چند سالی است که با شروع فصل گرم مشکل جدیدی بر مشکلات اقتصادی کشور افزوده شده است و آن هم کمبود برق در تابستان است. متاسفانه این روند باعث مشکلات مضاعفی برای شرکتهای بزرگ صنعتی و تولیدی میشود و معمولا دولت برای آنکه بخش خانگی با کمبود برق مواجه نشود، مصرف برق بخش صنعتی را محدود میکند که این اتفاق باعث ضررهای هنگفتی به تولید کشور میشود.
در حال حاضر ۸۶ هزار و ۳۸۸ مگاوات ظرفیت اسمی تولید برق در کشور وجود دارد. حدود یک درصد آن، تجدیدپذیر، ۱/۲ درصد برق اتمی، ۱۴ درصد برق آبی، ۳ درصد تولید پراکنده و دیزلی و ۸۰/۸ درصد نیروگاههای حرارتی هستند و به نظر میرسد به دلیل خشکسالی ظرفیت تولید برق آبی در کشور نیز کمتر از سالهای گذشته باشد.
مدیرعامل برق خراسان معتقد است امسال حداقل با ۱۴ هزار مگاوات کمبود برق مواجه هستیم. این در حالی است که معاون هماهنگی توزیع توانیر در خصوص میزان ناترازی برق در تابستان امسال میگوید: تابستان امسال حدود ۱۰ هزار مگاوات ناترازی در تأمین و مصرق برق داریم که برنامه ریزیهای متعددی از افزایش واردات برق تا هماهنگی با بخش صنعت و کشاورزی برای کاهش مصرف، صورت گرفته است. چه ۱۰ هزار و چه ۱۴ هزار مگاوات کمبود برق داشته باشیم این عدد آنقدر رقم بزرگی است که اگر فرض سخن را درست بگیریم حتما در تابستان باید منتظر خاموشیهای طولانی مدت باشیم.
طبق وعده وزیر نیرو قرار است حدود ۶۰۰۰ مگاوات ظرفیت جدید تولید برق تا پیش از آغاز پیک تابستان ۱۴۰۱ به مدار بهرهبرداری وارد شود یعنی در بهترین حالت بین ۴ هزار تا ۸ هزار مگاوات کمبود برق داریم.
بررسیهای صورتهای مالی شرکت توانیر حسابرسی شده منتهی به پایان سال ۱۳۹۹ نشان میدهد نزدیک به ۱۳/۴ هزار میلیارد تومان زیان خالص و ۵۱ هزار و ۵۲۷ میلیارد تومان نیز زیان انباشته داشته است به همین دلیل شرکت توانیر در بخش تولید بعید است بتواند بیشتر از رقمهای اعلامی وزیر نیرو ۶ هزار مگاوات تولید برق را افزایش دهد؛ بنابراین تنها راهکار در دسترس مدیریت و اعمال محدودیت بر مصرف است و باید دولت برای صرفهجویی بخش خانگی راهکاری ارائه دهد.
در حال حاضر مشکل اصلی مصرف بیش از حد پرمصرفهاست و همین اتفاق باعث شده است که بارعظیمی بر شبکه برق در پیک مصرف برق تحمیل شود و دولت باید هزینههای برق را برای پرمصرفها افزایش دهد.
مصرف برق خانگی در ایران ۴ برابر میانگین جهانی است و ادامه این مسیر میتواند کشور را با بحرانهای عمیق اقتصادی و اجتماعی مواجه کند.
در بسیاری از کشورهای دنیا در بخش مصرف توجه ویژهای میشود. به عنوان مثال برای مقابله با چالش کمبود برق در کالیفرنیا، قیمت برق مشترکان کممصرف ثابت ماند، اما مشترکان پرمصرف با ۵۰ درصد افزایش قیمت برق مواجه شدند و باعث شد که فشار بر شبکه برق ۱۲ درصد کاهش یابد.
در پایان باید گفت باتوجه به خشکسالی که باعث کم شدن تولید برقآبی میشود و همچنین نبود توان مالی شرکت توانیر برای افزودن تولید به سیستم برق تنها راهکار پیشرو در حال حاضر مدیریت بخش مصرف است که باید دولت از یک سو مشوقهای بیشتری برای کممصرفها تعیین کند و از سوی دیگر برای پرمصرفها سختگیری بیشتری لحاظ کند که نه تنها بخش خانگی خوش مصرف دچار قطعی برق نشود که حتی بخش صنعتی و تولید که عهدهدار ارزآوری به کشور است دچار مشکل نشود.