کد خبر: 1052942
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۴۰۰ - ۲۰:۰۹
ابوالفضل پورعرب:
ابوالفضل پورعرب با بیان اینکه بخش عمده‌ای از عمرش در سینما گذشته است، گفت: سر پل جوادیه یک سینما وجود داشت که پدرم با صاحب سینما دوست بود و ما به صورت رایگان فیلم‌ها را در آنجا می‌دیدیم.

ابوالفضل پورعرب با بیان اینکه بخش عمده‌ای از عمرش در سینما گذشته است، گفت: سر پل جوادیه یک سینما وجود داشت که پدرم با صاحب سینما دوست بود و ما به صورت رایگان فیلم‌ها را در آنجا می‌دیدیم.
به گزارش «جوان» ابوالفضل پورعرب در سلسله‌گفتگو‌های تاریخ شفاهی موزه سینما که به مناسبت زادروزش انجام شد، با اشاره به فیلم «عروس» گفت: دفتر مهاب فیلم در فیشرآباد بود، از آنجا با بهروز افخمی تا خیابان آزادی و از آنجا تا خیابان سئول که خانه او بود پیاده رفتیم و او درباره نقش برای من توضیح می‌داد. دو ماه گذشت و افخمی به من گفت اگر تا فردا که می‌خواهد فیلم را کلید بزند نتوانم نقش را بازی کنم، فرد دیگری را جای من می‌گذارد. تا نیمه‌های شب درباره نقش فکر کردم و بالاخره توانستم ساعت ۵/۳ نیمه شب به نقش مورد نظر او برسم و فردای آن روز قرارداد فیلم «عروس» را بستم.
پورعرب در ادامه گفت: آداپته شدن من با این فضا، باور این سینما و تئاتر خیلی سخت بود و یک استاد سختگیری به نام محمود استادمحمد داشتیم که به من می‌گفت «سینما را به خاطر علاقه‌ات کار کن، اما تئاتر را برای تجربه بازی‌ات انتخاب کن، زیرا تئاتر خانه تو است و من هم ارتباطم را با بازیگران و دوستان تئاتر حفظ می‌کردم.
وی با بیان اینکه آداپته شدن من با سینما یعنی دورشدن از تئاتر گفت: در سال‌هایی دائم سر بازی در فیلم‌های سینمایی بودم، به همین دلیل ارتباطم با تئاتر کمتر شده بود و این موضوع به شدت اذیتم می‌کرد، ضمن اینکه ما معلم ارتباط نداشتیم که به ما بگوید در شرایط متفاوت باید چگونه رفتار کنیم و این‌ها همه تجربیاتی بود که ما باید کسب می‌کردیم.
پورعرب ادامه داد: به اعتقاد من فیلم‌های حسین فرحبخش تجاری نبود، فیلم بود، به خاطر مردم بود که من بازی کردم و به هیچ وجه نگاهم این نبود که وارد سینمای تجاری شوم. اگر فیلم‌های او فروش خوبی داشت، فیلم‌هایی مانند عروس، آواز تهران و دو روی سکه هم فروش خوبی داشتند و نمی‌توان گفت این فیلم‌ها، فیلم‌های تجاری بودند، ضمن اینکه من هم نمی‌خواستم وارد سینمای تجاری شوم.
وی با بیان اینکه آشنایی‌ها و دوستی‌ها موجب می‌شد که به خیلی از کارگردان‌ها نتوانم نه بگویم، گفت: من و جمشید هاشم‌پور سالی هفت فیلم بازی می‌کردیم که بسیارهم سخت بود. قصه‌ها را می‌خواندم و خوشم می‌آمد و بحث مالی هم خیلی برایم اهمیت نداشت، در واقع در مسیر سینما قرار داشتم و دوست داشتم در سینمایی حضور داشته باشم که با روحیات مردم سازگارتر باشد و امروز هم برای پذیرفتن نقش‌ها به این موضوع اهمیت می‌دهم.
پورعرب با بیان اینکه اصولاً در سینما فعالیت دارد و کمتر در تلویزیون حضور دارد، افزود: در سریال‌ها خیلی حضور پررنگی نداشتم. یادم می‌آید برای سریال «تنهاترین سردار» درباره زندگی، اما حسن (ع) دعوت شدم که به نوعی نذری بود که باید ادا می‌کردم و آن را خیلی دوست داشتم. در مجموع تعداد سریال‌های تلویزیونی‌ام زیاد نبوده است.
وی یادآور شد: بسیاری از آثار را بازی نکردم، اما فیلم‌ها و سریال‌هایی را که ایفای نقش کردم دوست داشتم و پای دوست داشتنم هم ایستاده‌ام، یعنی حتی اگر هم بد بوده یا فروش خوبی نداشته، من نقشم را دوست داشته‌ام.
پورعرب درباره بیماری‌اش توضیح داد: یک سریالی با سعید و حمید نعمت‌الله کار می‌کردم، یک روز افسانه بایگان به من گفت چهره‌ات عوض شده است و همان جا یک دکتر برای معاینه من آوردند. ساعت ۱۰ شب بود که من را به بیمارستان بهمن بردند و همان شب بستری شدم و تشخیصشان این بود که سرطان دارم. ابتدا خودم هم باور نمی‌کردم و مجبور شدم کار را رها کنم. وی با بیان اینکه پروسه بیماری‌اش پنج سال طول کشید، گفت: دیگر به کار در سینما فکر نمی‌کردم، زیرا بیماری‌ام سرطان و آخرش مرگ بود، همه تلاشم این بود که مادرم متوجه بیماری‌ام نشود تا اینکه فریدون جیرانی در برنامه سینمایی که شب‌ها اجرا می‌کرد گفت برای ابوالفضل پورعرب که در بستر بیماری است دعا کنید و مادرم که برنامه‌های سینمایی را دنبال می‌کرد، متوجه شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار