کد خبر: 999106
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۰:۲۷
پرونده آرمان، پسری که به اتهام قتل غزاله جنجال زیادی به پا کرد و تا یک قدمی طناب دار رفت بار دیگر در نوبت رسیدگی در دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت. در حالی که زندگی و مرگ آرمان در دست اولیای‌دم قرار داشت عدول دو نفر از قضات رسیدگی کننده از رأی صادر‌شان هر چند فرصتی دوباره در اختیار آرمان قرار داد، اما اعتماد به جایگاه قضایی را خدشه دار کرد.
سرویس حوادث جوان آنلاین: به گزارش جوان، ۱۲‌بهمن‌سال‌۹۲ اعضای خانواده دختری به نام غزاله گم شدن او را به پلیس خبر دادند. تحقیقات مأموران پلیس‌آگاهی نشان داد که او آخرین بار با پسر مورد علاقه‌اش آرمان تماس داشته‌است، بنابراین این پسر ۱۸‌ساله به عنوان مظنون اصلی بازداشت شد و سپس به قتل اعتراف کرد. آرمان گفت: من و غزاله در سفری که همراه خانواده‌هایمان به ترکیه داشتیم آشنا شده و بعد به ارتباط پنهانی‌مان ادامه دادیم. مدتی که گذشت غزاله تصمیم به ترک رابطه گرفت. روز حادثه در حالی که پدر و مادرم خانه نبودند، غزاله را به خانه‌مان در خیابان میرداماد دعوت کردم. البته برادر خردسالم خانه بود که او را به اتاقی بردم و سرگرم کردم. بعد به اتاقم برگشتم و درباره ادامه رابطه با غزاله حرف زدیم که کارمان به مشاجره کشید. وقتی مشاجره‌مان بالا گرفت کنترلم را از دست دادم و دست به میله بارفیکس بردم و پنج‌ضربه به سرش زدم که کشته شد. سپس آثار خون را از روی میله پاک کردم. مانده بودم با جسد چه کنم. غزاله اندامی کوچک داشت بنابراین با چند کیسه زباله بزرگ جسدش را پوشانده و داخل چمدان مسافرتی گذاشتم. سپس به سمت خیابان حرکت کردم و جسد را داخل سطل زباله انداختم و با چمدان خالی به خانه برگشتم و آثار به جا مانده خون را از بین بردم تا اگر پلیس راهی به خانه مان پیدا کرد چیزی دستگیرش نشود.

تحقیقات پلیس در شاخه دیگری از بررسی‌ها برای کشف جسد به جریان افتاد، اما بررسی‌ها در این باره ثمری نداشت و جسد هرگز کشف نشد. کارآگاهان با بررسی دوربین‌های مداربسته تصاویر آرمان و چمدان را در دو مرحله رفت و برگشت به خانه به دست آوردند. مأموران پلیس همچنین روی میله بارفیکس، چمدان و پرز‌های فرش اتاق آرمان قطره‌های خون پیدا کردند که نشان داد متعلق به غزاله است.

با کامل شدن تحقیقات در این باره بازپرس آرمان را به اتهام قتل عمد مجرم شناخت و پزشکی قانونی هم اعلام کرد که او هنگام ارتکاب جنایت مسئولیت ارتکاب جنایتی که مرتکب می‌شده را درک کرده‌است، بنابراین پرونده درشعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران در نوبت رسیدگی قرار گرفت. در جلسه رسیدگی به پرونده، اما آرمان حرف‌هایش را تغییر داد و گفت که قتل را قبول ندارد. او گفت: قبول دارم که غزاله فوت شده، اما من او را به قتل نرساندم. وقتی غزاله خواست خانه را ترک کند تصمیم گرفت از راه پله از ساختمان خارج شود که از روی پله سقوط کرد و به پاگرد افتاد. من که ترسیده بودم مرگ او به گردن من بیفتد، جسد را به داخل خانه بردم و با چمدان آن را خارج کردم. دفاعیات متهم، اما از سوی هیئت قضایی پذیرفته نشد و آرمان به مرگ محکوم شد. رأی دادگاه با اعتراض اولیای‌دم در دیوان عالی کشور بررسی شد و مورد تأیید قرار گرفت. هر چند تلاش‌های بسیاری برای نجات آرمان به جریان افتاد، اما اولیای‌دم گفتند که خواسته‌ای جز قصاص آرمان ندارند. آن‌ها گفتند در صورتی که آرمان حقیقت را بر ملا کند و محل پنهان کردن جسد را نشان دهد، حاضرند درباره سازش گفتگو کنند. در همین حال اظهار نظر یکی از وکلای متهم در فضای مجازی، خشم خانواده غزاله را به همراه داشت. او گفت که ترم تحصیلی غزاله بعد از وقوع حادثه در دانشگاه تمدید شده‌است. همچنین دفترچه بیمه او هم بعد از حادثه تمدید شده و این نشان می‌دهد که احتمال زنده بودن غزاله وجود دارد. پدر غزاله در واکنش به این موضوع گفت: خودم بعد از حادثه به دانشگاه رفتم و برای دخترم مرخصی تحصیلی گرفتم؛ چراکه مرگ او را باور نداشتیم و می‌خواستیم منتظر رسیدن او از دانشگاه بمانیم. او همچنین گفت: یک روز که برای تمدید دفترچه بیمه خودم و همسرم به مرکز بیمه رفته بودم، دفترچه غزاله را هم تمدید کردم تا با دیدن آن کمی آرام شویم. پدر غزاله گفت: دستاویز کردن این موضوعات برای نجات آرمان راهی اخلاقی نیست و ما اصرار به اجرای حکم داریم.

در شاخه دیگری از بررسی‌ها، اما خبر رسید که دو نفر از قضات صادر کننده رأی قصاص از رأی خود عدول کرده و خطاب به رئیس قوه‌قضائیه اعلام کرده‌اند که در صدور رأی صادر شده مرتکب اشتباه شده‌اند. با این حال نام آرمان در لیست محکومان به مرگ قرار گرفته و او سحرگاه چهارشنبه ۱۸‌دی‌سال‌۹۸ از سلول خود به پای طناب دار منتقل شد. هیئت صلح و سازش به سرپرستی قاضی محمد شهریاری بار دیگر برای جلب رضایت وارد عمل شده و موفق به گرفتن مهلت یک ماهه از اولیای‌دم شدند. پس از آن بود که آرمان بار دیگر به سلول خود منتقل شد. در همین حال وکلای آرمان موفق شدند با استناد به عدول قضات دادگاه از رأی صادر شده حکم قصاص را نقض کنند. با نقض رأی دادگاه پرونده این بار برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا بعد از تعیین وقت آرمان بار دیگر محاکمه شود.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۸
1
1
بنظرم اصلا درس خواندن قاتل ربطی به تحصیلات نداره باید اعدام بشه و اگرنه باید جای جسد غزاله را بگوید
R.M.F
|
United States
|
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۱
2
1
پسره دختررو برده خونشون و جوری هلش داده که سرش جوری به تخت بخوره که بیهوش بشه و نتونه جیغ و داد یافرار یا دفاع کنه از خودش.بعد با میله بارفیکس انقدر زدتش تا بمیره.خودش گفت که یه جایی از دوستش کمک گرفته و اون هم اونجایی بوده که میخواسته جنازرو مفقود کنه.خب!اول از همه اینکه چجوری میتونسته یه دختر۵۰کیلویی رو توی کیسه زباله جا کنه؟اول اومدن با همون میله بارفیکس یا هر چیز دیگه ای انقدر زدنش کنه استخوناش له بشن و راحت بشه توی کیسه زباله جا کردش.حالا یه سوال پیش میاد:اینکه اگه همینجوری انداخته باشنش توی کیسه زباله و همینجوری بندازنش توی سطل زباله،یعنی مامورای شهرداری تا حالا شک نکردن و به پلیس اطلاع ندادن؟خود پلیس حتی،متوجه نشده؟اونها هم که انقدر ها هم خنگ نبودن که همینجوری لو برن.
اومدن چیکار کردن؟خود آرمان هم گفت که غزالرو توی ۱۵تا کیسه زباله پیچیده بوده.اما نگفت چجوری و مسلما یه آدم درسترو باهاش اینکار رو نکردن چون سریع جنازه پیدا میشد.پس اومدن اونو به۱۵تیکه تقسیمش کردن و هر تیکه رو توی یه کیسه زباله جدا.هر کیسه زباله رو هم توی یه سطل زباله جدا.اینجوری دیگه هیچکس هم فکرش سمت این نمیره که این یه تیکه گوشت قبلا یه آدم سالم بوده.در باره ی اعتراف دوم آرمان خب اینکه شایدDNAغزاله روی پله ها بوده میشه اینو گفت که خون از کیسه(ها)ریخته باشه روی پله.تو اعتراف دوم راستش رو گفته ولی اعتراف اولش رو تو زندان همبنداش یادش دادن که اینجوری مجازاتت سبکتر میشه یا اینکه وکیلش بهش یاد داده که اینو بگو.آرمان توی اون سن کم چنین جنایتی رو مرتکب شده اونوقت حالا اگه قرار باشه زنده بمونه و راحت توی این کشور بزرگ بشه پس خدا به داد برسه برای قتلهایی که در آینده قراره انجام بده!
فوقش اگه آرمان اعدام بشه پدر و مادرش یه بچه ی دیگه دارن که دلشون به اون خوش باشه ولی غزاله تک فرزند بود و تنها امید و آرزوی پدر و مادرش بود و به جز اون دیگه بچه ای نداشتن.
با این شرایطی که از اول تا آخر گفتم واقعا ناجوانمردانست اگه آرمان اعدام نشه!
ستاره تقوی نیا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۳
1
1
کاش یک ذره از خدا میترسیدی واونقدر راحت از تکه تکه کردن این دختر انشا نمینوشتی ای کاش کمی بانیت خیر حرف میزدی ای کاش درجهت آرامش هردو خانواده کمی هم دعا میکردید بجای نوشتن نظرات بیرحمانه واقعا متاسفم ....
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار