سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: بعضیها تبر انتقاد را در دست گرفته و بیمحابا درختهای رابطه را یکییکی قطع میکنند. بعضیها زبان تلخی دارند و مدام در مورد هر چیزی حتی نامربوط به خودشان نظر میدهند، دل میرنجانند و در نهایت با گفتن اینکه من یک آدم رک هستم آب پاکی را روی دست مخاطب میریزند. این آدمها انتقاد نمیکنند. بلکه اسم رفتارشان تخریب شخصیت است. این آدمها مدام به دنبال ایراد گرفتن و بهانهتراشی هستند و اسم خود را منتقد میگذارند.
اما واقعیت این است که انتقاد هم راه و رسم خودش را دارد. به قول هندری وایزینگر نباید از تکنیک ساندویچ استفاده کرد. یعنی طرف را با تعریف و تمجید بیهوده و اغراقآمیز آماده کنیم برای انتقاد طوفانی. یعنی احساس و عواطف طرف مقابل را مثل محتویات ساندویچ مورد حمله انتقادی قرار داده و با چاشنی تمجید آن را برایش سرو میکنیم. بسیاری از انتقادهای ما انتقامجویانه است. یعنی نمیگوییم که روی روند کار یا رفتاری تأثیر کند. میگوییم تا از کسی که ما را نقد کرده انتقام بگیریم.
فرض کنید کسی از دستپخت شما در مهمانی ایراد بگیرد و به غذای شما نقد داشته باشد. سری بعد وقتی شما مهمانش میشوید بیتوجه به طعم و کیفیت غذا دنبال یک ایراد بزرگتر هستید تا آشپزی او را به چالش بکشید. چنین انتقادی هرگز به نتیجه نخواهد رسید و فقط آغاز یک رابطه آشوبگر خواهد بود.
لازم است هم انتقادپذیر بودن و هم انتقاد کردن سازنده از دیگران را به درستی بیاموزیم. اگر این هنر را به خوبی دریافته و راه و چاهش را پیدا کنیم بدون دلخوری و ایجاد تنش میشود در هر جایگاهی و به هر کنش یا واکنشی انتقاد کرد و بهترین نتیجه را گرفت.
اگر مایل هستید شیوه انتقاد از رئیس، همسر، خانواده و... را در روابط روزانه خود بیاموزید پیشنهاد میکنم کتاب هیچکس کامل نیست نوشته هندری وایزینگر را بخوانید.