سرویس تاریخ جوان آنلاین: اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، در صدد است تا به بازخوانی تلاش مرموزی بپردازد، که در همسایگی ایران و برای منفک ساختن یک ملت، از پیشینه تاریخی و فرهنگی خویش انجام شده است. مردم جمهوری آذربایجان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، با توجه به پیشینه عقیدتی و فرهنگی خویش، سعی کردند تا با بازگشت به اسلام و نیز فرهنگ دیرین اسلامی-ایرانی خود، دوران جدید را بر مبنای آن سامان دهند. با این همه دخالت و اعمال نفوذ قدرتهای فرامنطقهای، ضد اسلامی و ضد ایرانی، موجب کلید خوردن جریانی شد که بیگانهسازی این کشور از عقبه تاریخی خود را، مطمح نظر قرار داده است. این تکاپوی همهجانبه، حدود یک ربع قرن درازا و همچنان ادامه دارد. بازخوانی هویت این جریان، در زمره اولویتهای تمامی پژوهندگان ایراندوست به شمار میرود. دکتر حسین احمدی در «جمهوری آذربایجان، ۲۳ سال تکاپو برای دولت و ملتسازی» تلاش کرده است تا جنبههایی از این تلاش گسترده را نشان دهد. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ناشر این اثر، در دیباچه خود بر آن، در این باره چنین آورده است: «اثر حاضر مربوط به سیاستهای اصلی کشور جمهوری آذربایجان و جهتگیریهای کلی سیاست داخلی و خارجی باکو، در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، دینی و... در دوران ۲۳ ساله پساشوروی تا به امروز است.
سیاستگذاریها و مسیر طی شدهای که اقدامات ضد اسلامی و ضد ایرانی و مواردی، چون تاریخسازی، مسخ هویت دینی و ملی مردمان این سرزمین، عدم آزادی بیان، استبداد داخلی و سوءاستفادههای شخصی از ثروت ملی توسط طبقه اشراف حاکمیتی و خاندان الهام علیاف و مسائلی از این دست جزء لاینفک آن بوده و مهمترین سرفصلهای کتاب نیز بدان اشاره دارد.
جمهوری آذربایجان، کشوری تازهتأسیس با مؤسسان غیربومی و دو استقلال غیردرونزا، در قلمرو جغرافیایی بزرگ قفقاز بهعنوان بخشی از خاک ایران، در عصر قاجار بهموجب عهدنامه گلستان و ترکمنچای، به روسیه تزاری (پادشاهی) الحاق شد. پس از فروپاشی روسیه تزاری با انقلاب بلشویکی روسیه، جمهوری آذربایجان کنونی- که تا آن زمان بخشی از قفقاز بود- برای اولین بار مستقل شد و با نام آذربایجان قفقاز، در قالب کشوری جدید تأسیس شد (استقلال اول). کشور تازهتأسیس، روابط نزدیکی با انگلستان رقم زد و حساسیت عثمانیها (متحد روسها) را برانگیخت، که باعث حمله نظامی عثمانیها به آذربایجان قفقاز و فتح آن شد و بهموجب پیمانی با روسیه، بخشی از مناطق غرب آذربایجان، به خاک عثمانی (ترکیه) الحاق شد و جمهوری آذربایجان قفقاز با پیوستن اجباری به شوروی، عنوان جدید آذربایجان شوروی را بر خود برگزید. با فروپاشی شوروی، این کشور تازهتأسیس بار دیگر عنوان جمهوری آذربایجان را بر خود برگزید و استقلال یافت (استقلال دوم). از آن تاریخ تاکنون، رهبران دیکتاتور جمهوری آذربایجان، با اتخاذ سیاستهایی که کوچکترین اشتراکی با پیشینه فرهنگی و دینی مردم این دیار ندارد، با اتخاذ و تصویب قوانینی که مقابله و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران و البته مضامین دینی و ریشههای فرهنگی مردم آذربایجان در آن مشهود است، به اداره کشور پرداختهاند. مؤلف این اثر، سعی کرده با تکیه بر منابع و اسناد معتبر تاریخی، به تحلیل نقادانه سیر دولتسازی و ملتسازی در جمهوری آذربایجان پساشوروی بپردازد و سیاستهای کلی جریان حاکمیت در این کشور را، برای مخاطب آشکار سازد».