جوان آنلاین: حماس هم به مانند ایران و یمن آتشبس پیشنهادی ترامپ را پذیرفت و در همه آنها نیز یک منطق و عقلانیت نهفته است. مقاومت چه در ایران، چه در فلسطین، چه در یمن و چه در لبنان از همه امکانهای مطلوب برای جلو بردن پروژه خودش استفاده میکند. پروژه مقاومت در دوسال گذشته خاتمه دادن به کشتار و تثبیت پیروزی تاریخی در هفتم اکتبر و به شکست کشاندن همه طرحهای مبتنی بر کوچ دائمی، اشغال غزه توسط ارتش رژیم و خلع سلاح مقاومت بوده است.
به گزارش مهر، طبیعت طمع کارانه غرب اقتضا خواهد کرد که روی هیچ تفاهمی پایبند نباشند و احتمالا این آتش بس نیز نمایشی برای خروج از دو بن بست فعلی است؛ اولی خروج ترامپ از فشارهای موجود برای گرفتن صلح نوبل و دومی خروج اسرائیل از باتلاق طرح اشغال غزه.
اگر اشغالگران بر مفاد توافق پایبند بمانند، دستاورد بزرگی برای مقاومت فلسطین خواهد بود که توانست با حماسه خارق العاده رزمندگان قسام و پایداری افسانهای مردم غزه، شرایط خود را بر اسرائیل تحمیل و در مجموع آن را به شرایط هفتاد سال گذشته برگرداند، که شادی و پایکوبی امروز مردم در محلات غزه هم برآمده از همین نگاه است.
اگر هم پس از رپرتاژهای ترامپ برای رهبری جهان و جاسازی خود برای دریافت نوبل و تحقق آزادی اسرای اسرائیلی، در مرحله دوم با کارشکنی رژیم توافق از بین برود، سه دستاورد جدید برای مقاومت به همراه خواهد داشت؛ اولاً جهان اسلام و خصوصا مردم غزه بیش از پیش به مسئولیت پذیری حماس معتقد شده، و برای اداره آینده غزه با حرکت مقاومت اسلامی همراهی حداکثری تری میکنند، ثانیاً موضوعی برای مذاکرات بعدی باقی نمیماند و نبرد دامنه دارتر میشود و ثالثاً فشار و نفرت جهانی از اسرائیل و امریکا به حدّ بیشینه خود خواهد رسید.
مهمترین آموزه این رخداد تا همین مقطع نیز بنیادین است و هیچگاه نباید فراموش کرد که اگر تمام توان تسلیحاتی از سراسر عالم تجمیع شود، در برابر اراده و ایمان مردم یک باریکه بدون هیچ دارایی و امکانی عقب نشینی کرده و کوتاه میآیند. اسرائیل امروز همچنان بر اساس اهدافش در هشتم اکتبر ۲۰۲۳ و در همان ادبیات محتاج توافق است یعنی پس از ۷۳۰ روز عملیات و با به خون کشاندن ۲۰۰ هزار انسان همچنان هیچ توفیق میدانی، عملیاتی و استراتژیکی بدست نیاورده و حماس نیز همچنان ضمن رد هرگونه بند تحمیلی، خواهان برقراری روند تبادل اسراست.
به سنت طبیعی و تاریخی هیچ طرح صلحی بدون حفظ حقوق کامل فلسطینیان راه به جایی نخواهد برد و محکوم به شکست خواهد بود. طرح صلح ترامپ اگر بر مدار شروط مقاومت نباشد به همان دلیلی شکست خواهد خورد که پیمان ابراهیم به بنبست رسید و پیمانهای اسلو پیش از آن باطل گردید، زیرا این طرحها ریشه مشکل را نادیده میگیرند. ریشه مشکل، اشغالگری و سلب حقوق اولیه و اساسی یک ملت است. تا زمانی که این ریشه خشکانده نشود و حق تعیین سرنوشت به ملت فلسطین بازنگردد، هرگونه صلحی که بر روی آن بنا شود، سازهای موقتی خواهد بود.
اگر امروز جریانهایی از این توافق با مفهوم صلح یاد میکنند حتماً باید بدانند که ملت فلسطین و نسلهای جدید آن دیگر در وضعیت بازگشت ناپذیری قرار گرفتهاند. طوفان الاقصی و واکنش جنونآمیز رژیم، تمام پلهای نیمبند و شکننده میان جامعه فلسطینی و صهیونیستها را برای همیشه ویران کرد و مناسبات آنها را به یک نقطه بدون بازگشت رسانده است.
پیش از این، با وجود دههها اشغال و درگیری، هنوز کورسویی برای همزیستی، راهکارهای سیاسی یا حتی تعاملات حداقلی در برخی لایهها وجود داشت. اما حجم بیسابقه کشتار، عمق جنایات جنگی و خلق فجایع انسانی در غزه، زخمی چنان عمیق بر حافظه و روان جمعی ملت فلسطین بر جای گذاشت که دیگر هیچ مسیر تعاملی و هیچ آینده مشترکی با این موجودیت برایشان قابل تصور نیست چه رسد به وضعیت صلح.