سرویس تاریخ جوان آنلاین: تاریخ نهضت ملی ایران از جمله ادواری از تاریخ معاصر ایران است که کماکان، در کانون بحث و فحص پژوهندگان قرار دارد. از جمله عوامل دامنزننده به این چالش، انتشار و بازخوانی اسنادی است که میتواند این فرآیند را مفید و منطقیتر سازد. خاطرات احمد ملکی مدیر روزنامه ستاره، در زمره اسناد این رویداد تاریخی است که اخیراً مرکز اسناد انقلاب اسلامی، به نشر آن اهتمام ورزیده است. ناشر در دیباچه خویش بر این اثر آورده است: «انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی در مهرماه ۱۳۲۸ توسط دولت ساعد آغاز شد. دخالتهای هژیر، وزیر دربار و بسیاری از صاحبنفوذان، اعتراض بسیاری از شخصیتهای سیاسی را برانگیخت. مصدقالسلطنه به همراه ۱۹ نفر از نخبگان و روزنامهنگاران، در اعتراض به انتخابات در ۲۲ مهر در کاخ شاه متحصن شدند. آنها خواستار لغو انتخابات بودند. تحصن پس از چند روز بیهیچ نتیجهای پایان یافت. متحصنین در روز اول آبان در منزل دکتر مصدق اجتماع کردند و پایههای جبهه ملی را بنیاد نهادند. جبهه ملی هدف اساسی خود را اصلاح قانون انتخابات، قانون مطبوعات و اصول حکومت نظامی اعلام کرد... حرکت گروههای مختلف که تا قیام ۳۰ تیر به سوی همگرایی پیش میرفت پس از این واقعه به واگرایی انجامید و هر لحظه شکاف موجود بین رهبران و هدایتگران حرکت ملی بیشتر شد تا اینکه با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ حکومت مصدق سقوط کرد و سایر رهبران نیز به انزوا کشیده شدند.
احمد ملکی مدیر روزنامه ستاره، یکی از رجال و فعالان سیاسی است که خود در جریان تحصن و تاسیس جبهه ملی بوده و حوادث و وقایع منجر به تشکیل و ترکیب گروهها را با دقت مشاهده کرده است. ملکی یکی از اعضای جبهه ملی بود که از جبهه ملی جدا شد و از مخالفان سرسخت مصدق گردید. ملکی پس از کودتای ۲۸ مرداد، خاطرات خود را روزانه طی ۵۹ شماره در روزنامه ستاره منتشر کرد. با اینکه ملکی از روزنامهنگاران معروف ایران است خاطرات وی بسیار نامنظم، تکراری و فاقد انسجام منطقی است. در این حال این خاطرات به دلیل حضور نویسندهاش در جبهه ملی میتواند بسیاری از ناگفتههای تاریخی را بیان کند. به علاوه این خاطرات میتواند علت شکست احزاب را در ایران تبیین نماید. به عقیده وی، انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی که در دوران حکومت دکتر مصدق برگزار شد، آخرین چوب حراجی بود که بر پیکر جبهه ملی وارد شد و اطرافیان مصدق که او را به عنوان فردی مؤمن به قوانین و وطنپرست میدانستند جز ریاکاری و عوامفریبی و بدتر از همه، جاهطلبی چیز دیگری از او نیافتند. سراسر متن خاطرات به مطالعه و بررسی شخصیت و اعمال دکتر مصدق و دکتر فاطمی پرداخته است. از آنجا که وی، خود از دوستان فاطمی بود و در حقیقت دکتر فاطمی به نوعی از برکشیدگان وی محسوب میشد توانسته توصیفی دقیق و نظاممند از افکار و فعالیتهای وی ارائه دهد. او در نهایت، به سعایت دکتر فاطمی در دوران نخستوزیری دکتر مصدق و بدگویی از روزنامه باختر امروز، اشاره و آن را امری بسیار ناپسند در دوران حیات سیاسی دکتر فاطمی قلمداد میکند. نویسنده این خاطرات مهمترین علت شکست مصدق را جاهطلبی و استبداد شخصی وی میداند یادآور میشود که اگر وی چند صباحی نیز توانست شاهد پیروزی را در آغوش بکشد، مرهون تبلیغات و پروپاگاندایی بود که وی مانند سایر دیکتاتورها اعمال میکرد.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی، این خاطرات را نه به عنوان آخرین قضاوت در مورد جبهه ملی، بلکه به عنوان روایتی از یکی از اعضای جبهه ملی که در میانه راه از آنها جدا شد- و طبق سنت اعضای جبهه ملی در تاریخ، بایکوت شد- در دسترس اهل تحقیق قرار میدهد و قضاوت نهایی را به عهده آنها واگذار میکند. این کتاب بدون هیچ کموکاستی تنها با ویراستاری شکلی و اصلاح بعضی از اغلاط و افزودن عناوین در []به چاپ میرسد. امید است مورد استفاده اهل دانش قرار گیرد».