سرویس تاریخ جوان آنلاین: فضای فرهنگی جامعه امروز نشان میدهد بسیاری از جمله جوانان، به دیدن تصاویر تاریخی از جمله عکسهای به جامانده از تهران قدیم علاقه نشان میدهند. در سالیان اخیر انتشارات هنرگویا در پاسخگویی به این نیاز و تمایل اجتماعی، اثر تاریخی- تصویری «طهران قدیم» را منتشر ساخته است. این مجموعه نفیس، تصاویری دیدنی از ابنیه، وقایع و شخصیتهای تاریخی شهر تهران را در خود دارد. این عکسها از مجموعه داریوش تهامی برگزیده شده که از خانواده عکاسان قدیمی و پرآوازه تهران به شمار میرود. نصرالله حدادی در یادداشتی بر این مجموعه در باب موضوع اثر و تاریخچه آن چنین آورده است: «تهران یا طهران، در روز یکشنبه، یازدهم جمادیالاولی سال ۱۲۰۰ هـ ق که برابر با نخستین روز نوروز بود، با خطبهای که به نام آغامحمدخان قاجار خوانده شد و سکههای مضروب به نام به عنوان پایتخت ایران برگزیده شد و با آن که در طول تاریخ شهرهای بسیاری به عنوان پایتخت ایران برگزیده شدهاند، پایدارترین شهری است که با قدمتی بیش از ۲۲۷ سال پایتختی، همچنان این عنوان را یدک میکشد و به نظر نمیرسد شهر دیگری در کشورمان، شرایط پایتخت شدن را داشته باشد و زمزمههای هر از چند سال مسئولان وقت، مبنی بر جابهجایی آن- حتی به صورت سیاسی- تا به امروز فقط در حد حرف باقی مانده است و تهران همچنان مرکز ایران باقی خواهد ماند؛ با تمام مشکلاتش از ترافیک کشنده و تراکم جمعیت فراوانش تا تردد میلیون خودرو و موتورسیکلت و کارخانههای آلاینده بسیار و طبیعت و محیطزیستی که هر روز آلودهتر از گذشته میشود و خدا میداند این ره که اهالی تهران میروند، به کجا ختم خواهد شد و آیا در چشمانداز نیمقرن آینده این ابرشهر ایران، میتوان جایی برای زیستن را پیشبینی کرد یا خیر؟
خفقان هوای تهران، در فصول سرد سال چنان است که هوایی برای استنشاق باقی نمیماند و تمامی آنچه از قوه به فعل میآید تا از آلایندگی هوای این شهر کاسته شود، فقط و حداکثر در حد مُسَکّن است و بس و برای بیمار، افاقهای نداشته و شرایط رو به موت او را بهتر فراهم میآورد و شاید در این رهگذر، عدهای عطای تهران را به لقایش ببخشند و به جای این ۸۰۰ تا هزار کیلومتر مربع به دیگر نقاط این سرزمین یک میلیون و ۶۴۸ هزار کیلومتری بروند و این امر نیز بسیار بعید است و شک نداشته باشید «وحشتآباد»ی را که ساختهایم، کارش به جایی کشیده خواهد شد که نه آب آن و نه هوایش قابل خوردن و تنفس خواهند بود و نه خیابانهایش جایی برای تردد دارند.
امروز تهران به یک پارکینگ بزرگ تبدیل شده و سرسام صدا و آلودگیهای صوتی چنان عرصه را بر ساکنان آن تنگ کرده است که شنیدن صدای بالای یکصد دسیبل، امری عادی برای پایتختنشینان است و تردد میلیونها موتورسیکلت- که فقط از درخت بالا نمیروند- امان همه را بریده است. اینکه ما همچنان ساکن این شهریم و تمامی راهها به تهران ختم میشود و بهرغم این همه کاستیها، مشکلات و دردسرها تهران همچنان پرجاذبهترین شهر ایران است و این ملک و این روزگار، همچنان برمدار ۲۲۷ سال گذشته خود خواهند گشت هر چند به سختی و امیدی به آینده این شهر نمیتوان داشت.
هویت معماری تهران، همچون آب و هوایش به کلی رنگ باخته و رو به انهدام است، پرندگان جز اندکی از آنان از این شهر گریختهاند؛ همه چیز در این شهر مصنوعی است و زندگی آپارتماننشینی- که هیچ سنخیتی با فرهنگ و نحوه زندگی ما ایرانیان ندارد- تنها راه چاره برای سرپناه داشتن است و هیچ بعید ندانید همین خانههای قوطی کبریتی در آیندهای نه چندان دور تبدیل به محلی برای خواب خواهند شد و جای آسایش و آرامش نخواهند بود. تهران و تهراننشینان، امروز ظاهراً از تمامی مظاهر تمدن جدید برخوردارند و آسودگی ظاهری، حکمفرما بر زندگی آنان است، اما آرامش، حلقه مفقوده زندگی مردمان این شهر است وای کاش طی این دو قرن و ربع قرن اخیر با تهران چنین نمیکردیم و تنها باید بکوشیم وضع از اینکه هست وخیمتر نشود و امید آن که روزی را شاهد باشیم همگان با همکاری یکدیگر، تهران را به شهری مُبَدل نموده تا برای زندگی، توأم با آسایش و آرامش باشد و این مهم تنها با خواست تکتک اهالی این شهر میسر است و بس.»