ماجرای فرافکنی اصلاحطلبان از ناکامیهای دولت برآمده از اصلاحات، حکایت جماعتی است که خود میکشند، سپس بر قبر مقتول گریه میکنند و بعد دنبال قاتل میگردند.
نمونههای فراوانی از این فرافکنی و دروغ را میتوان به وضوح در صفحات رسانههای اصلاحات دید. این جریان اگر در گذشته دروغهای خود را در زرورقی از مفاهیم و عبارات به ظاهر شیک و درست القا میکردند، اکنون ابایی ندارند که آشکارا و بی پروا دروغهای خود را بدون هیچ پوششی جار بزنند. یکی از آخرین این دروغها، انتساب طرح استعفای روحانی به اصولگرایان است که از سوی صادق زیباکلام در یادداشت روزنامه شرق منتشر شد. نویسنده یادداشت که نشان داده نه صداقت در رفتار دارد و نه کلامی زیبا دارد، در این یادداشت مخالفت با طرح استعفای رئیس جمهور را با دروغی آشکار آغاز کرده و آن اینکه این طرح را «جریان خاص شناخته شده اصولگرایان رادیکال به عنوان استراتژی انتخاباتی به راه انداختهاند.»!
حال آنکه با یک جستوجوی ساده در اینترنت میتوانست به این نکته برسد که برخلاف دروغ گفته شده، این طرح را دوستان او در جریان اصلاحات از جمله سعید حجاریان و اخیراٌ عباس عبدی طرح کردهاند. حتی عبدی در دفاع از پیشنهاد خود گفته است: «این مطلب (استعفای روحانی) موضوعی نیست که فقط من آن را مطرح کنم. برای اولین بار در سطح برخی از وزرا، چنین ایدهای مطرحشده و دارند در مورد آن فکر میکنند؛ برای اینکه ببینند چه باید کرد. برخی از وزرا هم به این نتیجه رسیدهاند که با ادامه این حد از تنش دیگر، کاری نمیشود کرد. شنیدهام که معاون اول رئیسجمهور هم، کموبیش به چنین فکری رسیده است.» گرچه بعدها سخنگوی دولت شنیدههای عبدی را تکذیب کرد، اما همانگونه که مشاهده میشود، برخلاف دروغ زیباکلام، اصولگرایان نه تنها موافقتی با این طرح ندارند، بلکه آن را بازی در زمین دشمن میدانند و صد البته معتقدند که دولت باید با قدرت به کار خود ادامه بدهد و پاسخگوی ناکارآمدیهای خود باشد. استعفا فرار از پاسخگویی است. چیزی که اصلاحطلبان سخت آن را تبلیغ و ترویج میکنند.