کد خبر: 1331093
تاریخ انتشار: ۰۶ آذر ۱۴۰۴ - ۰۵:۲۰
معصومه پاپی‌نژاد، فعال حوزه فرهنگی و زنان و خانواده: 
جایگزین‌های غیرمالی مهریه بدون مبنای حقوقی موجب انحراف تازه می‌شود زنانی که به استقلال مالی و اجتماعی دست می‌یابند، معمولاً از طریق اشتغال، توانمندی فردی و تعامل سازنده با همسر به این موقعیت می‌رسند؛ در چنین خانواده‌هایی حتی بخشی از دارایی زندگی نیز از سوی مرد به نام همسر ثبت می‌شود و این استقلال در چارچوب یک رابطه سالم شکل می‌گیرد
نیره ساری

جوان آنلاین: معصومه پاپی‌نژاد، فعال حوزه فرهنگی و زنان و خانواده در گفت‌و‌گو با «جوان» می‌گوید: اگر قرار است جایگزین‌هایی برای مهریه تعریف شود، باید در چارچوب تعریف حقوقی مهریه بوده و مالیت داشته باشد، قابل تحقق و قابل تملک برای زن باشد و بر اساس بررسی فقهی و کارشناسی و نه تصمیمات احساسی یا سلیقه‌ای تعیین شود. در غیر این صورت، این جایگزین‌ها می‌توانند مثل مهریه‌های غیرواقعی گذشته، باعث سوءتفاهم، اختلاف و سوءکارکرد‌های حقوقی شوند. متن گفت‌و‌گو با وی در ادامه می‌آید. 
 
به‌عنوان کارشناس مطالعات زنان، نقش مهریه را در پایداری یا بحران زندگی مشترک چگونه ارزیابی می‌کنید؟
مهریه ریشه‌ای تاریخی دارد و یک حکم تأسیسی اسلامی نیست. پیش از اسلام نیز در بسیاری از جوامع، هنگام ازدواج نوعی مال یا هدیه از سوی مرد به زن یا خانواده او پرداخت می‌شد. اسلام هنگام تثبیت احکام ازدواج، این سنت را سامان داد و با تعبیر «وَآتوا النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ» مالکیت مهریه را به‌طور کامل برای زن به رسمیت شناخت. در تفاسیر نیز آمده که این «صداق» نشانه مهر و صداقت مرد در آغاز زندگی مشترک است. 
اگر مهریه با چنین رویکردی تعیین شود، می‌تواند به سلامت و پایداری زندگی کمک کند زیرا به زن پشتوانه‌ای مالی می‌دهد و میان زوجین شفافیت و صداقت ایجاد می‌کند، اما در جامعه امروز، با تغییر سبک زندگی و گسترش چشم‌وهم‌چشمی، مهریه‌ها از معیار‌های واقعی فاصله گرفته و گاه به صورت اعدادی نمادین و بسیار سنگین تعیین می‌شوند؛ درحالی که هر دو طرف می‌دانند پرداخت آنها عملاً ممکن نیست. همین فاصله میان واقعیت و تعهد، به مرور زمینه‌ساز تنش و بحران در زندگی مشترک شده است زیرا فلسفه اصلی مهریه (هدیه‌ای معقول متناسب با توان مرد) به فراموشی سپرده شده است. 

آیا مهریه‌های سنگین باعث حفظ زندگی مشترک می‌شوند یا بالعکس فشار و تنش ایجاد می‌کنند؟
تجربه سه‌دهه اخیر نشان می‌دهد، مهریه‌های سنگین نه‌تنها موجب پایداری زندگی مشترک نشده، بلکه در بسیاری موارد به تشدید اختلافات و تهدید پایداری خانواده انجامیده است. مهریه‌ای سنگین که امکان پرداخت آن وجود ندارد، زن را در موقعیتی قرار می‌دهد که برای احقاق حق خود پیگیری حقوقی می‌کند و مرد را در وضعیتی می‌گذارد که توان پرداخت ندارد و تحت فشار قرار می‌گیرد. از سوی دیگر، حتی اگر مرد توان پرداخت داشته باشد، حجم بسیار بالای مهریه می‌تواند او را از نظر اقتصادی زمین‌گیر کند؛ بنابراین در عمل تمایلی به پرداخت آن نخواهد داشت. به‌همین دلیل، مهریه سنگین نه موجب حفظ زندگی می‌شود و نه امنیت مالی واقعی برای زن ایجاد می‌کند. در واقع، اشتباه اصلی در همان مرحله تعیین مهریه رخ می‌دهد؛ زمانی که طرفین بر مبلغی غیرواقعی توافق می‌کنند که نه متناسب با دارایی مرد است و نه امکان‌پذیر بودن آن بررسی شده است. نتیجه چنین توافقی معمولاً فشار، تنش و در نهایت آسیب‌دیدن رابطه زوجین است. 

مهریه‌های سنگین چه تأثیری بر استقلال مالی و اجتماعی زنان دارند؟
به‌نظر من مهریه‌های سنگین به‌ندرت توانسته‌اند برای زنان استقلال مالی یا جایگاه اجتماعی ایجاد کنند. تصور رایجی وجود دارد مبنی بر اینکه اگر زنی مهریه بالایی تعیین کند، در صورت مطالبه آن به استقلال مالی می‌رسد؛ اما در واقعیت چنین اتفاقی عملاً برای بخش بزرگی از زنان رخ نمی‌دهد زیرا این مهریه‌ها معمولاً قابلیت وصول ندارند و از ابتدا بر پایه توان واقعی مرد تعیین نشده‌اند. 
زنانی که به استقلال مالی و اجتماعی دست می‌یابند، معمولاً از طریق اشتغال، توانمندی فردی و تعامل سازنده با همسر به این موقعیت می‌رسند؛ در چنین خانواده‌هایی حتی بخشی از دارایی زندگی نیز از سوی مرد به نام همسر ثبت می‌شود و این استقلال در چارچوب یک رابطه سالم شکل می‌گیرد. حتی اگر مهریه را نوعی تضمین پس از طلاق در نظر بگیریم، تجربه جامعه نشان داده، مهریه‌های سنگین در عمل نه مانع طلاق بوده‌اند و نه توانسته‌اند نقش مؤثری در حفظ یا بهبود روابط خانوادگی ایفا کنند. بسیاری از مردان با وجود مهریه بالا به‌راحتی وارد تنش و جدایی شده‌اند و آمار‌های اجتماعی نیز تأیید می‌کند این رقم‌های سنگین نتوانسته‌اند، جلوی فروپاشی زندگی را بگیرند. در نهایت، مهریه سنگین نه تأمین‌کننده واقعی امنیت مالی زن است و نه می‌تواند جایگاه اجتماعی او را تعریف کند؛ چراکه هدف اولیه مهریه هرگز ایجاد چنین ساختاری نبوده و درعمل نیز چنین کارکردی پیدا نکرده است. 

جایگزین‌های غیرمالی برای مهریه چه مزایا و معایبی دارند؟
مهریه از نظر حقوقی و فقهی الزماً باید مالیت داشته باشد و قابلیت تملک برای زن را فراهم کند. قانون مدنی نیز همین تعریف را تأیید می‌کند. بنابراین هر نوع «جایگزین غیرمالی» تنها زمانی می‌تواند، مهریه محسوب شود که در نهایت ارزش مالی مشخص و قابل‌محاسبه داشته باشد. 
برای مثال، ویزیت رایگان پزشک در مناطق محروم، هرچند در ظاهر غیرمالی است، اما چون ارزش مالی مشخصی دارد، می‌تواند در چارچوب مهریه تعریف شود. حتی درباره سرپرستی یک کودک نیز اگر هزینه‌های مالی سرپرستی مشخص و قابل تملک باشد، شاید بتوان از آن به‌عنوان مهریه نام برد. برخی موارد که بدون مالیت هستند، مثل تعیین «یک دست و یک پای شوهر» به‌عنوان مهریه یا شروطی که مالیت و امکان تحقق ندارند، اصلاً در تعریف مهریه نمی‌گنجند و از نظر حقوقی بی‌اعتبارند. از سوی دیگر، باید در نظر داشت که تعیین جایگزین‌های غیرمالی بدون توجه به مبانی شرعی و حقوقی می‌تواند انحرافات تازه‌ای ایجاد کند؛ همان‌طور که مهریه‌های بسیار سنگین در گذشته از فلسفه اصلی خود (که نشانه صداقت و آغاز زندگی مشترک بود) فاصله گرفتند و به «ضمانت طلاق» یا ابزار فشار تبدیل شدند. بنابراین، اگر قرار است جایگزین‌هایی برای مهریه تعریف شود، باید در چارچوب تعریف حقوقی مهریه بوده و مالیت داشته باشد، قابل تحقق و قابل تملک برای زن باشد و بر اساس بررسی فقهی و کارشناسی و نه تصمیمات احساسی یا سلیقه‌ای تعیین شود. در غیر این صورت، این جایگزین‌ها می‌توانند مثل مهریه‌های غیرواقعی گذشته، باعث سوءتفاهم، اختلاف و سوءکارکرد‌های حقوقی شوند. 

رسانه‌ها و فرهنگ‌سازی چگونه می‌توانند نقش مهریه را به‌عنوان یک تعهد اخلاقی و نه صرفاً مالی تبیین کنند؟
رسانه توانایی تغییر نگرش‌ها را دارد، طبیعتاً می‌تواند در بازتعریف نقش مهریه نیز مؤثر باشد؛ اگرچه باید پذیرفت که ورود دیرهنگام رسانه به این موضوع، کار را دشوارتر کرده است. اگر رسانه‌ها در فیلم‌ها، سریال‌ها و تولیدات فرهنگی خود نقش مهریه را به‌عنوان یک تعهد اخلاقی و نشانه صداقت در آغاز زندگی مشترک نمایش می‌دادند (و نه ابزاری برای ضمانت طلاق یا فشار حقوقی) درک عمومی جامعه نیز به‌مرور اصلاح می‌شد. استفاده افراطی از مهریه به عنوان «اهرم قدرت» نتیجه همین برداشت‌های نادرست و عدم‌فرهنگ‌سازی صحیح بوده است. 
امروز نیز اگرچه دیر شده، اما هنوز امکان اصلاح وجود دارد؛ به شرط آنکه محتوا‌ها غیرشعاری و غیرتحمیلی باشند، پیام‌ها در بطن داستان‌ها و روایت‌ها قرار بگیرند و از ایجاد واکنش‌های منفی در جامعه ملتهب کنونی پرهیز شود. همچنین تولید محتوای مناسب در فضای مجازی، ازسوی نهاد‌های فرهنگی و متخصصان مطالعات خانواده، می‌تواند به تدریج زنان و مردان را با تعریف واقعی مهریه آشنا کند؛ تعریفی که با فلسفه نخستین آن یعنی نشانه مهر و تعهد اخلاقی هماهنگ است، نه نقش غلطی که امروز بر آن بار شده است. 

تجربه‌های موفق از خانواده‌هایی با مهریه منطقی چه درس‌هایی برای سیاستگذاری و اصلاح قانون مهریه دارد؟
تجربه خانواده‌هایی که مهریه منطقی داشته‌اند، نشان می‌دهد موفقیت آنها به این دلیل بوده که مهریه را نشانه صداقت و تعهد اولیه دانسته‌اند، نه ابزار فشار یا ضمانت طلاق، اما چالش امروز جامعه فقط میزان مهریه نیست؛ مشکل اصلی در سیاستگذاری‌های ناقص و نادیده‌گرفتن جایگاه واقعی زنان است. ریشه بحران‌های مرتبط مبتنی بر حضور کم‌رنگ زنان در تصمیم‌گیری‌های کلان و دیده‌نشدن نیاز‌های واقعی آنان، نبود آموزش درست درباره ازدواج و نقش‌های زوجین، تأکید بیش از حد بر تکالیف زنان و نادیده‌گرفتن مسئولیت‌های مردان و بی‌توجهی به ارزش کار و نقش‌های مهم زنان در خانه و خانواده است. در نتیجه، سیاست‌هایی مثل کاهش ناگهانی سقف مهریه نه تنها مسئله را حل نمی‌کند بلکه موجب احساس نادیده‌گرفته‌شدن حقوق زنان می‌شود. درس اصلی برای اصلاح قانون این است که بدون اصلاح نگاه ساختاری به زن، خانواده و آموزش‌های پیش از ازدواج، نه کم‌کردن مهریه راه‌حل است و نه زیادکردن آن. مهریه منطقی تنها زمانی کارآمد است که در یک چارچوب عادلانه و آگاهانه از روابط خانوادگی قرار گیرد.

برچسب ها: زنان ، مهریه ، زندگی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار