سرویس ایران جوان آنلاین: اغراق نکردهایم وقتی بگوییم بزرگترین کابوس در زمان غذا خوردن این است که فکر کنیم تمام سبزیجاتی که بر سر سفره قرار دارند با آب فاضلاب و آبهای آلوده دیگر آبیاری شدهاند. این کابوس یک شهر و دو شهر نیست و حالا به راحتی عکسهایی از مزارعی منتشر میشود که در حال آبیاری زمینهای خود با فاضلابهای متعفن شهری هستند. از مزارع اطراف پایتخت گرفته تا سمنان و ساوه و همدان و استانهای جنوبی و...
این حقیقت است که بسیاری از شهرستانهای کشور درگیر کم آبیها هستند. وقتی با کشاورزان گفتگو میشود، بارشها را به نفع کشتهای دیم میدانند و معتقدند اگر زمینی سهمیهای از آبهای زیرزمینی نداشته باشد، با هر بارش و بارانی هم آبی به آن نمیرسد.
حال اضافه کنیم بحث فصول گرم و تبخیر بالای آبها و خشکسالیهای وقت و بیوقت را به عدم مدیریت آبها تا آنوقت به علت چشم دوختن برخی کشاورزان به فاضلابها پیببریم.
اما این تمام ماجرا نیست و باید گفت، آغازی برای اتفاقات ناگوار بعدی به شمار میآید. وقتی زمینهای کشاورزی و بخصوص سبزیجات، آب مورد نیاز خود را از میان آبهای آلوده جستوجو میکنند، در اصل کابوسی را رقم میزنند که در بسیاری از شهرستانها رنگ واقعیت به خود گرفته و با ورود بیماریهای خطرناکی به سفره شهروندان، سلامت جامعه را تهدید میکنند.
با اینکه کارشناسان طرحهای خوبی مانند ایجاد استخرهای کوچک برای تأمین و ذخیرهسازی آب باهدف اجرای طرحهای تجهیز مزارع و باغات به سیستمهای نوین آبیاری و از جمله آبیاری تحتفشار را ارائه کردهاند، اما مسئولان هنوز هم تجهیز مزارع به این سیستمها در مناطق مختلف را منوط به ایجاد استخرهای ذخیره ساز آب از طرف کشاورزان میدانند و بدون هیچ حمایتی فقط تأکید میکنند اول باید این کار انجام شود و سپس آنها وارد بازی شوند.
سالهاست اعلام میشود درد و معضل آبیاری زمینهای کشاورزی با فاضلاب شهری و بخصوص سبزیجاتی که روزانه مورد استفاده مردم قرار میگیرد، تنها به پایتخت ختم نمیشود و بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک را نیز با خود درگیر و سلامت آنان را تحتالشعاع قرار داده است. حالا کار به جایی رسیده که مسئولان استانی به جای برخورد و جلوگیری از ادامه این روند، سنتی بودن شیوههای کشاورزی را بهانه قرار داده و بدون اینکه اعلام کنند چه کسی وظیفه تجهیز زمینها به سیستم نوین را دارد، شانه از زیر کار خالی میکنند.
همه خوب میدانند بخش عمدهای از آبها در سیستم سنتی هدر میرود و به همین خاطر بسیاری از زمینها تشنه میمانند و کشاورزان هم فاضلابها را نزدیکترین آب برای مصرف زمینها میبینند.
اما چرا مسئولانی که متولی حفظ و تأمین آبها هستند هیچ قدمی در مسیر تغییر این روند بر نمیدارند و همه چیز را به مصاحبه و حرفهای تکراری و ارائه آمار و ارقام در مورد آبهای هدر رفته ختم میکنند؟
خوب است حداقل به مردم گفته شود که فاضلابهای شهری حاوی مقادیر زیادی فلزات سنگین و سمی هستند که با توجه به ثبات شیمیایی، تجزیهپذیری ضعیف و داشتن قدرت تجمع زیستی این فلزات در بدن موجودات زنده به سرعت تبدیل به آلایندههای سمی میشوند. این فلزات توسط گیاهان و پس از مصرف آنها توسط بدن انسانها جذب شده و با تجمع یافتن به غلظتهای سمی میرسند. به تأثیرات این سموم بر روی نوزادان و کودکان به خاطر قرار داشتن در مراحل رشد و نمو بیش از هر دوران دیگری است. تأثیری که باعث کند ذهنی و اختلال در یادگیری و حافظه، آسیب دیدن سیستم عصبی و اختلالات حرکتی نظیر تشنج یا بیشفعالی آنها میشود. بنابراین یکبار دیگر باید پرسید کدام سازمان یا نهادی مسئول مدیریت آبهاست تا با جلوگیری از هدر رفت ۶۰ درصدی آن، به جای سیراب کردن مزارع توسط فاضلابها، آب شیرین و سالم را به حلق گیاهان برساند.