به اعتقاد محققان وضعیت ۲۰ سال اخیر دریاچه ارومیه منحصربهفرد و مستقل از میزان بارشها بوده که این امر نشان میدهد، سهم عوامل انسانی در بروز خشکسالی بیش از عوامل طبیعی است. با این تفاسیر و در شرایطی که طرحی ۱۰ ساله ازسوی ستاد احیای دریاچه ارومیه از سال ۹۲ برای زنده نگه داشتن دریاچه شروع شد و حالا به روزهای پایانی خود نزدیک میشود، با صرف میلیاردها تومان بودجه و اعتبارات هیچ آوردهای نداشته و با تغییر مدیر اجرایی آن باید به خانه اول بازگردیم. روز از نو و روزی از نو.
سهم عوامل طبیعی در خشک شدن دریاچه ارومیه ۳۱درصد است که شامل کاهش ۱۸ درصدی بارش و افزایش ۵/۱ درجهای دما در دو دهه اخیر نسبت به دوره بلندمدت است و سهم عوامل انسانی ۶۹ درصد که شامل توسعه کشاورزی و احداث سدها و افزایش برداشت از منابع آب زیرزمینی میشود. براساس شاخص تنش آبی، مصرف کمتر از ۲۰ درصد منابع آبی، «مصرف ایمن» و مصرف ۲۰ تا ۴۰ درصد منابع به عنوان مصرف «قابل قبول» تعریف میشود و در صورتی که میزان مصرف بیش از ۴۰ درصد از منابع آبی باشد، مصرف «بسیار پرخطر» خواهد بود، این در حالی است که کل پتانسیل آب تجدیدپذیر این حوضه ۷ هزار و ۱۳۶ میلیون متر مکعب و کل مصرف منابع آبی این حوضه آبریز ۵ هزار و ۲۸۹ میلیون متر مکعب برآورد شده است. میزان مصارف آب حوضه آبریز ارومیه برای بخش کشاورزی ۴ هزار ۶۹۹ میلیون مترمکعب و مصارف شرب، بهداشت و صنعت این حوضه ۵۸۸ میلیون مترمکعب است. براساس برآوردها کل مصرف منابع آب حوضه آبریز دریاچه ارومیه در سال ۹۳ حدود ۷۴ درصد از کل پتانسیل آب تجدیدپذیر این حوضه بوده است. هر چه هست و مقصر هر کسی است، دریاچه حال و روز خوبی ندارد و اگر به صورت اضطراری برای آن فکری نشود، دیگر نمیتوان به ادامه وجود آن دل خوش کرد.
تغییر مدیر بدون بازخواست
خشک شدن دریاچه ارومیه با چنان سرعتی پیش میرود که صدای همه را در آورده است. وضعیت بحرانی آن و روند کارها و فعال نبودن ستاد احیای دریاچه ارومیه بیشترین انتقادات را در آذربایجان غربی و کل کشور به خود اختصاص داده است. البته هیئت دولت در جلسه ۲۹ تیرماه خود، بدون اینکه پاسخی در مورد عملکرد ستاد احیای دریاچه بخواهد و گزارشی در مورد اجرای برنامه ۱۰ ساله این ستاد و نحوه هزینهکرد اعتبارات دریافت کند، مصوبهای داشت که براساس آن و با هدف فعالسازی مجدد کارگروه احیای دریاچه ارومیه با کنار گذاشتن مدیر اجرایی قبلی، استاندار آذربایجان غربی را به عنوان جایگزین و دبیر کارگروه نجات دریاچه ارومیه تعیین کرد.
اعتبارات کجا رفت
مشکلات دریاچه ارومیه یکی دو تا نیست، ولی بیتدبیریها بیش از هر چیز دیگری آتش به دل آب انداخته است. سالهاست کسی جرئت نمیکند از دریاچه ارومیه به عنوان یک منطقه گردشگری با آب و املاح درمانیاش صحبت کند تا یک دهه قبل، این دریاچه در لیست جاذبههای منحصربهفرد و حتی یکی از نمادهای ایران بود، اما حالا با نحیف و ضعیف شدنش واکنشهای زیادی را از طرف کارشناسان داخلی و بینالمللی برانگیخته و این در شرایطی است که مسئولان و متولیان امر خود را موظف به ارائه یک گزارش درست از برنامهها و اقدامات صورت گرفته در جهت احیای نگین زیبای آبی نمیدانند.
این یک واقعیت است، اگر تصمیم و تدبیر درستی در سالهای ابتدایی خشکشدن دریاچه ارومیه ارائه میشد، اکنون شاهد بحرانیشدن وضعیت آن نبودیم. هر چند گروهی تغییرات اقلیم و کاهش بارشها را عامل اصلی خشک شدن دریاچه میدانند، اما سوء مدیریتها بیش از عوامل طبیعی در بهوجود آمدن شرایط کنونی نقش دارند. وقتی در سال ۹۵ و در دولت اصلاحات مجری طرح احیای دریاچه ارومیه از تدوین کامل گزارش مربوط به عملکرد ستاد احیای این دریاچه خبر داد، عنوان کرد که این گزارش در اختیار رئیسجمهوری قرار گرفته است.
عیسی کلانتری با بیان اینکه برخلاف گفته برخی کارشناسان که ادعا میکنند دریاچه ارومیه قابلیت احیا ندارد، عملکرد برنامه دو سال اخیر نشان میدهد با وجود محدودیتهای بودجهای، آب دریاچه هم از نظر سطحی و هم از نظر حجمی افزایش یافته است. وی تأکید کرد: «بر مبنای برنامه در دو سال حجم آب باید به یک میلیارد و ۸۸۰ متر مکعب و وسعت آن به ۲۲۰ کیلومتر میرسید، اما اکنون حجم آب ۲ میلیارد و ۹۹۰ مترمکعب و وسعت دریاچه به ۵۰۰ کیلومتر رسیده است که این ارقام نشان میدهد ما از برنامه جلوتر هستیم.» کلانتری اظهار کرد که برای اجرایی شدن طرح جهت پیشبرد برنامههای ستاد نیازمند تأمین اعتبار ۲۴ هزار میلیارد ریالی برای سال ۹۵ هستیم. اعتباراتی که پرداخت گردید، معلوم نشد چطور هزینه شد که امروز و با نزدیک شدن به روزهای پایانی اجرای طرح ۱۰ ساله مرگ دریاچه به چشم دیده میشود.
ناگفته نماند با اینکه ستاد احیای دریاچه ارومیه اعلام کرده از سال ۱۳۹۳ تا پایان سال ۱۳۹۹، مجموعاً ۲۰ هزار و ۸۴۱ میلیارد ریال به موجب مصوبات سنواتی هیئت وزیران اعتبار دریافت شده، اما در گزارشاتشان حرفی از ژاپن و کمکهای آن به چشم نمیخورد؛ یعنی سال ۱۳۹۵ که در مراسم امضای توافقنامه توسعه همکاری پروژه دریاچه ارومیه، کوبایاشی سفیر وقت ژاپن در ایران گفت: «باتوجه به شرایط بحرانی دریاچه ارومیه و بر اساس مذاکرات به عمل آمده بین نخستوزیر ژاپن و رئیسجمهوری اسلامی ایران، دولت ژاپن مبلغ ۴۳۶ میلیون ین ژاپن معادل ۸/۳ میلیون دلار برای پروژه فائو تحت عنوان «برنامه جامع برای مدیریت پایدار منابع آب در حوضه دریاچه ارومیه» اختصاص داده است.» همچنین اردیبهشت ۹۷ و در مراسمی که عیسی کلانتری، رئیس وقت سازمان حفاظت محیطزیست هم در آن حضور داشت، مبلغ یک میلیون دلار برای احیای دریاچه ارومیه از طرف ژاپن به دفتر توسعه ملل متحد اهدا شد.
۱۴ میلیون نفر متضرر میشوند
دریاچه ارومیه در اوایل دهه ۸۰ یعنی قبل از خشک شدن ۵ هزار کیلومتر مربع وسعت داشت که این رقم در ابتدای دهه ۹۰ به ۵۰۰ کیلومتر مربع و حجم آب نیز از ۳۰ میلیارد مترمکعب به یک میلیارد مترمکعب کاهش یافت. حالا کارشناسان معتقدند طوفانهای گرد و غبار ناشی از خشک شدن این دریاچه باعث ایجاد مشکلات زیست محیطی در کشورهای اطراف نیز میشود. هفته قبل هم رئیس مجلس اعلام کرد: «دریاچه ارومیه نقطهای کاملاً استراتژیک است و از بین رفتن آن ظرفیتهای اقتصادی و محیط زیستی و کشاورزی کشور را به پتانسیلی منفی تبدیل میکند که قابل جبران نیست و ممکن است زیست را در بخشهایی از سرزمین ما تحت تأثیر قرار دهد.» نباید فراموش کنیم که خشک شدن این دریاچه علاوه بر استانها و شهرهای حاشیهای، بیشترین تأثیر منفی را در سمت شرق این دریاچه خواهد داشت، چراکه بیش از ۱۴ میلیون نفر از تبریز تا نزدیکی پایتخت از ریزگردهای نمکی در امان نخواهند بود.