جوان آنلاین: علی همت محمودنژاد دکترای تخصصی روانشناسی کودکان استثنایی، سخنگوی شبکه ملی تشکلهای مردم نهاد معلولان جسمی و حرکتی و مدیر انجمن دفاع از حقوق معلولان ایران است.
وی در گفتگو با «جوان» در پاسخ به سؤالی درباره شیوه ازدواج افراد کم توان یا دارای محدودیت جسمی با یکدیگر میگوید: ما کانون مشخصی برای افراد کم توان جسمی برای تشکیل زندگی نداریم، اما انجمن دفاع از حقوق معلولان همه ساله برای ۱۱۰ نفر از افراد دارای محدودیت جسمی جشن ازدواج برگزار میکند.
وی توضیح میدهد: الزاماً نباید ازدواج افراد معلول با یکدیگر اتفاق بیفتد، چراکه ازدواج صمیمیت روانی و جسمی است. در واقع ابتدا یک صمیمیت روانی رخ میدهد و بعد وضعیت جسمی به دنبال آن یکی میشود، چه بسا که وضعیت جسمی تأثیری در تشکیل خانواده و ازدواج ندارد و ما از اینگونه ازدواجها زیاد هم داریم که افراد معلول با غیر معلول ازدواج کردند.
به اعتقاد وی حتی افرادی که هر دو معلول هستند و محدودیتهای آنها یکسان یا متفاوت است نیز دیده میشود و بعضاً ازدواج معلول جسمی حرکتی با نابینا و ناشنوا یا بر عکس نیز وجود دارد.
محمودنژاد معتقد است ما برای تسهیل ازدواج افراد دارای محدودیت باید فرهنگ جامعه را تغییر دهیم.
سخنگوی شبکه ملی تشکلهای مردم نهاد معلولان جسمی و حرکتی به جوان میگوید: معلولان زیادی سراغ دارم که به رغم سنین بالا، اما همچنان ازدواج نکردند، چراکه خانوادهها باور ندارند این افراد میتوانند زندگی مستقل تشکیل دهند و این مانع بزرگی در برابر ازدواج آنان است.
وی با تأکید بر اینکه استقلال فردی و توانمندی فرد معلول باید تقویت شود، توضیح میدهد: من به عنوان متخصص افراد دارای معلولیت میگویم هدایتگری باید از طرف خانواده باشد، اما نباید به گونهای باشد که فرد کاملاً متکی به خانواده رشد کند. اگر کودکی در خانواده نابینا میشود مادر نباید تمام وقت خود را برای محافظت بگذارد بلکه باید به او فرصت تجربه بدهد.
وی به واژه هدایتگری اشاره داشته و بیان میکند: همانگونه که در برخی مشاغل شاهد هدایتگری هستیم، برخی افراد معلول در جامعه نیاز به هدایتگری دارند، در نتیجه خانواده هم باید شیوه هدایتگری را در پیش گیرد تا به جسم و جان فرد دارای محدودیت آسیب وارد نشود و مسیر اصلی را در جامعه پیدا کند.
به اعتقاد وی هدایتگری باعث خواهد شد تا فرد تجربه کافی برای مشکلات و مسائل در جامعه و به مرور توانایی زندگی مستقل را داشته باشد. محمودنژاد بیان میکند: افراد کم توان و دارای آسیب ذهنی نیازمند خانوادهای هستند که شبیه به قیم عمل کنند.
وی با ورود به معلولیتهای مختلف موجود در جامعه توضیح میدهد: معلولان ذهنی نیازمند زمان طولانیتر و بیشتری از سوی خانوادهها برای کسب استقلال و ورود به جامعه هستند، اما نابینایان، ناشنوایان یا معلولان جسمی میتوانند زندگی مستقل داشته باشند.
وی به مخاطرات والدین ناشنوا در دوران نوزادی کودک خود اشاره میکند و میگوید: خانواده ناشنوا صدای نوزاد خود را نمیشنوند که چنین مشکلاتی نیازمند آموزش بیشتر و دقیقتر است که در حال حاضر ارائه میشود. البته با همکاری اداره کل سلامت شهری تهران تاکنون ۲۵ نشست تجربه زیستی از سوی انجمن دفاع از حقوق معلولان ایران برای معلولان ناشنوا و نابینا برگزار شده است و در این نشستها چگونگی ارتباط و شیوه زندگی و ازدواج و فرزندآوری آموزش داده میشد.
به گفته وی تنها ۷ هزار و ۵۰۰ نفردر تهران در کلاسهای تجربه زیستی شرکت کردند و توانستند آموزش لازم را برای تحکیم خانواده ببینند.
یکی از نکات جالب توجه در گفتههای این روانشناس حوزه معلولان درباره سبک زندگی بانوان معلول در جامعه است که درباره آن توضیح میدهد: هرگز شرایط خانه برای یک بانوی معلول در نظر گرفته نمیشود. یک کابینت برای فرد عادی معمولی است، اما بانویی که روی ویلچر است توان استفاده از کابینتهای بالا را ندارد در نتیجه باید شرایط آشپزخانه در خانهای که او قصد زندگی دارد برای او متفاوت طراحی شود، اما متأسفانه این موضوع در ذهن طراحان ما شکل نگرفته است.
وی بیان میکند: در جامعه ایرانی شاید ماشین ظرفشویی یک کالای لوکس محسوب شود، اما گاهی برخی کالاها برای معلولان مهم است مثل همان ماشین ظرفشویی که برای فرد معلول لوکس نیست بلکه ابتداییترین وسیله است، اما متأسفانه نهادهای مختلف آن را در سبد کالای لوکس بدون حمایتگری قرار میدهند در حالیکه برای معلولان استثنایی قائل نیستند.
وی در رابطه با نگاه جامعه نسبت به ازدواج افراد دارای معلولیت میگوید: علم میگوید با ازدواج افراد معلول همپوشانی منفی سبب افزایش نوع معلولیت و افزایش معلولیت میان افراد بشر میشود در حالیکه میتوان با آزمایش ژنتیک از انتقال ژن معیوب به جامعه جلوگیری کرد، چراکه عمدتاً همه معلولیتها ژنتیک نیست و بسیاری از آنها ناشی از تصادف و موارد دیگر است. درواقع بحث ما بیشتر روی معلولیتی است که ژن معیوب ندارند و سبب ازدیاد ژن معیوب نمیشوند. اگر محدودیتها از یک نوع نباشند همپوشانی رخ نمیدهد و میتوان به ازدواج افراد دارای محدودیت جسمی کمک کرد.
وی با تأکید بر فرهنگ غلط جامعه و ضرورت کمک رسانهها در این زمینه میافزاید: افراد معلول مانند افراد عادی و معمولی جامعه تمام ویژگیهای عادی حسی و هیجانی را دارند و فقط فیزیک آنها فرق دارد ولی از نظر ویژگیهای شناختی تفاوتی با سایر افراد جامعه ندارند، بنابراین باید کمک کنیم تا در چرخه زندگی قرار گیرند و نقش اساسی در تولید ناخالص ملی داشته باشند.
محمودنژاد توضیح میدهد: حضور این افراد در عرصه جامعه و اقتصاد به بالا رفتن چرخه تولید و کار کمک میکند که چنین نگرشی به نگاه، زمان و انرژی و فرهنگسازی و برنامهریزی از سوی مسئولان نیاز دارد.
سخنگوی شبکه ملی تشکلهای مردم نهاد معلولان جسمی و حرکتی در پایان پیشنهادی هم به دولت داد تا مسیر ازدواج برای افراد دارای محدودیت هموارتر شود. وی خاطرنشان میکند: در روز جهانی معلولان باید توسعه پایدار را در نظر بگیریم که حمایت ویژه برای معلولان به ویژه در زمینه حمایت مسکن و ازدواج و تأمین جهیزیه در نظر گرفته شود. شاید بهتر باشد طرح تشویقی برای ازدواج افراد غیر معلول با معلول در نظر گرفته شود؛ مثل اینکه دولت حق بیمه آنها را تا پایان عمر بدهد که این کمترین پاداش است، اما متأسفانه جامعه امتیازی برای این افراد قائل نیست و اگر معلول به هر دلیلی فوت کند یا منبع درآمد خود را از دست دهد هیچ پشتوانهای برای خود نخواهد داشت.