غلامرضا آزادی، تهیهکننده فیلمهای کودک و نوجوان میگوید: سینمای کودک ما رؤیاپردازی و ادبیات داستانی کهن را فراموش کرده و مخاطبان اصلی خود یعنی کودکان را از دست داده است. سینمای کودک به سمت بزرگسالان روی آورده است، هرچند به ظاهر درباره بچهها باشد.
غلامرضا آزادی، تهیهکننده فیلمهای کودک و نوجوان و کارگردان فیلمهای سینمایی سندباد و سارا و «دره شاپرکها» درباره علت قدرت و محبوبیت فیلمهای سینمای کودک در دهههای ۶۰ و ۷۰ برای بچهها و فاصله این سینما از روزگار طلایی خود به تسنیم گفت: سالهایی که ما برای سینمای کودک و نوجوان فیلم میساختیم، گنجینه نهفتهای به نام ادبیات و فرهنگ فارسی داشتیم که سرشار از قصهها، مثل و متلها و حکایتهای شیرین و عبرتآموزی بود که مناسب بچهها بود. کارگردانان آن دوران به نظرم واقعاً اندیشمند بودند که این داستانهای سرشار از زیبایی و درس را برای بچهها به فیلم تبدیل میکردند. سینمای حال حاضر کشور ما نه تنها در ژانر سینمای کودک و نوجوان، بلکه در تمام اشکال خود دچار نوعی روزمرگی و تکرار آنچه میدانیم، است.
آزادی در بخش بعدی صحبتهای خود در جواب اینکه برای ارتقا و احیای سینمای کودک و نوجوان چه باید کرد، عنوان کرد: سینما یک سیستم اطلاعاتی بینالمللی است. خیلی از کشورها فیلم میسازند، اما هر فیلمی باید بوی آن سرزمین را بدهد. اگر تقلید کنیم که غلط است، زیرا امریکاییها و اروپاییها همان را بلکه بهترش را ساختهاند. ما باید محصول خودمان را ارائه دهیم که مردم خودمان و دنیا دوستشان داشته باشند. نمیدانم چرا اوضاع سینما اینگونه شده است که به چنین مسائلی توجه نمیشود، در زمان ما فیلمسازان باید دانش ادبی، جغرافیایی و فکری عمیقی میداشتند و دقیقاً ماحصل همین تفکر و اندیشه میشد یک فیلم کودک ماندگار.
تهیهکننده سفر بخیر و بالای شهر، پایین شهر درباره جابهجا شدن مخاطبان سینمای کودک و نوجوان با بزرگسالان و به حاشیه رفتن مخاطبان واقعی آن تأکید میکند: حقیقت آن است که سینمای کودک سینمای رؤیاپردازی است. بچه وقتی میرود فیلم ببیند، درباره تخیلاتش و آرزوهایش که به نوعی میتواند آینده او باشد فکر و همذاتپنداری میکند، ولی امروز فیلمهای زیادی در سینمای کودک و نوجوان ساخته میشود که نامش کودک و نوجوان است، اما بچهها بیننده آن نیستند. احساس میکنم سینمای کودک و نوجوان ما فرمایشی شده است، زیرا عدهای مطابق دستور آن را میسازند تا به فرض سینمای کودک زنده شود، حال آنکه بدتر نابودش کردهاند.