کد خبر: 1151941
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۳:۲۰
جعفر صادق‌منش، عضو شورای علمی اندیشکده حقوق بشر و شهروندی و عضو کمیته ملی صیانت از حقوق ملت در گفتگو با «جوان» معتقد است: کشف حجاب چه به صورت برداشتن روسری باشد یا بدن‌نمایی، به صراحت در تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی جرم دانسته شده است. پرسش و پاسخ «جوان» با این استاد دانشگاه در ادامه می‌آید.
آیا کشف حجاب جرم است و مهم‌تر اینکه آیا حجاب امری شخصی است یا رعایت نکردن آن موضوعیت اجتماعی دارد؟
کشف حجاب چه به صورت برداشتن روسری باشد یا بدن‌نمایی، به صراحت در تبصره ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی جرم دانسته شده است. 
مسئله پوشش، در هیچ یک از نظام‌های فکری، فرهنگی و حقوقی دنیا یک امر مطلقاً خصوصی شناخته نشده است و در اینکه افراد برای حضور در جامعه ملزم به رعایت چارچوب‌هایی برای پوشش (dress code) هستند، اتفاق نظر وجود دارد، تنها تفاوت، مربوط به حدود این چارچوب‌هاست که به فراخور نظام ارزشی و هنجار‌های حاکم، از محیطی به محیط دیگر فرق می‌کند، بررسی منشور‌های پوشش در کشور‌های مختلف برای محیط‌های متفاوت گویای این حقیقت است. 
به بیان دیگر افراد در چارچوب خطوط ترسیم‌شده برای پوشش در کشور‌های مختلف، حق انتخاب رنگ و جنس پارچه و اندازه ومد لباس خود را دارند و این آزادی عمل مطلق نیست. 
این چارچوب پوشش در جامعه ما به دلیل اسلامی بودن در قالب قوانین و مقررات پوشش و حجاب برای زنان و مردان تجلی پیدا کرده است. 
دلیل این امر عقلانی روشن است، هیچ کس حتی در لیبرال‌ترین نظام‌های اجتماعی نمی‌تواند تأثیر نوع پوشش خود در فکر و روان دیگران را نادیده بگیرد و هیچ کس نمی‌تواند آزادی خود را در انتخاب پوشش موجب سلب آرامش روانی و امنیت اخلاقی دیگران قرار دهد. 
افزون بر این با توجه به وجوب حجاب به عنوان یکی از احکام مسلم و قطعی در همه مذاهب اسلامی، امروزه حجاب به عنوان نماد و پرچم جامعه اسلامی و زن مسلمان در سراسر جهان شناخته می‌شود، به طوری که در جوامعی که در برابر مسلمانان سخت‌گیری می‌کنند، اولین چیزی که از آن ممانعت می‌کنند، پوشش اسلامی و حجاب است. 
 
چرا برخی از مردم بی‌حجابی را جرم نمی‌دانند؟
عدم‌پایبندی کمتر از ۲۰ درصد بانوان به حجاب و اقدام آن‌ها به کشف حجاب و بدن‌نمایی برابر همه پژوهش‌های موجود دلیل واحدی ندارد. به صورت کلی تأثیرپذیری از فضای تبلیغات رسانه‌ای مروج سبک زندگی غربی، نداشتن علم به وجوب شرعی حجاب، اقناع نشدن نسبت به ضرورت عقلی حجاب، هوس‌رانی، راحت‌طلبی، تأثیرپذیری از محیط، میل به خودنمایی، خاطره تلخ از رویارویی با برخی اشخاص تندرو مذهبی، جبراقتصادی، جبر شغلی، مزدوری مروجان سبک زندگی غربی، دین‌ستیزی، انگیزه سیاسی و تأثیرپذیری از جریان‌های زن‌سالار بعضی از این دلایل هستند. 
 
 مستندات قانونی ممانعت از ورود زنان به اماکن عمومی یا عدم ارائه خدمات در فرودگاه‌ها به دلیل عدم‌رعایت حجاب، کدام‌هاست؟
اگر بخواهیم به قانون عمل کنیم، تکلیف ضابطان در مواجهه با بی‌حجاب‌ها با استناد به ماده ۴۴ قانون آیین دادرسی کیفری، دستگیری و بازداشت، تحقیق و بازجویی و تحویل آن‌ها به مرجع قضایی صالح طی ۲۴ ساعت است، با این حال تاکنون تدبیر قوه قضائیه و ضابطان عدم‌دستگیری فوری این‌ها جز در موارد خاص بوده است. 
در چارچوب مقرر در اصل ۱۷۶ قانون اساسی، شورای عالی امنیت ملی می‌تواند تصمیم بگیرد تا این افراد بدواً دستگیر نشوند و بعد از یک مرحله هشدار دستگیر شوند، همچنین این نهاد که اعتبار مصوباتش از قانون مصوب مجلس هم بالاتر است، می‌تواند ارائه خدمات را منوط به رعایت حجاب بکند. 
به نظر بنده با توجه به اینکه در شرایط فعلی، مقوله کشف حجاب و ترویج آن بین مردم، ترفند دشمن صهیونیست برای مبارزه با احکام اسلامی در جامعه اصیل ایرانی و همراه با برنامه‌های سازمان‌یافته و مستمر آنهاست، مداخله شورای امنیت ملی تا تصویب یک قانون جامع در این مورد ضرورتی فوری و اجتناب‌ناپذیر است. 
 
چرا این روز‌ها از لفظ حجاب اجباری استفاده می‌شود؟! آیا این لفظ بار حقوقی دارد؟
کلیدواژه حجاب اجباری، ترکیبی فریبکارانه و بی‌پایه و اساس و انتخاب جریان فرهنگی متخاصم برای زمین زدن همه احکام و قوانین کشور است. انتخاب مقوله حجاب در این راستا، به دلیل زمینه‌های فرهنگی، صرفاً به عنوان یک اولویت بوده است. 
این ترکیب از آن رو فریبکارانه و بی‌پایه و اساس است که اولاً قید اجبار را به حجاب وصله کرده‌اند تا در یک بازی روانی، بانوان ما را در دوگانه اختیار و اجبار قرار دهند و آن‌ها را از حجاب به خیال اجباری بودن تارانده و به وادی رهایی از حریم حجاب سوق دهند، ثانیاً الزامی بودن یک حکم هرگز به معنای اجباری بودن آن نیست، اجبار جایی است که اراده یک شخص کاملاً مختل شده و در رفتار‌هایی که از او سر می‌زند، هیچ اراده‌ای نداشته باشد، در حالی که الزام جایی است که شخص با علم به ضرورت، فواید و آثار یک رفتار، خود تصمیم می‌گیرد آن کار را بکند یا نکند. 
در اسلام شخص مجبور اساساً مسئولیت مدنی یا کیفری ندارد. هر جامعه‌ای مجموعه‌ای قوانین و مقررات را برای حفظ امنیت، اخلاق عمومی، آسایش و نظم تصویب و همه ساکنان قلمرو حاکمیت خود را به اجرای آن‌ها ملزم می‌کند، از این جهت قوانین پوشش و حجاب مثل هزاران قانون دیگر الزامی است. 
اگر بپذیریم با وجود الزام قانونی شهروندان می‌توانند قانون را نقض و از ضمانت اجرای نقض قانون هم مصون باشند، در واقع دچار تناقض‌گویی شده‌ایم که با عقل و منطق سازگار نیست! 
مگر می‌شود بگوییم پرداخت نفقه زوجه الزامی است و شوهری که نفقه همسرش را پرداخت نکند به مجازات حبس محکوم می‌شود و از آن طرف بگوییم ما با نفقه اجباری مخالف هستیم و هر مردی می‌تواند نفقه را پرداخت بکند یا پرداخت نکند؟!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار