سرويس حقوق جوان آنلاين:
حقوق بشر ایرانی حامی مهاجران غیرایرانی
تعدادشان در ایران کم نیست. مجوزدارهایشان یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفرند و بدون مجوزهایشان را تا ۴ میلیون نفر آمار میدهند. افغانستانیها حالا دیگر بخشی از جامعه ایران را تشکیل میدهند. مهاجرانی که زبان و فرهنگ مشترکشان با ایرانیها موجب شده تا در طول سالهای بعد از انقلاب در جامعه ایرانی حل و به عنوان بخشی از اعضای این جامعه پذیرفته شوند. قوانین مهاجرتی کشور ما هم تا حد امکان از این مهاجران حمایت کرده و امکان رشد و تحصیل آنها در ایران فراهم است. این مسئله در کنار هممرز بودن ایران با افغانستان موجب شده تا ایران به یکی از اصلیترین مناطق حضور مهاجران افغانستانی تبدیل شود. با وجود این، اما شاید لازم باشد مردم ما بیشتر به این مهاجران همزبان و همفرهنگ نزدیک شوند و دو فرهنگ ایرانی و افغانستانی بیشتر بر اشتراکات فرهنگی با یکدیگر تکیه کنند.
در متروی میدان امام خمینی (ره) وقتی از پلههای مترو بالا میآیید و به محوطه بیرونی مترو میرسید، درست در انتهای سالن بلیتفروشی چند غرفه جلب توجه میکند؛ غرفههایی از کارهای هنری و صنایع دستی. یک گوشه مردی روی صندلی نشسته و چوبهای رنگارنگی پیش رویش قرار دارد. روی یکی از قطعات چوب نقشی را چسبانده و با دقت تیغه تیز ارهمویی را جلو و عقب میبرد تا قطعهای از تابلوی معرق را شکل دهد. بالای سرش نمونههایی از تابلوهای خوشنویسی معرق به دیوار غرفه آویزان است. یکی از تابلوها چشمم را میگیرد. تابلویی معرق از یک دوبیتی. قیمت ۳ میلیون تومانیاش را که میبینم متوجه میشوم این اثر هنرمندانه با جیبم تناسبی ندارد. کمی آن طرفتر مرد میانسالی در غرفهای از آثار خوشنویسی نشسته و چندین قلم نی ریز و درشت و ظرف دوات و ورقی پیش رویش دارد و مشغول خلق آثار هنری خوشنویسی است. دورتادور دیوار غرفه پر است از تابلوهایی که این استاد افغانستانی با دستان هنرمندش خلق کرده است. غرفه دیگر چند مرد افغانستانی پشت سازهای محلیشان نشستهاند و مشغول نواختن موسیقی خودشان هستند و یکی هم با لهجه افغانستانی آواز میخواند. غرفهای دیگر هم در کنار غرفه موسیقی قرار دارد و در و دیوارش با لباسهای رنگارنگ و سنتی اقوام افغانستانی تزئین شده است. جالب اینجاست که لباسهای موجود در این غرفه به لباسهای اقوام ایرانی بسیار نزدیک است و این نزدیکی خبر از گذشته نه چندان دوری میدهد که افغانستان هم جزئی از ایران بود و مردم ایرانی و افغانستانی زیر پرچمی واحد و به عنوان هموطن در کنار هم زندگی میکردند. در غرفهای دیگر هم دختر جوان افغانستانی مشغول آموزش طراحی چهره به چند نفر دیگر است. از چهرههایشان به نظر میرسد همه افغانستانی باشند.
غرفهای هم کتابهای مربوط به مهاجرت را به نمایش گذاشته است. متصدیان این غرفه دیگر افغانستانی نیستند. آنها جوانانی هستند که انجمن دیاران را با اهداف حقوق بشری و کمک به مهاجران غیرایرانی راهانداختهاند. این نمایشگاه هم دستپخت آنهاست؛ نمایشگاهی به مناسبت روز جهانی مهاجران که از ۲۷ تا ۳۰ آذر ماه در یکی از پرترددترین نقاط شهر یعنی متروی امام خمینی (ره) برپا شد تا فرصتی باشد برای گفتوگوی صمیمانه و متفاوت مردم ایران با مهاجران افغانستانی و مشاهده توانمندیهایی که این مهاجران در سایه امنیت و امکانات ایران توانستهاند به آن دست یابند.
رسیدن به مرتبه استاد ممتازی در سایه امنیت و حمایت
به سراغ یکی از هنریترین غرفهها میرویم؛ محمد اوروزگانی استاد خوشنویس افغانستانی از سال ۶۲ به ایران آمده و ۳۶ سال است ساکن ایران شده است. وی از سال ۷۱ رسماً وارد انجمن خوشنویسان ایران میشود و سال ۷۶ با مدرک ممتاز از این انجمن فارغالتحصیل میشود و یک سال هم کلاسهای فوق ممتاز استاد امیرخانی را میگذراند و همچنان مشغول آموختن در کلاسهای فوق ممتاز خوشنویسی است. از سوی دیگر خودش هم دستی بر آتش آموزش دارد و فعالیتهای فرهنگی و آموزشی دارد.
وی با اشاره به اینکه پدر من در شرایط جنگزده و بحران به ایران آمد، میافزاید: «ما به دنبال امنیت به ایران آمدیم و حالا این امنیت را داریم، اما نسلهای دوم و سوم ما دلشان میخواهد به عنوان شهروند ایرانی شناخته شوند.»
وی از راهاندازی مرکز فرهنگی- هنری پناهندگان با همکاری اداره اتباع خبر میدهد؛ جایی که جوانان مستعد مهاجر را بتوانند به راه درست هدایت کنند و به آنها حرفهای بیاموزند تا اشتغال ذهنی این افراد و امنیت جامعه هم تأمین شود.
این مهاجر افغانستانی با اشاره به قوانین مهاجرتی ایران میافزاید: «قوانین ایران در حوزه مهاجرت به دوره پهلوی اول و سال ۱۳۱۳ بازمیگردد و لازم است تا این قوانین بهروزرسانی شود زیرا شرایط جهانی تغییر کرده است.»
اوروزگانی با اشاره به خدماتی که در ایران به وی ارائه شده است، تأکید میکند: «باید از دولت و ملت ایران تقدیر و تشکر کنم.» این استاد خوشنویس معتقد است نخستین فایده مهاجرت وی به ایران این بوده که او مجبور نشده در شرایط جنگی برای دفاع از خودش و برای آنکه زنده بماند به روی کسی اسلحه بکشد و کسی را بکشد. وی میافزاید: «ما از امکانات ایران استفاده کردیم. باسواد شدیم و من به عنوان یک استاد خوشنویس شناخته میشوم، اما از نظر قوانین من برای داشتن آموزشگاه یا گالری با مشکلاتی مواجه هستم؛ این در حالی است که من در حیطه ادبیات فارسی و آثاری فعالیت میکنم که به ازای آن ما به دنیا فخر میفروشیم.»
اوروزگانی با اشاره به ۴۰ سال هزینهای که جمهوری اسلامی برای مهاجران انجام داده است، میافزاید: «ما میتوانیم به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران از این کشور دفاع کنیم. ما با هم همزبان و هممذهب هستیم و زیر یک پرچم قرار داریم و در طول هشت سال دفاع مقدس در کنار مردم ایران بودیم و ۳۵۰۰ شهید دادهایم و جانباز و اسیر داشتیم. ما آنقدر به هم نزدیک بودیم که برای ایران خون دادیم و احساس کردیم امنیت ما امنیت ایران است. به همین خاطر هم در دفاع از حرم به سوریه رفتیم و شهید دادیم.»
وی با انتقاد از برخی قوانین همچون قوانین سختگیرانه درباره کارت بانکی، سیمکارت تلفن همراه یا گواهینامه رانندگی تأکید میکند: «طبیعتاً اگر قوانین این مسائل را برای مهاجران تسهیل کند منجر به نظم و امنیت بیشتری هم میشود و قانونگذاران هم بهتر میتوانند مهاجران را رصد کنند.»
مردم ایران دلگرمم میکنند
غرفه لباسهای سنتی افغانستانی را که نگاه میکنم بیشتر متوجه قرابت فرهنگی ایران و افغانستان میشوم. فاطمه خاوری مسئول کمیته صنایع دستی بانوان مهاجر در ایران است و ۱۸ سالی میشود در این زمینه فعالیت میکند. اشتغالزایی برای بانوان مهاجر بهخصوص بانوان سرپرست خانوار و آموزش کودکان بازمانده از تحصیل از دیگر کارهایی است که این بانوی افغانستانی در ایران انجام میدهد.
از او درباره کودکان بازمانده از تحصیل و دستور رهبری درباره لزوم ثبتنام بچههای مهاجر حتی آنهایی که مجوز ندارند میپرسم که پاسخ میدهد: «از سه سال پیش که رهبری این فرمان را دادند شرایط خیلی بهتر شده است، اما برخی مشکلات هنوز وجود دارد؛ سن بچهها، محل صدور کارت اقامت و برگه حمایت تحصیلی ازجمله این موارد است. علاوه بر آن در برخی مناطق ظرفیت مدارس کم است و برخی از این بچهها نمیتوانند در این مدارس ثبتنام شوند.»
خاوری با اشاره به اینکه ۲۷ سال در زمینه آموزش بچههای بازمانده از تحصیل فعالیت دارد و تاکنون ۷ هزار و ۵۰۰ کودک را آموزش داده میافزاید: «وقتی من این پیام رهبری را شنیدم که حتی بر امکان تحصیل بچههای افغانستانی بدون مدارک قانونی هم تأیید داشتند بسیار خوشحال شدم، اما سالهای ۹۷-۹۶ حدود ۳۰۰ دانشآموز به دلایلی که ذکر کردم از تحصیل باز مانده بودند، اما این تعداد امثال به زیر ۲۰۰ نفر کاهش یافته است.» این بانوی هنرمند در پاسخ به نزدیکی لباسهای اقوام افغانستانی به اقوام ایرانی میگوید: «روز نخست برگزاری نمایشگاه مردم میآمدند و سؤال میکردند این نمایشگاه لباسهای ترکمن یا سیستان است؟ به همین خاطر هم ما بالای غرفه پرچم افغانستان را نصب کردیم، اما نمیتوان نزدیکی فرهنگ و هنر ایران و افغانستان را انکار کرد و همین نزدیکی به ما احساس خوبی میدهد و احساس میکنم در اینجا هم در وطن خودم هستم.»
از نگاه وی این تلفیقها و در هم آمیخته شدنها اشتراکات و برادری و دوستی را میرساند. خانم خاوری که در ایران به دنیا آمده و بزرگ شده میگوید: «در سفر اولی که به افغانستان رفتم فضا برایم غریب بود و حتی برای لحظاتی دچار دوگانگی شدم که من ایرانیام یا افغانستانی؟»
وی تأکید میکند: «در ایران بستری بود که این فرصت را به ما داد و همین نمایشگاه هم با همکاری خوب انجمن دیاران و شهرداری تهران صورت گرفت. انجمنها و سازمانها در ایران خیلی تلاش میکنند تا مهاجران و هنرهای آنان را به مردم معرفی کنند. از سوی دیگر اداره اتباع مرکزی را برای هنرمندان افغانستانی درست کردهاند تا آنها فرصتی برای ابراز هنرشان داشته باشند و این به معنای فرصتی است که در اختیار مهاجران قرار گرفته است.»
این بانو برخی ناملایمات را طبیعی میداند و میافزاید: «کسی که میخواهد رشد کند و دیده شود باید تلاش خود را هم بکند.»
وی میگوید: «باید اعتراف کنم که مردم ایران مردم بسیار شریفی هستند و این صرفنظر از برخی اشکالات قوانین مهاجرتی است.» خانم خاوری از دوستان ایرانیای صحبت میکند که همراه وی بودند و هیچ گاه نگذاشتند انرژیاش کاهش یابد و به او کمک میکردند.
اصلاح و بهروزرسانی قوانین مهاجرت برای پیشگیری از پدیده مهاجران غیرقانونی
پیمان حقیقتطلب، مدیر پژوهشهای انجمن دیاران درباره پدیده مهاجرت و مهاجران سایر کشورها در ایران به «جوان» میگوید: «انجمن ما سه سال است راهاندازی شده و ما سه هدف را دنبال میکنیم؛ تغییر نگرش نسبت به مهاجران در ایران، انجام پژوهشهای مرتبط با مهاجران در ایران و بهبود قوانین مهاجرتی در ایران.»
به گفته وی با راهاندازی این انجمن مردمنهاد سه سال است که روز جهانی مهاجران گرامی داشته میشود. سالهای گذشته در دانشگاهها این مراسم برگزار شد، اما امسال طی مذاکرات با شهرداری این برنامه در سطح شهر برگزار شد. بر این اساس تهران شهر دوستدار مهاجران نامگذاری شده است. ارائه اطلاعات درباره مهاجران، نمایش توانمندیهای مهاجران، اجرای موسیقی زنده و امکان گفتگو بین مهاجران و مردم ایران به عنوان میزبان از اهدافی است که این گروه با برگزاری این نمایشگاه پیگیری میکند.
همچنین بیلبوردهایی به مناسب روز جهانی مهاجران و به رسمیت شناختن حق شهروندی آنان نصب شد.
حقیقتطلب با تأکید بر اینکه مهاجرت پدیدهای رو به رشد است، میافزاید: «در سال ۱۹۶۰، ۵/ ۰ درصد جمعیت دنیا مهاجر بودند، اما حالا ۵/۳ درصد آنها مهاجرند. هر کشوری بنا بر سیاستها و منافع ملی سیاستهای خود را در برابر مهاجران بهروز میکند. به طور مثال آلمان تا سال ۲۰۰۰ مهاجرپذیر نبود، اما بر اساس نیازهایشان سیاستهایشان را بهروز میکنند. از نگاه وی در حال حاضر قوانین مهاجرتی ایران بهروز نیست و مربوط به دوران پهلوی اول است و لازم است تا ما بر اساس منافع کشورمان این قوانین را بهروز کنیم. حقیقتطلب با تأکید بر اینکه ما با مهاجران افغانستانی مشکل زبان نداریم، خاطرنشان میکند: «زبان یک مسئله است و ما برای ادغام مهاجران با سایر شهروندان کشور کار راحتتری در پیش داریم.»
به گفته وی مهاجران در دنیا ۵/ ۳ درصد جمعیت را تشکیل میدهند، اما ۱۰ درصد GDP هر کشوری تولید آنهاست و سه برابر افراد عادی در تولید سهیم هستند. از نگاه مدیر پژوهشهای انجمن دیاران، تکریم مهاجران میتواند روابط ما را با کشورهای همسایه بهبود بخشد. حقیقتطلب آمار مهاجران در ایران را طبق آمار رسمی سال ۹۵ یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر عنوان میکند که از این تعداد ۹۵ درصد افغانستانی هستند. آمار غیررسمی اعلام شده از سوی سازمان جهانی مهاجرت حدود ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار مهاجر در ایران هستند که یعنی ۹۰۰ هزار نفر از آنها غیرقانونی هستند. وی معتقد است مهاجران غیرقانونی بیشتر کارگران فصلی هستند. از نگاه مدیر پژوهشهای انجمن دیاران اگر قوانین مهاجرتی بازبینی شود آمار مهاجران غیرقانونی هم کاهش مییابد و این مسئله موجب میشود تا از بروز برخی جرائم از سوی این مهاجران جلوگیری شود.