سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: مسیر زندگی پر از فراز و فرودهایی است که باید برای پشت سر گذاشتن آنها تصمیمهایی درست و عقلانی گرفت. تصمیمهایی که ما در طول زندگی میگیریم، بسته به شرایط، زمان و ویژگیها بسیار از هم متفاوتند. مهارت تصمیمگیری از جمله مهارتهای نهادینه در ذات انسان است که تقویت و پرورش آن به ما در راستای داشتن زندگی بهتر کمک میکند. انسانها در طول روز با اتفاقات ریز و درشتی مواجه میشوند که باید در موردشان بهترین تصمیم را در جهت موفقیت اتخاذ کنند. این فرآیند امری به شدت ضروری است که در صورت رعایت اصول و گرفتن پاسخ مثبت باعث پیشرفت، شرایط بهتر و آیندهای روشنتر خواهد شد، اما آیا تمام تصمیمها شبیه هم هستند؟ آیا شرایط اخذ تصمیمگیری همیشه یکسان است؟ در حقیقت نهتنها تصمیمها دارای یک حوزه نیستند، بلکه بسیار هم متغیر بوده و براساس معیارهایی همچون تفکر احساسی، منطقی، مشارکتی، ساده یا پیچیده بودن مسئله، تأخیری، تقدیری و فوری بودن موضوع به دستههای گوناگونی تقسیم میشوند. با شناخت و فراگیری انواع تصمیمگیریها میتوان در زمان مواجه شدن با شرایط و موقعیتهای حساس بهترین حالت را از بین تمام گزینههای موجود انتخاب کرد.
در حالت کلی میتوان تصمیمگیری را از نظر نوع به دو دسته انفرادی و گروهی تقسیم کرد. در حالت فردی تنها خود شخص تصمیم گیرنده و مسئله کاملاً شخصی است. مثلاً اینکه اعتقادات فرد چه باشد یا در آینده شغل موردنظرش چیست؟ در اینگونه تصمیمگیریها به راحتی میتوانیم بسیاری از موانع را فاکتور گرفته و در افکار خود حل و فصلشان کنیم و نسبت به آنها بیاعتنا باشیم. برای مثال فردی که تصمیم به حضور در میهمانی میگیرد، مشکل نداشتن پول کافیاش را هم با تهیه هدیه کوچکی در ذهنش حل و فصل میکند.
در تصمیمگیری گروهی تعداد تصمیمگیرندگان از دو نفر به بالا خواهد بود. نظرات تکتک افراد در جلسات مختلف بیان و توسط دیگر اعضای گروه مورد توجه قرار میگیرد. شفافیت موضوع و بررسی تمام جوانب نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. افراد گروه سعی در قانع کردن یکدیگر داشته و در نهایت نیز بهترین گزینه توسط جمع انتخاب میشود. اینگونه تصمیمها از نظر فردی مسئولیت کمتری دارد و معمولاً هم کمتر کسی در گروه به طور کامل از خود مایه میگذارد. مانند جلسات کاری گروههای دوستانه.
برخی تصمیمها ریشه احساسی دارند و با توجه به حالات درونی، هیجانات فرد بیشتر از روی احساسات مثبت و منفی به وجود آمده، گرفته میشوند. در این نوع از تصمیمها میزان تسلط منطق بسیار کم بوده و احساس غالب است و به اصطلاح زمانی که دل حرف اول را بزند، مغز خاموش میشود!
نوع دیگری که در دستهبندی انواع تصمیمها جای میگیرد، تصمیمهای اجتنابی است. این حالت بیشتر در انسانهای مضطرب و پریشان دیده میشود و شخص در فرآیند تصمیمگیری سعی میکند به علت ترس و نگرانی تا آنجایی که میتواند امر تصمیمگیری را به تعویق اندازد. این اشخاص همیشه از مسئولیتپذیری موضوعات مختلف فراری بوده و آنها را به دست تقدیر و اقبال میسپارند. برای مثال میتوان به افرادی اشاره کرد که همیشه به جای تصمیم و اقدام از عبارت «همه چی خودش درست میشه» استفاده میکنند.
تصمیمهایی نیز اورژانسی هستند و در موقعیتهایی خاص بسیار سریع باید اتخاذ شوند و معمولاً هم به دلیل ضیق وقت، بدون عاقبتاندیشی و ارزیابی صحیح انجام میشوند. فرد در عرض چند ثانیه ناگهان میان اضطرابی شدید و انتخاب گزینهای قرار میگیرد و دچار افت شدید میزان کنترل بر تفکرات خود میشود. مانند تصمیمهای آنی در لحظات تصادف و حادثهای. ذهن خود را از قبل برای قرار گرفتن در این شرایط آماده کنید تا بتوانید در آن لحظه حیاتی در عرض چند ثانیه خلاصهای از لیست گزینهها و پیامدهای احتمالی را در چشم برهم زدنی تصور کنید.
برخی تصمیمها به صورت شانسی گرفته میشوند و هیچ معیاری ندارند. حتی عدهای هستند که برخی تصمیمهای بسیار مهم و تأثیرگذار زندگیشان را به صورت شانسی میگیرند. این دسته از افراد معمولاً مهارتهای لازم را نداشته یا آن را نادیده میگیرند. همه چیز را به تقدیر و سرنوشت سپرده و اقبال خوب یا بدشان را عامل مهم و تأثیرگذاری در زندگی خود میدانند.
فردی را در نظر بگیرید که به صورت سنتی و به انتخاب والدینش ازدواج کرده و اکنون در زندگی مشترک خود مشکلاتی دارد. از آنجایی که او برای انتخاب همسر کوچکترین زحمتی هم به خود برای شناخت همسر نداده و به طور کلی به شانسش تکیه کرده، به جای رسیدگی و حل و فصل کردن مسائل تقصیر را گردن بخت برگشتهاش میاندازد و ماجرا را نیز به حال خودش رها میکند.
دسته دیگر، تصمیمهای مطیعانه است که تصمیم و انتخاب فرد تحتالشعاع تفکر و تصمیم دیگران قرار میگیرد و فرد اراده و اختیاری از خود ندارد. مانند زمانی که رئیس شرکت از شما میخواهد دستور اخراج فردی را به گوشش برسانید. در این شرایط شما از دستور اطاعت کرده و مطیع رئیستان هستید و فقط نحوه بیان و ابلاغ آن به فرد موردنظر تحت اختیار و انتخاب شماست. گاهی براساس توقعات و خواستههای دیگران، اعتماد به نفس پایین و ترس بالا از اشتباه کردن و... از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده و جمله «هر چی شما بگید» را بیان میکنیم.
خطرناکترین نوع در انواع تصمیمگیریها، تصمیمهای تکانهای هستند. این دسته از تصمیمها بدون عاقبتاندیشی و در قالب حسی ناپایدار و بدون در نظر گرفتن تمام جوانب و پیشامدهای احتمالی اتخاذ میشوند و به نوعی میتوان گفت از گروه تصمیمهای احساسی هستند، با این تفاوت که دارای شدت بیشتریاند. فرد در لحظه تصمیمگیری سرشار از حسی منفی یا مثبت بوده یا قصد قدرتنمایی و نشان دادن برتری و شجاعت خود به دیگران را دارد. در اینگونه موارد با گذر زمان خود شخص نیز از انتخابش تعجب کرده و مدام از خویش میپرسد: «چی شد که من این کار رو کردم؟»
برای مثال در حین مشاجره فرد از روی احساسات منفیای که در آن لحظه دارد و برای نشان دادن قدرت ناگهان اقدام به قتل میکند یا فردی در جشنی بنا بر احساسات مثبت و هیجانات فراوانش کادوی میلیونی هدیه میدهد و تمام حساب خود را خالی میکند. هر دو شخص پس از مدتی اظهار ندامت کرده و از کار خود تعجب میکنند. زمانی که در این شرایط قرار گرفتیم بهتر است قبل از هر اقدامی لحظهای چشمانمان را ببندیم و نفسی عمیق بکشیم. خود را آرام کرده و با کنترل خویش نگاهی دوباره به موضوع داشته باشیم.
تصمیمهای منطقی و عاقلانه از بهترین نوع است. چون فرد با توجه به تمام جوانب و با در نظر گرفتن اطلاعات کافی دست به تصمیمگیری میزند. همچنین تسلط کاملی بر احساسات و هیجانات درونی خود داشته و زمان نیز برای بررسی موضوع کافی است. البته گزینه خطا را هرگز نمیتوان حذف کرد، اما با رعایت اصولی صحیح بهترین را میتوان انتخاب کرد. ما در طول زندگی خود بارها در قالب تمام دستهبندیهای ذکر شده قرار گرفته و دست به اتخاذ تصمیمی زدهایم. اینکه دفعه بعدی در چه شرایطی و جزو کدام دسته قرار میگیریم اهمیت چندانی ندارد. مهم این است که اکنون با مطالعه این نوشتار بتوانیم گزینه بهتری را انتخاب کنیم.