قرآنسوزی و اهانت به مسلمانان در اروپا، به قرون وسطی برمیگردد که از آندلس آغاز شد و به دیگر کشورهای اروپایی از قبیل فرانسه و ایتالیا سرایت کرد. این اقدام شنیع و نفرتبرانگیز در راستای تحقق اسلامهراسی و جلوگیری از گسترش دین اسلام در جهان غرب بود که پیش از این با فتح آندلس (پرتغال و اسپانیای امروز) پیش رفته بود.
پس از اینکه این مناطق از تصرف مسلمانان خارج شد، ارباب کلیسا برای خشکاندن هرگونه گرایش به اسلام، دستور قرآنسوزی را صادر کردند. البته این عمل نتوانست گسترش دین اسلام را مهار کند و اروپا تا به امروز شاهد رشد فزاینده اسلام و افزایش جمعیت مسلمانان بوده است. از کشورهایی که در ماههای گذشته به جولانگاه جریان اسلامهراسی با آتش زدن قرآن تبدیل شده کشور سوئد است که فقط در همین یک ماه گذشته، پلیس این کشور دو بار مجوز برگزاری تجمع ضد اسلامی و قرآنسوزی را صادر کرده و عمل موهن قرآنسوزی به اجرا درآمده است.
اگر بخواهیم عوامل پنهان این اقدام نفرتانگیز را که موجب خشم و نفرت جهان اسلام میشود، گمانهزنیکنیم، بلافاصله انگشت اتهام متوجه سرویسهای جاسوسی دو کشور امریکا و رژیم صهیونیستی میشود، چرا که نه تنها سابقه اشاعه اسلامهراسی را از گذشته در پرونده سیاه خود دارند، بلکه این دو کشور با مواجه شدن با شرایط سخت، بیشترین نیاز را به اسلامهراسی در این مقطع زمانی به خود اختصاص میدهند.
رژیم صهیونیستی در شرایط فعلی از یک سو با چالش در پیشبرد پروژه صلح ابراهیمی با کشورهای مسلمان مواجه شده و از سوی دیگر اختلافات درونی و ناتوانی از مهار مقاومت اسلامی، برایش تبدیل به تهدیدی موجودیتی شده است. علاوه بر این وعدههای سران رژیم برای مهار مقاومت از طریق هجوم نظامی بینتیجه بوده و تنها میتواند به درگیری و جنگ با نتایج نامعلوم منتهی شود. از این رو، هرگونه اقدامی که به اسلامهراسی دامن زند، از نگاه سران این رژیم میتواند یک تنفس برای صهیونیستها به حساب بیاید و حداقل در فضای رسانهای آنان را از دید دوربینها و تیررس سؤالات خارج کند. بنابراین، قرآنسوزی اگر باایجاد نفرت در جهان اسلام و واکنش احتمالی همراه باشد که موجب هراس از مسلمانان شود، نوعی فرصتی رسانهای تبلیغی برای صهیونیستها محسوب میشود.
سران کاخ سفید هم در این روزها به شدت از آینده جنگ اوکراین نگران هستند و نسبت به بیفایده بودن حملات نیروهای اوکراینی و انهدام جنگافزارهای اهدایی دولتهای غربی بدون دستیابی به نتیجه روشن افسرده و عصبانی هستند. به ویژه اینکه مردم و حتی دولتهای برخی کشورهای اروپایی تحمل ادامه حمایت و همراهی را نداشته و زمزمه نارضایتی به تدریج به گوش میرسد.
در همین اوضاع روسیه مهمان سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس شده و روابط کشورها از جمله کشورهای اسلامی با چین نیز رو به توسعه است.
در چنین شرایطی اسلامهراسی و واکنش جهان اسلام نه تنها به لحاظ رسانهای میتواند افکار عمومی را در سطح جهانی سرگرم و از وقایع اوکراین دور کند، حتی تنش در روابط کشورهای اسلامی با دولتهای اروپایی، فعلاً انسداد در جنگ اوکراین و هدررفت مالیات شهروندان اروپایی را نیز به سایه میاندازد.
با وجود این، تکرار ماجرا در کشور سوئد به بهانه حمایت از آزادی بیان و صدور مجوز تورات و انجیلسوزی از سوی پلیس این کشور، حاکی از سناریوی کثیف و پیچیدهای است که میتواند به آتش اختلاف و تفرقه و نفرت بین پیروان ادیان دامنزده و پدیده خطرناکی، چون تروریسم کور یا نیابتی را نیز فعال نماید.
اینجاست که دقیقاً ردپای همان ارتجاع تاریخی و هویتی قرون وسطایی جهان غرب هویدا میشود که با تصور جلوگیری از احیای هویت اسلامی رو به قرآنسوزی و اسلامهراسی آورده، اما این اقدام نه تنها ماهیت زشت و الحادی طراحان را ولو با پوشش دین آشکار نموده ضمن اینکه هیچگاه مانع از توسعه اسلام و افزایش جمعیت مسلمانان نیز نشد، چرا که چراغ هدایت الهی، هیچگاه با فوت دهنهای کینهتوز مشرکان خاموش نمیشود.
بدیهی است در چنین شرایطی جهان اسلام نباید خاموش و منفعل باشد و لازم است تمامی ظرفیتهای دیپلماتیک، اقتصادی و فرهنگی برای مهار این فتنه ارتجاعی به کار گرفته شده و اهانت به مقدسات در دادگاهها و مجامع بینالمللی نیز پیگیری شود.