یک روز باید این پرسش را پاسخ دهیم که چرا با تشکیل تعداد زیادی بانک با شعبههایی فراتر از بقالی، بانکها را در خانه مردم آوردیم تا به آنها در قبال سپردهگذاری پولشان سود تضمینی و علیالحساب دهند (یعنی به شکل تضمینی حتی اگر خود بانک هم زیانده و ورشکسته باشد به سپردهگذار سود دهد).
فارغ از مباحث مذهبی که ربا را حرام اعلام میکند، این ٢٣ هزار شعبات بانکی موفق شدهاند در حدود ٧٠ الی ٨٠ درصد نقدینگی را ما به ازای پرداخت سود در حدود ٢٠درصد سالانه جمعآوری کنند. با این وضعیت دیگر کمتر شخصی به شخصی دیگر پول قرض میدهد، چون پولها عموماً در بانک است و ماهانه در حدود ٢درصد سود میگیرد. از این رو فرد متقاضی پول اعم از تولیدکننده و مصرفکننده باید برای اخذ پول تضامین مختلف ببرد در شعبه بانک تا با سود مؤثر ١٨ الی ٢٥ درصد سالانه تسهیلات گیرد.
نکته قابلملاحظه آنکه اگر دنیا اقتصادش پیشرفت کرد کل تولیدش در حدود ٢٠ الی ٣٠درصد سود دارد که در ایران فقط نرخ تأمین مالی از محل تسهیلات بانکی ٢٠ الی ٣٠درصد است، از اینرو خود نرخ بهره چند ده درصدی عامل تورم و رکود است.
از طرف دیگر وقتی تولید در ایران رشدی ندارد، بانکها از کدام محل به ١٦٠٠ الی ٢٠٠٠ هزار میلیارد تومان منابع جمعآوری کرده، سود سالانهای در حدود ٤٠٠ هزار میلیارد تومان میدهند؟
از محلهایی، چون ارائه تسهیلات بانکی – سرمایهگذاری در تمامی فعالیت اقتصادی - سفته بازی در بازار هایی، چون سهام، ملک و خودرو باهدف کسب سود از تورمهای بخشی، منفیکردن حساب سرمایه- استقراض از بانک مرکزی- حسابسازی و خلق پول بدون پشتوانه که به کاهش ارزش پول ملی و تورم منتج میشود؟ از کجا بانک زیانده سود دهها هزار میلیارد تومانی تضمینی به سپردهگذاران به شکل علیالحساب میدهد؟ اقتصاد ایران که در رکود است؟
سخن نهایی آنکه اگر حجم پول در حدود ٤٠٠ هزار میلیارد تومان باشد، این حجم پول با توجه به رشد قیمتها قدرت چندانی برای تولید تورم ندارد، اما شبهپول تقریباً پنج برابر حجم پول است که عمده شبهپول نزد بانکها است که ادعا میشود مابه ازای پرداخت سودسالانه ٢٠ درصدی مهار شدهاست. البته بانک مرکزی باید پاسخ دهد، شبهپول به چه مصارفی میرسد، چون اگر نشتی در شبهپول در بخشهای غیر مولد و غیر تولیدی داشته باشیم آشفتگی اقتصاد و متغیر تورم بیش از پیش نگرانکننده است. با توجه به اینکه تورم بخشی حوزههای کالا و خدمات بسیار بیشتر از تورم عمومی و رشد حجم پول و حجم مبادلات بازارها است یا انحصار در قیمتگذاری کالا و خدمات به دستکاری قیمت منتج شدهاست و یا اینکه شبهپول از حوزه تأمین مالی تولید خروجزده و در قالب پول در بازارها نقشآفرینی تورمی میکند. در عین حال، چون حجم نقدینگی جهش داشته و سرعت گردش پول کاهش، جا دارد عدم تعادلها در حوزه ریال برطرف شود، زیرا امروز در رکود اقتصادی حجم انبوهی از ریال، حدود ٢٠٠٠هزار میلیارد تومان در سپردههای مدتدار سوددار بانکها وجود دارد که باید محل مصرف این منابع و سود پرداختی به این منابع برای جامعه روشن شود.