سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: «عروج» نام یکی از رمانهای جنگ به نویسندگی زندهیاد ناصر ایرانی است که در زمان چاپ اولش در دهه۱۳۶۰ تا به حال مورد استقبال علاقهمندان به کتابخوانی قرار گرفته است؛ قصهای ماندنی از دوران جنگ که به گوشههایی از زندگی نوجوانان آن دوره در یکی از محلههای جنوب شهر تهران پرداخته است. موضوع اصلی داستان ورزش فوتبال در زمینهای خاکی و جنگ تحمیلی ایران وعراق است که نویسنده با استفاده از تجربیاتش توانسته داستانی اجتماعی ودر عین حال اخلاقی را به مخاطب ارائه دهد.
کلیت داستان سیر و تکامل فکری و اجتماعی نوجوانان است که به جز فوتبال و زمین خاکی دغدغه دیگری در زندگیشان ندارند، اما با شروع جنگ و بحرانی که جامعه وکشوررا دربر میگیرد، مسیر زندگی آنها به نوعی عوض میشود و متوجه میشوند دشمن در کمین فتح سرزمینشان شمشیر تیز کرده است.
شروع داستان با مسابقه فوتبالی آغاز میشود که دوتیم محلی خانیآباد و تهرانچی رودرروی هم قرار گرفتهاند تا برای پیروزی تلاش کنند. ظاهراً این آخرین بازی حسین کاپیتان تیم تهرانچی است که در دبیرستان درس میخواند. نویسنده در آغاز داستان با تعلیق و گرهافکنی همچون یک گزارشگر حرفهای فوتبال، صحنه رویارویی دو تیم محلی را به نمایش میگذارد.
او با اشرافی که به اصطلاحات فوتبالی و فوت و فنهای این ورزش دارد صحنههای بازی را همچون تصاویر تلویزیونی جلوی چشم مخاطب میگذارد. بعد از بازی در فضایی صمیمانه حسین کاپیتان محله تهرانچی از بچههای همتیمی و تیم مقابل خداحافظی میکند تا به جبهه برود. مدتی بعد خبر شهادت حسین خوش اخلاق و دوست داشتنی در محله پخش میشود و داستان ازآن حال و هوای فوتبالی به داستانی آرمانی و حماسی تبدیل میشود. دوستان نزدیک حسین که یکی از آنها مهدی نام دارد تصمیم میگیرند برای پایمال نشدن خون حسین از هیچ تلاشی دریغ نکنند.
مدتی بعد مهدی هم به جبهه اعزام میشود تا ادامه دهنده راه دوستش باشد. از نکات قابل توجه این داستان ایجاز و تصویری است که نویسنده به حوادث داستان داده است. این فضاسازی قابل لمس و باورپذیر را ما در فصلهایی که در جبهه میگذرد هم به وضوح میبینیم، خصوصاً لحظه شلیک آرپیجی مهدی و سرنگون کردن یکی از تانکهای در حال پیشروی دشمن که به خوبی به تصویر کشیده شده است.
جدا از گره افکنی و توصیفات کارساز در داستان، شخصیتپردازی این قصه هم از فاکتورهای موفق آن محسوب میشود. این رمان از دو فصل مجزا با عناوین «بیداری» و «دگردیسی» تشکیل شده است. فصل اول، بیداری بچههاست که به جز فوتبال فکر و ذکر دیگری ندارند و با شهادت کاپیتانشان از خواب غفلت بیدار میشوند و به فکر محافظت از وطنشان میافتند و در فصل دوم که همان دگردیسی است، ما تحول روحی و فکری بچههایی را میبینیم که به یک نوع اتحاد و بلوغ فکری در زندگی میرسند. این رمان در۲۱۴ صفحه توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده است.