سرویس تاریخ جوان آنلاین: محمدرضا کائینی، دبیر سرویس تاریخ روزنامه جوان، درباره اکنون «اردشیر زاهدی» و زمینه و پیامدهای آن، در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
در سالیان اخیر، اهالی سیاست و تاریخ از "اردشیر زاهدی" خاطرات و تحلیلهایی غیر منتظره میشنوند! این پدیده متعاقب گفت و گوی وی با بی بی سی فارسی در پی شهادت سردار سلیمانی، به گونهای واضح رخ نمود و اعجاب برخی مسئولان را سبب شد، تاجایی که علی مطهری از رسانه ملی خواست که به پخش این مصاحبه بپردازد! این قلم اما، از جمله کسانی است که نه تنها رویکردهای اکنون زاهدی را عجیب نمیداند، بلکه معتقد است اردشیرِ واقعی، همین است که اکنون رخ نموده و نه آنکه در دوران سلطنت پهلوی معرفی شده است. با این همه، چرا او اکنون در جایگاهی ممتاز برای اظهار نظر پیرامون دوران پیش از انقلاب و نیز نگاه واقعیِ سیاست مداران آمریکایی به ایران قرار دارد؟ از منظر این قلم، ماجرا به قرار ذیل است:
یک: او از محارم و صاحبان سِرّ پهلوی دوم به شمار میرود. جای پای او پیش "اعلیحضرت" به قدری محکم بود که رها کردن "شهناز پهلوی" نیز، آن را مخدوش نکرد و وی همچنان به خدمات پیدا و پنهان خود به شاه ادامه داد! دانستههای او از "علیاحضرت" و مادرش نیز آنقدر هست که اگر او در این باره ذرهای نم پس دهد، شهبانو به جای صدور فرمان انقلاب در ایران در برابر دوربین، تا پایان حیات در طبقاتِ منفی منزلش اقامت کند و آفتابی نشود! (آنچه گفتم نیم از هزار ماجراست!)
دو: زاهدی به رغم نزدیکی به شاه و تکرار طوطی وار کلمه "اعلیحضرت" در کلام خود، چندان از او خوشش نمیآید، از سربند معاملهای که پس از بیست و هشت مرداد با پدرش کرد. این از لحن اردشیر در کتاب خاطراتش، هنگامی که ماجرای تبعید فصل الله زاهدی از کشور را نقل میکند، مشهود است.
سه: زاهدی به رغم بی بند و باری و بد دهانی، عیّار و لوطی مسلک هم هست. مانند "شازده" آنقدر پَشندی نیست که از آمریکا به خاطر تحریم ملت خود تشکر کند! او سالها در آن خراب آباد زندگی کرده و آن جماعت گاوچران را خوب میشناسد و تحمیل و ظلم آنان به ملت خویش را بر نمیتابد. مجموعه علل فوق، موجب شده تا شهبانو و فرزندش، از او خوف به دل داشته باشند و نخواهند پا روی دُم وی بگذارند!
نگارنده اما، در این باره بیمی دگر دارد. اهمیت خاطرات اردشیر از شاه و شکل حکومتش، اگر از خاطرات علم فراتر نباشد، فروتر هم نیست. ممکن است این گنجینه تاریخی پیش از استحصال، با آفاتی چون: خودسانسوری، آلزایمر یا مرگ از میان برود، مانند آنچه که وی در دوجلد از خاطرات منتشره خویش کرده است! مناسب است که مسئولان امر با دعوت وی به ایران و ایجاد بستر مساعد برای آن، دانستههای واقعی وی را کشف و در اختیار تاریخ پژوهان قرار دهند.