست؟ پاسخ این است که تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل ۱۰۸ گذاشته شده است. در اصل ۱۰۹ شرایط و صفات رهبر به سه بخش تقسیم شده است. بخش اول صلاحیت علمی لازم برای تشخیص حکم خدا و آگاهی نسبت به شرایط زمان و بخش دوم مربوط به صفات معنوی از جمله عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام و بخش سوم بینش صحیح سیاسی- اجتماعی، تدبیر یعنی مدیریت، شجاعت و قدرت کافی برای رهبری است. این شرایط سختی است چراکه نخست باید تشخیص داده شود، بعد هم بر استمرار آن مراقبت شود. با توجه به اینکه مجلس خبرگان در سال تنها دو بار جلسه عمومی دارد، نمیتواند این وظیفه را دنبال کند، بنابراین از طریق کمیسیونهای دائمی که حدود هشت کمیسیون است، این وظایف خودش را انجام میدهد. در بین این هشت تا کمیسیون به نظر من مهمترین آنها کمیسیونهای اصول ۱۰۷ و ۱۰۹ هستند که وظیفه آنها بررسی دائم در مورد کسانی است که احتمالاً صلاحیتهای مربوط به رهبری را دارند.
یعنی افراد پایش میشوند؟
بله اصول ۱۰۷ و ۱۰۹ وظیفهشان این است تعدادی از بین خودشان به صورت مخفیانه انتخاب و روی افراد مطالعه میکنند. دهها پرونده برای افراد تشکیل میدهند و سوابق علمی و انتخاباتی را بررسی و مطالعه میکنند، منتها برای اینکه سوءاستفاده نشود، اعلام رسمی نمیشود و اصل ۱۱۱ نیز وظیفه دوم مجلس خبرگان است که وظیفه استمراری و دائمی است و مثل وظیفه اول نیست که در شرایط خاصی اتفاق بیفتد و تمام شود. سؤالاتی که مردم میپرسند، عمدتاً درباره وظیفه دوم است و از ما میپرسند که شما در این هشت سالی که نماینده خبرگان هستید، چه کار میکنید. من همین جا عرض میکنم متأسفانه یک مصوبهای در خود خبرگان هست که کسی هم آنها را مجبور نکرده است و جزو مصوبات خود اعضاست، مبنی بر اینکه عمده مذاکرات خبرگان محرمانه است، یعنی خبرنگاران را دو بار در صحن خبرگان راه میدهند؛ یک بار در شروع اجلاسیه که نطق رئیس را استماع کنند و یکی هم آخر جلسه که بیانیه را بخوانند. مردم حق دارند و برایشان سؤال است که در این مدت یا در کمیسیونها چه میگذرد، منتها خبرگان شورای نگهبان ندارد که اگر خلاف قانون اساسی عمل کند، جلویش را بگیرد ولی من اعلام کردم قانون اساسی ما میگوید انتشار همه اخبار و اطلاعات برای مردم آزاد است، الا در دو چیز؛ نخست اینکه مخل مبانی اسلام باشد و دوم اینکه برخلاف امنیت ملی باشد. من نمیگویم همه مذاکرات منتشر شود، ولی معتقدم ۹۰ درصد از مذاکرات مخل مبانی اسلام نیست و نباید مردم از آن بیاطلاع باشند.
ارزیابی شما از انجام وظایف محوله به اعضای خبرگان رهبری چیست؟
خبرگان به خاطر آن تعهد دینی که دارند، میتوان گفت مسئولیت شرعی خودشان را انجام میدهند. مثلاً کمیسیون اصل ۱۱۱ مجلس خبرگان که اصطلاحاً کمیسیون تحقیق نام دارد، به طور مرتب جلسات خود را برگزار میکند، ولی به نظر من به دلیل اینکه این دیدگاه وجود دارد که عدهای تصور میکنند اگر این کمیسیون بخواهد گزارش فعالیتهایش را بدهد، این موضوع موجب تضعیف رهبری میشود، این کار صورت نمیگیرد، در حالی که به نظر من این برداشت اشتباه است و بنده معتقدم انتشار گزارشها موجب تقویت رهبری خواهد شد. پس از اتمام اجلاسیه گذشته خبرگان که ما به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتیم، ایشان با بحث هیئت تحقیق صحبتهای خود را آغاز کردند و گفتند کار هیئت تحقیق خیلی مهم است و نباید مسامحه کنید. به نظر بنده در عین حالی که خبرگان با دقت و وسواس و احساس مسئولیت شرعی و قانونی سعی در انجام وظایف خود میکنند، ولی این مسئله ۱۰۰ درصد نیست و مجلس خبرگان خیلی بیش از این ظرفیت دارد. در همین قانون اساسی ذکر شده است که رهبر میتواند بعضی از وظایف خود را به جایی که صلاح میداند محول کند. این موضوع اتفاق افتاده است. مثلاً تعیین سیاستهای کلی کشور، طبق همین اصل قانون اساسی جزو ۱۱ وظیفه رهبری است و این را حضرت آقا تا حدودی به مجمع تشخیص مصلحت نظام محول کردهاند. یک وظیفه دیگر، نظارت بر اجرای این سیاستهاست که این نیز از شئون وظایف رهبری است که باز هم ایشان آن را به هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام محول کردهاند که الان حتی قوانین مجلس از نظر انطباق با سیاستهای کلی در مجمع تشخیص مصلحت نظام مورد بررسی قرار میگیرد. یکی دیگر از وظایف رهبری، رصدکردن مسائل راهبردی و بنیادی نظام است که آیا مسائل راهبردی رو به پیشرفت است یا خدایناکرده متوقف شده است. باز آقا این وظیفه را به خبرگان محول کرده و فرمودهاند، شما یک هیئت اندیشهورز تشکیل دهید. مثال هم زده و گفتهاند مثلاً دینداری یکی از اهداف و راهبردهای مهم انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بوده است، آیا دینداری مردم بعد از انقلاب بهتر شده یا خدایی ناکرده پسرفت یا توقف داشتهایم. عدالت یکی از مهمترین اهداف و آرمانهای انقلاب است، آیا دستگاه قضایی یا دستگاههای دیگر در تحقق این اصل عدالت رو به پیش هستند یا توقف یا پسرفت کردهاند. خب این هیئت تشکیل شد و کارهایی هم صورت گرفت و یک بار هم گزارش خدمت حضرت آقا داده شد، ولی این کار یک کار مستمر است، باید حداقل سالی یک بار این گزارش داده شود، به نظر من چه اشکالی دارد که این گزارش به مردم داده شود. اینها نقاط قوت است و نقاط ضعف نیست. در یکی از دیدارها حضرت آقا فرمودند، با توجه به اهمیت جایگاه خبرگان چرا نباید شما مثل یک مجلس بینالمللی قطعنامه صادر کنید؟ حضرت آقا انتظار دارند خبرگان قطعنامه لازمالاجرا صادر کنند و بگویند دولت و مجلس موظف هستند طی مدتی مشخص، فلان کار را به نتیجه برسانند. ایشان چنین جایگاهی را برای مجلس خبرگان متصور هستند ولی هر چه تلاش شد، متأسفانه نتوانستیم این مسئله را محقق کنیم.
قانون شفافیت که در مجلس به تصویب رسید و برخی نهادها و سازمانها از جمله مجمع تشخیص اعتراض داشتند که شاید مطابق آییننامه داخلی آنها نباشد، آیا شامل حال خبرگان هم میشود؟
خبرگان بر اساس یک آییننامه ۹۴ بندی اداره میشود که مصوب خودش هم است. یکی از این بندها این است که بر اساس اصل ۱۰۸ قانون اساسی نوشته شده که تصریح دارد، قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان و کیفیت انتخاب آنها و آییننامه داخلی جلسات آنان برای نخستین دوره باید به وسیله فقهای اولین شورای نگهبان تهیه و با اکثریت آرای آنان تصویب شود و به تأیید نهایی رهبر معظم انقلاب برسد که در همان دوره به تأیید امام خمینی (ره) رسید. از آن پس هرگونه تغییر و تجدیدنظر و تصویب سایر مقررات مربوط به وظایف خبرگان که آییننامه هم شامل آن میشود، در صلاحیت خود خبرگان است. به طور مثال الان قانون خبرگان را خود خبرگان تصویب کردهاند. یکی از موادی که تصویب شده همین محرمانهبودن مذاکرات مجلس خبرگان است.
در واقع همان مصوبه محرمانهبودن جلسات که در مجمع تشخیص وجود دارد، از سوی خبرگان نیز به تصویب رسیده است.
بله، همان مصوبهای که در مجمع و شورایعالی انقلاب فرهنگی هست، در مجلس خبرگان نیز به تصویب رسیده است که بنده در هر سه مورد با کلیت موضوع مخالفم، البته نمیگویم مطلب محرمانهای گفته نمیشود و گزارش محرمانهای ارائه نمیشود، اما حکم کلیبودن به نظر من خلاف قانون اساسی است، من امیدوارم آییننامه داخلی مجلس خبرگان در دوره آینده در این رابطه اصلاح شود.