در طول زندگى هر کدام از ما انسانها شخصیتمان نیز در حال شکلگیرى، رشد و تقویت است. یکى از مهمترین معیارهایى که براى رشد شخصیت سالم لازم و ضرورى مىباشد دلبستگى ایمن است که در همان سالهاى اولیه زندگى شروع به شکل گرفتن مىکند. دلبستگى یا تعلق به رابطه پایدار و عاطفى عمیق بین افراد گفته میشود که لازمه داشتن زندگى سالم، امن و تعاملات رضایت بخش در بزرگسالى، تقویت و رشد دلبستگى به صورت مناسب توسط والدین به خصوص مادر و مراقب اولیه در دوران کودکى مىباشد. به عبارتى مىتوان گفت بعد از برآورده شدن نیازهاى جسمانى ما همچون (نیاز به غذا، آب و پوشاک) باید زمینه مناسبى هم براى برآورده کردن امنیت روانى و رشد و تقویت روابط عاطفی فراهم گردد. در واقع ما این ارتباط را با افراد مهم و نزدیک زندگىمان برقرار و از تعامل با آنها احساس شادمانى و دلگرمىمىکنیم. همچنین در مقابل بروز مشکلات، بحرانها و ناراحتىها به آنها پناه مىبریم و از اینکه آنها را در کنار خود داریم و مىتوانیم به آنها تکیه کنیم احساس امنیت کرده و بهتر مىتوانیم برمسائل و مشکلات خود غلبه کنیم. دلبستگى ایمن از چه زمانى شروع مىشود؟ مصداقهایى از رفتارهاى دلبستگى که در کودکان اتفاق مىافتد کدامند؟ داشتن پیوند عمیق و عاطفى کودک با مادر باعث بروز چه رفتارهایى به هنگام بزرگسالى در او مىشود و همچنین نداشتن پیوند عاطفى باعث بروز چه رفتارها و اختلالاتى در بزرگسالى او مىشود؟ و به طور کلى چند نوع دلبستگى داریم و هرکدام به چه دلیلى به وجود مىآیند و چه مشکلاتى را در بزرگسالى براى فرد ایجاد مىکنند؟
دلبستگی ایمن چیست؟
ایجاد پیوند عاطفى کودک با مادرش از همان ابتداى تولد و اولین روزهاى زندگىاش شروع میشود و پایه محکمىرا براى رشد و بالندگى او فراهم مىآورد. به این نوع دلبستگى که مهمترین نوع دلبستگى مىباشد و پایه و اساس همه روابط بعدى کودک در سالهاى بعدى زندگىاش و نحوه تعاملات کودک با جهان پیرامونش را مشخص مىکند دلبستگى ایمن مىگویند. آنها صدا، بو و چهره مادرشان را به دیگران ترجیح مىدهند، اما چون در اولین ماههاى زندگى قادر به حرکت وسینه خیز رفتن دنبال مادرى که ترکشان مىکند نیستند، علائم و ژستهاى معینى را براى حفظ توجه آنها از خود نشان مىدهند، مثلاً گریه کردن باعث مىشود والدش براى دانستن علت گریه به سمت او بیاید و در کنارش بماند. رفتار ایجاد کننده دلبستگى دیگرش لبخند زدن است یعنى هنگامىکه کودک با نگاه کردن به چشمان والدش لبخند مىزند والدین احساس محبت مىکنند و از کنار او بودن لذت مىبرند و او را ترک نمىکنند، اما در ماههاى بعدى کودکان به محض اینکه توانایى سینه خیز رفتن داشته باشند زمانى که مادر آنها را ترک مىکند تلاش مىکنند مادرانشان را دنبال کنند و به آنها آویزان شوند و همچنین به هنگام جدا شدن از آنها ناراحت مىشوند و به شدت گریه مىکنند و براى به دست آوردن ارتباط مجدد تلاششان را چند برابر مىکنند. در کل دو گونه اصلی میتوان در رابطه دلبستگی میان مادر و کودک ذکر کرد: ۱) کودکانى که از دلبستگى ایمن برخوردار هستند. ۲) کودکانى که داراى دلبستگى ناایمن هستند.
دلبستگی ایمن میان کودک و مادر
زمانى که مادر به نیازهاى عاطفى و جسمانى کودک از جمله گرسنگى، مشکلات دفع، در آغوش گرفتن، محبت کردن و توجه کردن پاسخ مناسب و درستى مىدهد و به نیازهاى او با عشق و محبت رسیدگى مىکند، در نتیجه پاسخگو بودن مادر به نیازهاى آنان باعث میشود اولین تجربیات کودک در این دنیا خوشایند و آرام بخش بوده و در آنها این اعتقاد به وجود مىآید که مادر همیشه حامىآنهاست، پس دلبستگى ایمن ایجاد و پررنگ مىشود. رعایت همیشگى این الگو به وسیله مادر که خاستگاه امنى براى او بوده باعث مىشود کودک دنیا را مکانى امن و قابل اعتماد ببیند و در هنگام غیبت مادر و در موقعیتهاى ناآشنا به آنها این اطمینان را میدهد که مادر برمىگردد و آنها مىتوانند در مورد محیط اطرافشان به شناسایى، کاوش و جستوجو بپردازند. البته زمانى که مادر آنها را ترک مىکند آنها نگران مىشوند و بازى آنها کمتر مىشود، اما به محض برگشت مادر آنها از او استقبال مىکنند و هنگامىکه از بودن او مطمئن مىشوند مشتاقانه دوباره به کشف محیط مىپردازند، بنابراین با رعایت مستمر این الگو توسط مادر آنها به هنگام بزرگسالى در ارتباطات اجتماعىشان بسیار قوى و مثبت عمل خواهند کرد، نسبت به روابط خود احساس رضایت بیشترى دارند، مىتوانند احساسات خود را مهار و مدیریت کنند، شادتر و مهربانتر هستند، عزت نفس بالاترى دارند، ارتباطات بلندمدتتر و متعهدانهترى دارند، در مدرسه عملکرد بهترى دارند، منطقىتر، متفکرانهتر و بالغانهتر عمل خواهند کرد و از نظر اجتماعى شایستهتر هستند، انعطافپذیرى بیشترى دارند، در روابط بین فردى در موقعیتهاى گوناگون نیز مىدانند چگونه باید رفتار کنند.
دلبستگی ناایمن میان کودک و مادر
اگر مادر به نیازهاى کودک گاهى پاسخگو باشد و گاهى پاسخ درست و مناسبى ندهد و بىاعتنایى رخ دهد دیگر آن پیوند و رابطه عمیق عاطفى به وجود نمىآید پس دید کودک نسبت به دنیا همراه با بدبینى میشود و جهان را مکانى ناامن مىبیند، در موقعیتهاى ناآشنا و در زمان غیبت مادر کاملاً مستقل به نظر مىرسند، به کاوش محیط مىپردازند بدون اینکه بخواهند از حضور مادر مطمئن شوند. خیلى راحت مادر را فراموش مىکنند و در هنگام غیبت او پریشان نمىشوند و وقتى که مادر برگشت به او نزدیک نمىشوند و حتى اگر مادر بخواهد او را در آغوش بکشد خود را پس مىکشند و از او دورى مىکنند. یعنى دلبستگى ناایمن در او شکل گرفته که رنجهاى زیادى را در او بر مىانگیزد و اثرات آن در تمام طول زندگىاش پابرجاست و تحت شکلهاى مختلفى نمایان خواهد شد. در بزرگسالى نیز تبدیل به ضعفهاى شخصیتى، رفتارى و مشکلات روانى مىشود.
گامهایی برای شکلگیری دلبستگی ایمن
البته باید واقع بین باشیم، چون هیچ والدینى نمىتوانند حضور همیشگى و صددرصدى داشته و همیشه در دسترس کودکان و پاسخگوى تکتک نیازهاى آنان باشند. گاهى غیبت، بىحوصلگى و خستگى والدین کاملاً طبیعى است، اما آنچه که حائز اهمیت است اقداماتى است که والدین باید براى شکل دهى دلبستگى ایمن در کودکشان انجام دهند از قبیل:
•درک و فهمیدن کودک
• تلاش آنها براى افزایش کیفیت رابطه
• فراهم کردن احساس امنیت و آرامش در او
• حضور باکیفیت در کنار او
• مسئول و باثبات بودن نسبت به نیازها و احتیاجات کودک
• با لحنى گرم و آرام با او صحبت کردن
•تماس چشمى با او برقرار کردن
•کودک را لمس کردن و نوازش کردن
•در زمان پریشانى و نگرانى کودک با او همدلى داشتن
و نکته آخر؛ والدین باید به شیوههاى صحیح فرزندپرورى و تربیت کودکان در سنین مختلف آگاهى پیدا کنند تا بتوانند دنیاى کودکانه آنها را شادتر همراه با آیندهاى بهتر، مفیدتر و سالمتر براى فرزندان خود به ارمغان بیاورند.
* کارشناس ارشد روانشناسى بالینى