کد خبر: 1187322
لینک کوتاه: https://www.Javann.ir/004ysM
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۴۰۲ - ۰۴:۰۰
ستاره‌بازی در ادامه فیلم قبلی هاتف علیمردانی یعنی کلمبوس ساخته شده است. نه اینکه قسمت دوم آن باشد، بلکه مضمون ستاره بازی بی‌شباهت به کلمبوس نیست، در آن فیلم شخصیت‌ها قصد مهاجرت داشتند. ضمن اینکه فرهاد اصلانی و شبنم مقدمی هم در آن فیلم بازی می‌کردند، حالا در ستاره بازی کل فیلم در امریکا می‌گذرد و انگار که فرهاد اصلانی و شبنم مقدمی همان دو شخصیت کلمبوسند که حالا در امریکا سکونت دارند.
افشین علیار


هاتف علیمردانی کوشیده باز هم فیلمی درباره خانواده بسازد. برخی فیلم‌های قبلی او مثل به خاطر پونه، آباجان، کوچه بی‌نام که مهم‌ترین آثارش محسوب می‌شوند شکل و شمایلی از کانونی بودن خانواده و نقش آن به چشم می‌خورد، اما در دو اثر آخر علیمردانی خانواده تبدیل به عنصر کلیشه‌ای شده است. در کلمبوس که همه چیز به شوخی و سخیف بودن می‌گذشت و در ستاره بازی هم گسست یک خانواده را می‌بینیم. اینکه یک خانواده ایرانی چگونه در امریکا از هم فاصله می‌گیرند، آنچه در ستاره بازی احساس می‌شود شکل نگرفتن گره‌افکنی منسجم است، یعنی فیلم درباره دختر جوان خانواده است، دختری که از کودکی با آسیب‌های مختلفی بزرگ شده است و حالا به اعتیاد رو آورده و روز به روز رفتارش غیر قابل تحمل می‌شود، از نظر مضمون و شکل‌گیری داستان با فیلمی مواجهیم که مواد لازم برای شکل‌گیری یک اتفاق دراماتیک را ندارد اگر چه جغرافیای فیلم فرق می‌کند، اما اتفاقاتی که در فیلم رخ می‌دهد، تکراری است و شاید شبیه به فیلم خون بازی رخشان بنی اعتماد باشد. دختری گرفتار اعتیاد است و اینجا با پدرش زندگی می‌کند. اعتیاد صبا باعث شده پدر در غیاب مادر زندگی سختی را بگذراند، اما آن چیزی که برای مخاطب قابل فهم نیست عدم کنشگرایی فیلم است. اینکه فیلم در مقاطع گوناگون نمی‌تواند مخاطب را درگیر خط روایی کند، بنابراین ستاره بازی به هیچ وجه نمی‌تواند از دقیقه ۱۵ به بعد برای مخاطب جذاب باشد. در واقع ناسازگاری صبا و اتفاقاتی که پیش می‌آید، نمی‌تواند مخاطب را درگیر کند. اینکه ناسازگاری صبا در ادامه با همدستی دوستش بیشتر می‌شود، نکته‌ای را برای شکل‌گیری یا روند درام ایجاد نمی‌کند. هاتف علیمردانی علاقه بیش از حدی برای نشان دادن استعمال موادمخدر دارد. این موضوع در کلمبوس و به خاطر پونه و مردن به وقت شهریور هم دیده می‌شد، اما در ستاره بازی صبا یک سکانس در میان در حال موادکشیدن و خماری است و دلیل این حجم از نشان دادن چنین موقعیت‌هایی در فیلم مشخص نیست. اساساً فیلم به دنبال چیست؟ کارگردان می‌خواهد بگوید مهاجرت به امریکا از طریق لاتاری باعث می‌شود بچه در کودکی کارش به بیمارستان بکشد و در آینده معتاد شود؟ اینکه چرا راحله با شاهین ازدواج می‌کند، معلوم نمی‌شود، اما بی‌جرئت بودن کارگردان در اینکه شاهین حتماً باید ایرانی باشد، متقاعدکننده نیست شاید دلیلش سرمایه‌گذار فیلم باشد یا بحث اقامت فیلمساز یا هر چیز دیگر! ستاره بازی در محتوا و ساختار نکته‌ای برای ارائه ندارد. راحله بی‌دلیل از قصه جدا می‌شود. مشاور روانشناس خودش به درمان نیاز دارد! از سویی دیگر حضور و رفاقت کایلا به شدت نسنجیده طراحی شده است و همه این‌ها باعث می‌شود ستاره بازی اثری ناامیدکننده، عقیم و بی‌سرانجام باشد. فیلم به شدت قصد دارد آموزنده باشد و ایرانی‌ها را از مهاجرت منصرف کند، اما کسی در فیلم از بازگشت به ایران نمی‌گوید حتی همسایه امریکایی از جنگ با ایران می‌گوید، اما دفاعی از سوی محمود شکل نمی‌گیرد که می‌توانیم این را از ناتوانی فیلمساز بدانیم.
بازی ملیسا ذاکری نمی‌تواند خوب باشد، چون فیلمنامه و تحلیل و شناخت شخصیت مشکل دارد. فرهاد اصلانی زحمتی برای نقشش نکشیده است. او همان پدری است که در فیلم دختر حضور داشته، اما اینجا بی‌غیرت‌تر است. ستاره بازی نمی‌تواند در کارنامه هنری علیمردانی گامی رو به جلو محسوب شود، آثاری که او می‌سازد بیشتر به تجربه‌های شخصی شباهت دارد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
نام:
ایمیل:
* نظر:
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار