کد خبر: 1113021
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۰
«محمد بی‌ریا» در آیینه یک سرگذشت‌نامه نو انتشار
محمد بی‌ریا وزیر فرهنگ فرقه دموکرات آذربایجان از چهره‌های بحث انگیز و متفاوت وابسته به این فرقه به شمار می‌رود. از این روی در باب زمانه و کارنامه وی، داوری‌های متفاوتی نیز صورت گرفته است. «زندگی و زمانه محمد بی‌ریا» توسط علی مرادی مراغه‌ای تألیف شده است
محمدرضا کائینی

محمد بی‌ریا وزیر فرهنگ فرقه دموکرات آذربایجان از چهره‌های بحث انگیز و متفاوت وابسته به این فرقه به شمار می‌رود. از این روی در باب زمانه و کارنامه وی، داوری‌های متفاوتی نیز صورت گرفته است. «زندگی و زمانه محمد بی‌ریا» توسط علی مرادی مراغه‌ای تألیف شده است. نویسنده در دیباچه این اثر و در باب محتوای آن چنین آورده است:
«اگر بخواهیم زندگی محمد بی‌ریا را در چند جمله خلاصه کنیم، باید بگوییم که سراسر آن توأم با تلخکامی، دربه‌دری و بی‌پناهی بوده است و با تبعید، زندان و شکنجه به سر آمده است. آوارگی و مهاجرت اجباری، گویی همزاد او بوده و از بدو تولدش آغاز شده و تا لحظه واپسین زندگی‌اش ادامه یافته است. او بعد از تحمل ۳۳ سال زندان، تبعید و آوارگی در سرزمین شوراها، وقتی در سپیده دم انقلاب ۵۷ به تبریز بازگشت، گویی مردم تبریز برای اولین بار با محمد بی‌ریا روبه‌رو شدند که در کوچه پس کوچه‌های شهر پرسه می‌زد! به طوری که حتی پیرمردان نیز نتوانستند تشخیص دهند که این پیرمرد تنها و تکیده، محمد بی‌ریاست. همان که در سال‌های جوانی و کامیابی، با شعرهایش مرگ فئودال‌ها را اعلام می‌کرد و با سخنرانی‌های آتشینش، بر دل صاحبان کارخانه‌ها خون جاری می‌ساخت و در محافل عمومی شهر تبریز، همیشه توسط دو سرباز روسی اسکورت می‌شد! محمد بی‌ریا فرزند حاجی غلام باقرزاده‌نوحی، به سال ۱۹۱۴ م. در تبریز متولد شد. پدرش نجار بود. او در سن هشت سالگی به همراه خانواده‌اش، از طریق باکو به خراسان مهاجرت کرد و آنجا مشغول تحصیل شد، اما به خاطر بیماری و ناسازگاری مزاج مادرش با آب‌وهوای آن دیار، مجبور به مهاجرت به باکو شدند. بی‌ریای نوجوان ضمن ادامه تحصیل به مدت هفت سال در باکو، کم‌کم به ادبیات و شعر علاقه پیدا کرد و اولین تجربه‌های شعری‌اش را در مجله دیوار چاپ باکو به چاپ رساند. در ۱۹۲۴ م. او نخستین شعرش را علیه کتابفروشی سرود که فرهنگ لغاتی را به او گران فروخته بود. در ۱۹۳۳ م. مرگ ناگهانی مادرش، تغییر اساسی در زندگی شاعر نوجوان پیش آورد. بی‌ریا همراه پدر، برادر و دو خواهر خردسالش (محبوبه و حسنیه)، مجبور به بازگشت به ایران می‌شود و به مدت دو سال یعنی از ۱۹۳۴ م. الی ۱۹۳۶ م. در اداره بلدیه شهر تبریز مشغول به کار می‌گردد. اسم اصلی‌اش محمد باقرزاده و بی‌ریا تخلص شعری‌اش بود که بعداً بدان نام مشهور شد. اگر مخالفان فرقه برای تخریب چهره محمد بی‌ریا به عنوان وزیر فرهنگ آن به کرات نوشته‌اند که بی‌ریا قبل از وزارت، نوازنده باغ چرخ‌و‌فلک تبریز بوده است، شاید با اندکی تحریف، اشاره به همین دوره دو ساله از زندگی بی‌ریا باشد! درسال ۱۹۳۸ م. بی‌ریا خدمت سربازی‌اش را در لشکر تبریز به پایان رساند و در راه‌آهن تبریز استخدام شد و تا ورود قوای متفقین به ایران و اشغال تبریز توسط قوای روسی در شهریور ۱۳۲۰ ش، این کار را ادامه داد. پس از حذف دیکتاتوری رضاشاه از صحنه سیاسی ایران و به وجود آمدن فضای باز سیاسی که منجر به نضج‌گیری فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی در شهر‌های مختلف و ظهور نشریات متعدد در سطح کشور شد، محمد بی‌ریا نیز اقدام به نشر هفته‌نامه‌ای تحت عنوان ادبیات صحیفه‌سی، به زبان ترکی در تبریز نمود. این هفته‌نامه از ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۵ و در دو صفحه (یک برگ) به نشانی خیابان تربیت، کانون ضد فاشیستی منتشر می‌شد و محتوای آن را بیشتر شعر‌های میهنی، مسائل مربوط به انواع شورا‌ها و بر ضد آلمان هیتلری شامل می‌شد. شماره ۱۵ تنها شماره باقیمانده از هفته‌نامه است که در کتابخانه ملی تبریز نگهداری می‌شود....»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار