سال جدید از راه رسید و بسیاری از ما کارهایی را که باید طی سال گذشته انجام میدادیم پشت گوش انداختیم. اساساً یکی از آفات این روزهای ما و عصر حاضر که تقریباً همگی با آن به نوعی درگیر هستیم، بحث اهمالکاری، تنبلی یا همان تعلل کردن است. در کلام عموم به این عادت، امروز و فردا کردن کارها میگویند. برای همه ما پیش آمده که گاهی کاری را به روزهای دیگر واگذاشتهایم تا اینکه یا زمان آن کار پایان یافته یا کار ضایع شده و دیگر احتیاجی به انجام آن نبوده است. حتماً تا به حال شده که به خودمان بگوییم از شنبه مطالعه را شروع میکنم، از سر ماه رژیم میگیرم، از فردا دیگر فلان کار را انجام میدهم و...، اما فارغ از اینکه این شنبهها میآید و میرود و ما همچنان در انتظار شنبه آغازین هستیم!
نفس توجیهساز!
از درون آدم ندایی هم وجود دارد که بهتر است نامش را بگذاریم نفس توجیهساز! این نفس برای امروز و فردا کردن ما که یکی از علتهای مهم آن نبود برنامهریزی و تنبلی کردن است، توجیههای خاصی میسازد تا دیگر عذاب وجدان انجام ندادن کار نیز ما را قلقلک ندهد. مثلاً قرار بود امروز یک کتاب مطالعه کنی، اما نفس توجیهساز اینقدر کارهای مختلف را در نظرت بزرگ میکند تا این کار را رها کنی و بروی سراغ کارهای دیگر. بعد هم به تو میگوید که عیب دارد، تو کارهای مهمتری داشتی. امروز مثلاً ابتدا باید خانه را گردگیری میکردی بعد مطالعه میکردی. مگر میشود که بدون تماس گرفتن با فلان دوست، روز را گذراند؟ قبل از شروع باید کمی استراحت کنی و الا بازدهی خوبی نخواهی داشت، الان آمادگی لازم برای آغاز مطالعه را نداری و...
خودت باید شرایط را بسازی
همین طور زمان میگذرد و روز پایان مییابد و مطالعهای که صورت نمیگیرد، هیچ، تازه یک تفکر از خود راضی هم خواهی داشت که امروز کلی کار کردم، حالا آن یک کار را فردا انجام میدهم، امروز متأسفانه شرایطش جور نشد. باید بدانی که شرایط هیچ وقت با ایدهآل تو جور نمیشود بلکه خودت باید شرایط را بسازی. یکی از تفاوتهای انسانهای موفق و انسانهای معمولی همین است که آنها در لحظه زندگی میکنند و فکر میکنند فردایی وجود ندارد. جالب است در دین ما نیز فراوان بر این مسئله تأکید شده که کار امروز را نباید به فردا سپرد. امام صادق (ع) به نقل از امیر مؤمنان میفرمایند: «مبادا که برای پرداختن به عمل، امروز و فردا کنید. هر وقت امکان برایتان پیدا شد به کار برخیزید.» امام باقر (ع) نیز به تأخیر انداختن را مانند دریایی میدانند که بسیار مردانی در آن هلاک شدهاند. باید در آن لحظهای که هی امروز و فردا میکنیم به خودمان گوشزد کنیم که شاید فردایی برای تو نبود. آیا مطمئنی تا فردا عمرت به جهان باقی است؟ امیرمؤمنان (ع) به پسرش محمد حنفیه سفارش میفرمایند که فقط امروز از آن توست چراکه به رسیدن به فردا اطمینان نداری.
شیرینی راحتطلبی!
از این امروز و فردا کردنها میتوانیم به نوعی وسوسه تعبیر کنیم. همه ما خوب میدانیم که راحتطلبی بسیار شیرین و لذتبخش است. مثلاً اگر کسی پیشنهاد بدهد فلان کار را انجام بده و شخص دیگری بیاید و به شما فقط پیشنهاد خواب و استراحت بدهد، از کدام استقبال بیشتری میکنید؟ اما این انجام ندادن عواقب جسمی و روحی فراوانی برای تو به همراه خواهد داشت. در زمان مدرسه بارها شده بود که یک امتحان را خوب مطالعه کرده بودم، اما به خاطر همراهی با بقیه همکلاسیها امتحان را به روز دیگری موکول میکردیم، اما به جای گرفتن نمرههای عالیتر دیگر حوصله مطالعه مجدد نداشتیم و با همان مطالعه ابتدایی سر جلسه حاضر میشدیم. یک زمانی را روز اول به مطالعه این مبحث اختصاص داده بودیم. دوباره روز دیگر هم زمانی دیگر را به مطالعه همان قسمت در جلسه دوم امتحان صرف میکردیم.
بهانه و تأخیر در انجام وظیفه
متأسفانه این امروز و فردا کردنها گاهی تا آنجا پیش میرود که در امور معنوی و دینی خود نیز دچار تعلل میشویم. هی توجیه میکنیم که حالا جوان هستیم و وقت برای توبه زیاد است... جوان هستیم و میتوانیم جبران کنیم... بگذار تا جوان هستیم، خوش باشیم، در پیری عبادت میکنیم و...، اما ناگهانای دل غافل! عمر در چشم بر همزدنی میگذرد و میبینیم که همین جوان عمرش به فردا هم نرسید. در دعای کمیل میخوانیم که «و خدعتنی الدنیا بغرورها، و نفسی بجنایتها و مطالی»: و دنیا مرا با غرور و ظاهر فریفته است و نفسم با جنایتش و امروز و فردا کردنش مرا از انجام کارهای نیک بازداشته است.» پس باید در این مسیر خیلی هوشیار بود. اگر طالب موفقیت در دنیا و آخرت هستیم، باید امروزی را که داریم غنیمت شماریم و فکر کنیم که فردایی نیست. هیچ بهانهای نباید باعث به تأخیر انداختن وظیفه امروز ما شود. گیرم که فردایی هم بود، آن وقت فردا را باید با انجام وظایف دیروز و فردا با هم گذراند. آیا مایی که امروز به سختی با یک کار کنار میآییم، میتوانیم فردا همزمان به چند کار بپردازیم؟ سعدی در شعری به خود چنین تذکر میدهد که: سعدیا دی رفت و فردا همچنین موجود است/ در میان این و آن فرصتشمار امروز را.
امروز را در خودش حل کن!
این همان ماجرای قورباغهای است که اگر آن را کمکم گرم کنی به فضای آب عادت میکند و گرمی او را اذیت نمیکند و کمکم پخته میشود، اما اگر به یک باره آن را در آب داغ بیندازی، بدون معطلی از آب بیرون میپرد. نباید بگذاریم نفسمان، ما را به گذر زمان با قیمتی ناچیز عادت دهد. این واگذاری کار در زندگی ما این قدر تکرار میشود که به عادت تبدیل شده و گا هی اطرافیانمان را نیز آزردهخاطر میکند. آن وقت است که جدا شدن از آن برایمان مانند جدا شدن روح از جسم است. امروز و فردا کردن بیماریای است که به صورت خفیف یا شدید در بیشتر ما دیده میشود. اما باید یادآور باشیم که به قول پیامبر مهربانیها همه ما به امروز وابستهایم نه به روزهای دیگر. اگر میبینید میل به انجام کاری در حال حاضر ندارید اتفاقاً این مسئله را یک تمرین حل تنبلی برای خود بدانید. برای رفع تنبلی به خود بگویید همین حالا زمان انجام آن است. وقتی چند بار به ندای تنبلی پاسخ منفی دادید و عکس آن را عمل کردید کمکم از اقلیم وجودیتان بار میبندد. باید مراقب بود که کار امروز را به فردا نسپاریم که فردا نیز کارهای خود را دارد و انجام آنها به اضافه امروز سخت است. پس بیا کارهای فردایت را به اضافه امروز نکن. امروز را در خودش حل کن!