کد خبر: 1213745
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۱:۴۰
نظری بر حاشیه و متن صدور یک اجازه تاریخی و منتشر نشده به قلم امام خمینی برای آیت‌الله سید علینقی طبسی حائری
در میان اجازات زنده یاد آیت‌الله طبسی حائری، اجازه ایشان از آیت‌الله بروجردی که با اقدام و در خواست امام خمینی صادر شد، اهمیتی ویژه دارد. این سند در میان اجازاتی که امام خمینی برای آیت‌الله بروجردی تحریر می‌کرده و ایشان نیز آن‌ها را امضاء می‌نمود، برجسته است. اجازه مزبور علاوه بر آنکه از اوراق مهم زندگی آیت‌الله طبسی است، در عداد اسناد مهم در باب عملکرد امام خمینی در دوره مرجعیت آیت‌الله بروجردی نیز هست. هم از این روی شایسته است که از سوی تاریخ پژوهان حیات رهبر کبیر انقلاب اسلامی مورد توجه ویژه قرار گیرد
حسن طالبیان شریف
جوان آنلاین: مقالی که در پی‌می‌آید، علاوه بر اینکه نمایانگر مکانت آیت‌الله سید علینفی طبسی حائری نزد مراجع معاصر خویش است، از تلاش امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی برای تثبیت مرجعیت آیت‌الله العظمی سیدحسین طباطبایی بروجردی پرده بر می‌دارد. توضیح آنکه امام خمینی پس از قانع ساختن آیت‌الله بروجردی برای اقامت در شهر قم و پذیرش زعامت حوزه این شهر، بسیاری از امور بیت ایشان از جمله نگارش اجازات ایشان را بر عهده گرفت که سند منتشر شده در این مجال، در زمره آن‌ها به شمار می‌رود. امید آنکه انتشار این دستخط تاریخی، تاریخ پژوهان مرجعیت در دوره معاصر را، مفید و مقبول‌آید. 
 
 در چیستی وظایف اجتماعی عالمان شیعه
پیش از ورود به موضوع اصلی سخن، اشارت به شئون و مناصب فقهای شیعه مفید می‌نماید. در فقه جعفری، از مجموع آیات قرآن و روایات پیامبر (ص) در نظر گرفته شده است. مانند حق افتاء، حق قضاوت شرعی بین مردم مسلمان، حق تصدی امور حسبیه، حق اخذ وجوهات شرعی مانند: خمس، زکات، رد مظالم، اموال مجهول المالک، حق اجرای حدود، حق تشکیل حکومت اسلامی و مواردی که در آثار فقهی، به گونه مبسوط در باره آن بحث شده است. البته مجتهد و فقیه، باید عادل و با تقوا باشد عدم وجود این خصال در وی، موجب سلب صلاحیت‌های فوق آمده از وی خواهد شد. او همچنانکه حقوقی خاص در میان شیعه دارد، وظایف شرعی ویژه‌ای را نیز به عهده می‌گیرد و بر او واجب عینی یا واجب کفایی است که این مسئولیت‌ها را عهده‌دار گردد و اگر متصدی آن‌ها نشود، گنهکار و معصیت‌کار خواهد بود. علاوه بر آنچه بدان اشارت رفت، فقیه باید با توجه به آیات قرآن و روایات پیامبر و اهل‌بیت (ع)، حکم شرعی را استخراج نماید و اگر بر حسب ظاهر در قرآن و روایات، در موضوعی اجمال، ابهام یا تعارضی دیده شد، با کمک گرفتن از عقل، حکم شرعی را استنباط و مردم را از حیرت و سرگردانی خارج نماید. مانند آنچه فقهای عادل و با تقوای ما در طول تاریخ، همواره معمول داشته‌اند. آنان طی سالیان بسیار و با جدیت دروس حوزوی خوانده‌اند، تا به درجه اجتهاد برسند. در میان فقها عده‌ای بر این باورند: واجب است به مجتهد و فقیه اعلم مراجعه کرد، یعنی به مجتهد و فقیهی مراجعه نمود که از بقیه فقهای عصر بهتر بتواند حکم خدا را برداشت نماید. برخی نیز می‌گویند: احتیاط واجب یا احتیاط مستحب است که مجتهد و فقیه عادل، اعلم از دیگر فقهای عصر خویش باشد. بر چنین فقیهی واجب کفایی است که فتاوی خویش را ارائه کند و در معرض عمل مردم قرار دهد. در صورتی که وی در این باره کوتاهی نماید، نزد خداوند معصیت‌کار و سزاوار عقوبت خواهد بود. در صورتی که او عذر شرعی داشته باشد، مانند در دسترس نداشتن منابع لازم برای استنباط، یا عدم توان جسمی و ذهنی، یا عدم وجود روحیه لازم و کافی برای انجام این کار یا موانعی که انجام این وظیفه را برای او ناممکن سازد، بر سایر فقهای جامع الشرایط که چنین موانعی پیش روی ندارند، واجب است تا به میدان بیایند و مشکلات و مسائل شرعی مردم را پاسخ دهند. 
همانگونه که اشارت رفت، از جمله مواردی که فقیه عادل و با تقوا باید عهده‌دار آن شود، امور حسبیه است. امور حسبیه در اصطلاح فقهی، به اموری گفته می‌شود که شارع نمی‌خواهد آن‌ها معطل بمانند و رها شوند. اسلام می‌خواهد، تا کسی متصدی این کار‌ها باشد و به این امور رسیدگی کند. اما چه کسی باید مسئولیت حل این مشکلات در جامعه اسلامی، را عهده‌دار شود؟ فقهای شیعه می‌گویند: اولویت با فقیه عادل و با تقوا است که این امور را بر عهده گیرد. اگر فقیه عادل وجود نداشت یا در دسترس نبود، نوبت به مرتبه بعدی می‌رسد، مثلاً مؤمن عادل و اگر او نیز پیدا نشد، مؤمن فاسق متصدی امور حسبیه خواهد شد. با این همه و بالاخره، کار باید انجام و مشکل حل شود. 
 
 در کیستی زنده یاد آیت‌الله سید علینقی طبسی حائری
عالم ربانی مرحوم آیت‌الله آقای حاج سید علینقی طبسی حائری، در هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۳۴۲ ه. ق، معادل با ۲۳ فروردین ۱۳۰۳ ش، در شهر مقدس کربلا متولد شد. در کودکی و پس از دوره‌ای تحصیل در مکتب‌خانه، برای تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه رفت. دروس حوزوی خویش را نزد اساتید مبرز وقت به اتمام رساند و به درجه اجتهاد رسید. آیت‌الله طبسی حائری پس از تکمیل ادبیات عرب و سطوح، حدود هشت سال در درس خارج فقه و اصول آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین قمی از فقهای بزرگ وقت شرکت نمود و تقریرات درس خارج ایشان را نگاشت. همچنین سال‌ها در درس خارج آیت‌الله العظمی سید هادی خراسانی شرکت و استفاده نمود. علاوه بر این او در درس خارج آیت‌الله العظمی میلانی در کربلا نیز، شرکت می‌جُست. جدیت در درس و بحث و درک اساتید بزرگ، ایشان را صاحب قوه استنباط نمود. آیت‌الله العظمی سید هادی خراسانی در عداد فقهایی است که به اجتهاد ایشان شهادت داد. در جنبه عبادی نیز، آیت‌الله حائری شخصیتی مؤمن، عابد، زاهد، با ورع، اهل تهجدِ نیمه شب و مأنوس با قرآن و ادعیه بود و در بین طلاب و فضلا، به جدیت در درس و بحث، قداست، تقوا و معنویت شهرت داشت. 
از سوی دیگر مروری بر مکانت آن بزرگوار نزد مرجعیت و علمای کربلا، مناسب به نظر می‌آید. آیت‌الله العظمی سیدحسین قمی، از فقهای بزرگ و مراجع عالیقدر شیعه در آن عصر بود و روزبه‌روز مرجعیت ایشان توسعه می‌یافت و نام و آوازه‌اش در جهان تشیع، بیشتر طنین‌انداز می‌شد. آیت‌الله حاج سید علینقی طبسی حائری، از شاگردان فاضل آن بزرگوار و مسئول تقسیم شهریه ایشان در کربلا بود. در آن دوره آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی در نجف اقامت داشت که تقریباً ۱۰ سال آخر عمر خود را - که از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ ق، معادل ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۵ ش. را در بر می‌گرفت، مرجعیت جهانی یافت. پس از ایشان دو فقیه بزرگ شیعه، یعنی آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین قمی در کربلا و آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی در قم، مرجع شیعه بودند و مردم از ایشان تقلید می‌کردند. آیت‌الله سید علینقی طبسی حائری، از مرجع عالیقدر آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی نیز، اجازه امور حسبیه داشت. در این اجازه نامه، آن مرجع عالیقدر از ایشان تعبیر به «حجت الاسلام» نموده که در آن زمان معمولاً برای مجتهدین چنین تعبیری استفاده می‌شده است. آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی در آن اجازه، ایشان را دارای مقامات علمی و معنوی معرفی نموده و توصیه و سفارش می‌کند که مؤمنین از ایشان، استفاده علمی و معنوی بنمایند. آیت‌الله طبسی در آن زمان، نهایتاً ۲۲ ساله بوده است. 
 
 در عداد ملازمان آیت‌الله العظمی سیدحسین طباطبایی قمی
همانگونه که اشارت رفت، پس از وفات آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی، مرجعیت شیعه به دو نفر از فقهای بزرگ شیعه منتقل شد. برخی آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین قمی را مجتهد اعلم می‌دانستند و به ایشان ارجاع می‌دادند، برخی نیز آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی را دارای چنین جایگاهی قلمداد می‌کردند. با این همه می‌توان گفت که مرجعیت به سوی آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین قمی در نجف سوق می‌یافت که به فاصله چند ماه بعد آن بزرگ وفات یافت. ایشان جامع معقول و منقول و به زهد، تقوا، معنویت و احتیاط در امور دینی، معروف و مشهور بود. ایشان، کمتر کسی را مجتهد می‌دانست و به او اجازه اجتهاد می‌داد. با اینکه خود مجتهد مسلم بود، باز هم احتیاط می‌کرد و برای تصرف در امور حسبیه، از دیگر فقهای بزرگ معاصر خویش مانند آیت‌الله میرزا مهدی اصفهانی اجازه می‌گرفت، یعنی در این مسئله به قدری سخت گیر بود که کمتر می‌توان برای آن بدیلی یافت. آیت‌الله طبسی حائری، سال‌ها شاگرد، ملازم و مأنوس با چنین فقیهی بزرگ، متقی و محتاط بود، هم از این روی مجالست و همنشینی با ایشان، در وی نیز تأثیر معنوی گذاشت. آیت‌الله طبسی از آیت‌الله قمی، برای تصرف در امور حسبیه، اخذ سهم امام، سهم سادات، رد مظالم، دست گردان وجوه و... اجازه گرفت و آن مرجع بزرگ نیز، برای ایشان متنی مکتوب کرد. آیت‌الله طبسی در مقطع اقامت خود در کربلا و حضور در درس خارجِ آیت‌الله العظمی قمی، همزمان خود از مدرسین فعال و شناخته شده حوزه نیز بود. 
 
 روایتی از یک اجازه نامه کم نظیر
پس از رحلت آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین قمی، مرجعیت عامه به آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی در قم منتقل گشت و روز‌به‌روز، بر عظمت معنوی و شکوه آن افزوده می‌شد. آیت‌الله سید محمود روحانی قمی (پدر مراجع عالیقدر، آیات عظام: حاج سیدمحمد روحانی و حاج سیدمحمد صادق روحانی)، مجتهدی عادل و با تقوا و از اصحاب آیت‌الله قمی به شمار می‌رفت. وی در حوزه علمیه قم، نفوذ و اعتبار زیادی داشت و همچنین در دعوت آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری به قم و تثبیت مرجعیت ایشان در آن شهر نیز، نقش مهمی ایفا نمود. هنگامی که آیت‌الله طبسی حائری قصد عزیمت به ایران را داشت، مرحوم آیت‌الله سید محمود روحانی قمی در سال ۱۳۲۶ ش، به آیت‌الله العظمی امام خمینی - که در آن زمان حدود ۴۶ سال سن داشت و از اصحاب خاص آیت‌الله العظمی بروجردی بود- نامه‌ای نگاشت و به ایشان توصیه و سفارش نمود، تا زمینه ملاقات آیت‌الله طبسی با آیت‌الله العظمی بروجردی را فراهم نموده و اجازه نامه‌ای شبیه به آنچه آیت‌الله قمی برای ایشان نوشته بود را از آن مرجع بزرگ اخذ نماید. آیت‌الله طبسی حائری آن نامه را به امام خمینی می‌رساند. (امام در آن دوره به «حاج آقا روح الله خمینی» معروف و از مدرسین فاضل و صاحب نام حوزه علمیه قم به شمار می‌رفت). ایشان نیز بنا بر سفارش انجام شده، نامه‌ای به محضر آیت‌الله العظمی بروجردی نوشته و مطلب را بازگو نموده و آن بزرگوار نیز توصیه ایشان را قبول نموده و در ذیل آن نامه می‌نویسند: (مضمون عبارت): همان محتوای اجازه مرحوم آقای قمی، را تأیید می‌نمایم. مرحوم امام خمینی، در معرفی‌نامه آیت‌الله طبسی حائری - که در آن زمان جوانی حدود ۲۳ ساله بود- خطاب به آیت‌الله العظمی بروجردی می‌نویسد: ایشان «عالمی فاضل» و «متدین و اهل احتیاط» است و لذا می‌خواهند برای رعایت احتیاط، همان اجازه‌ای را که از آیت‌الله حاج آقا حسین قمی داشت، از شما نیز داشته باشد. (ر. ک: مصاحبه با مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سید جواد طبسی حائری، روزنامه جوان، ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ ه. ش، ص۱۲). 
 
 در باب مناسبات آیت‌الله طبسی حائری با امام خمینی
رفاقت و انس آیت‌الله حاج سید علینقی طبسی حائری با آیت‌الله العظمی امام خمینی، از آنجا آغاز و روزبه‌روز بیشتر می‌شود. حدود ۱۵ الی ۲۰ سال بعد، یعنی پس از رحلت آیت‌الله العظمی بروجردی، رساله توضیح المسائل امام خمینی منتشر و ایشان رسماً متصدی مقام مرجعیت می‌شود. آن بزرگ به تدریج، به شاگردان و افراد مورد اعتماد خویش، وکالت در امور حسبیه، اجازه گرفتن سهم امام (ع) و... را می‌دهد. یکی از کسانی که امام خمینی به ایشان اجازه اخذ وجوه شرعیه را داده است، آیت‌الله سید علینقی طبسی حائری است. وقتی اجازه نامه‌های امام خمینی به افراد را بررسی و در باره آن دقت می‌کنیم، به وضوح در می‌یابیم که ایشان در اعطای القاب و عناوین علمی به افراد، بس سختگیر و محتاط است. به عنوان نمونه حضرات آیات: شیخ محمد صدوقی یزدی، شیخ عطاء الله اشرفی اصفهانی، شیخ محمدرضا مهدوی کنی - که از مجتهدین بودند- را با عنوان «حجت‌الاسلام» خطاب نموده و برای آنان اجازه صادر کرده است. همچنانکه برای فقهای شورای نگهبان که جملگی از مجتهد بودند نیز همین لقب را به کار برده است. (مراجعه کنید به صحیفه امام، حکم انتصاب فقهای شورای نگهبان). 
هنگامی که امام خمینی در خرداد سال ۱۳۴۲ ش دستگیر و زندانی می‌شود، دوستان و علاقمندان به ایشان نگران و ملول می‌شوند و با پیگیری‌هایی که برای آزادی ایشان انجام می‌گیرد، رهبر نهضت اسلامی آزاد و به قم باز می‌گردد. آیت‌الله طبسی حائری در نامه‌ای به امام، آزادیشان را تبریک می‌گوید. متقابلاً امام خمینی در ۲۳ فروردین ۱۳۴۳ ش؛ و در پاسخ به نامه ایشان، در تلگرافی می‌نویسند: «خدمت جناب مستطاب حجت‌الاسلام آقای حاج آقای سیدعلی نقی طبسی (دامت افاضاته) مشهد، مسجد گوهرشاد، از تفقد جنابعالی متشکرم». (صحیفه امام، جلد ۱، صفحه ۲۸۳). 
 در ۱۴ خرداد ۱۳۴۸ ش. نیز، امام خمینی اجازه اخذ سهم امام (ع) را به ایشان داده و عنوانی که به ایشان می‌دهد، از این قرار است: «سید الاعلام و حجت‌الاسلام آقای سیدعلی نقی طبسی». (صحیفه امام، جلد ۲، صفحه ۲۴۳). 
پس از رحلت آیت‌الله سید مصطفی خمینی، آیت‌الله طبسی حائری طی نامه‌ای این ضایعه را به امام خمینی تسلیت می‌گوید و متقابلاً امام در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۵۶ ش، از ایشان با عنوان «سید الأعلام و حجت‌الاسلام آقای حاج آقا سیدعلی نقی طبسی حائری» تشکر می‌نماید. (صحیفه امام، جلد ۳، صفحه ۲۸۳). 
 
 نظری بر دیگر اجازات
در میان اجازات زنده یاد آیت‌الله سید علینقی طبسی حائری، اجازه ایشان از آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی که با اقدام و در خواست امام خمینی صادر شد، اهمیتی ویژه دارد. این سند در میان اجازاتی که امام خمینی برای آیت‌الله بروجردی تحریر می‌کرده و ایشان نیز آن‌ها را امضاء می‌نمود، برجسته است. اجازه مزبور علاوه بر آنکه از اسناد مهم زندگی آیت‌الله طبسی حائری است، در عداد اسناد مهم در باب عملکرد امام خمینی در دوره مرجعیت آیت‌الله بروجردی نیز هست. هم از این روی شایسته است که از سوی تاریخ پژوهان حیات رهبر کبیر انقلاب اسلامی مورد توجه ویژه قرار گیرد. 
آیت‌الله العظمی سید هادی خراسانی نیز، از فقهای بزرگ شیعه در کربلا بود که همزمان با آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین قمی، در این شهر اقامت داشت و به فعالیت علمی می‌پرداخت. حال که سخن از مشایخ اجازه آیت‌الله طبسی حائری است، شایسته است که اشاراتی به زندگی آن فقید سعید نیز داشته باشیم. وی اساتید بزرگی را، در معقول و منقول دیده بود. یکی از اساتید نامور ایشان، آیت‌الله العظمی میرزا محمد تقی شیرازی بود که سال‌ها در درس خارج ایشان شرکت نمود و تقریرات خارج فقه و اصول وی را نگاشت. ایشان از نظر علمی و معنوی، مورد توجه و لطف خاص آیت‌الله شیرازی بود. به گونه‌ای که در برخی موارد، احتیاطات وجوبی خود را به ایشان ارجاع می‌داد. هنگامی که آیت‌الله شیرازی در سال ۱۳۳۸ ق. در گذشت، بسیاری از مقلدان ایشان به آیت‌الله العظمی سیدهادی خراسانی مراجعه نموده و مقلد ایشان شدند. آیت‌الله حاج سید علینقی طبسی حائری، سال‌ها در درس خارج مرحوم آیت‌الله العظمی سیدهادی خراسانی شرکت و استفاده کامل نموده بود، تا آنجا که اجتهاد ایشان به تأیید آن بزرگوار رسیده بود. استاد قبل از وفات به وی توصیه کرد که به ایران رفته، در آنجا سکونت نموده و به تبلیغ دین، تدریس و... اشتغال ورزد. آیت‌الله سید هادی خراسانی در سال ۱۳۶۸ ق، معادل با ۱۳۲۸ ش. درگذشت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار