کد خبر: 956434
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۸
رحیم زیادعلی
«تأکید می‌کنیم جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد... البته آن‌ها (امریکایی‌ها) مسئله جنگ را صریحاً مطرح نمی‌کنند، اما درصددند با اشاره و کنایه، «شبح جنگ» را ایجاد و بزرگ کنند تا ملت ایران یا ترسو‌ها را بترسانند.»
این عبارت بخشی از سخنان مرداد ماه سال گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم است که در دیدار رمضانی اردیبهشت ماه امسال با مسئولان و کارگزاران نظام با ادبیاتی دیگر تکرار شد. «.. البته جنگی نخواهد شد بلکه برخورد، برخورد اراده‌هاست و در این زمینه، اراده ملت ایران و نظام اسلامی قوی‌تر از دشمن است.».
اما چرا جنگ نخواهد شد؟ موانع و محدودیت‌های امریکا برای تدارک جنگ نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران چیست؟ این یادداشت خواهد کوشید، به این سؤال یا سؤالات مشابه پاسخ بدهد.
بسیاری از کسانی که گزینه مذاکره با امریکا را برای پیشگیری از یک جنگ نظامی علیه ایران پیشنهاد و بلکه تبلیغ و ترویج می‌کنند، ترس خود را پشت نوع آرایشی که امریکا در منطقه گرفته، پنهان می‌کنند. اما آیا آرایشی که اکنون امریکایی‌ها در منطقه به خود گرفته‌اند، تصویر یک جنگ و حمله گسترده را به نمایش می‌گذارد یا به عکس جنبه دفاعی و کاهش آسیب‌پذیری دارد؟
در منطقه خلیج فارس اکنون هیچ شناور عمده امریکایی وجود ندارد و حتی آن‌ها ناو‌های ترابری خود را هم از تنگه هرمز خارج کرده‌اند. از این رو برخلاف تصور مدعیان وقوع جنگ که ورود ناو امریکایی آبراهام لینکلن را نشانه‌ای برای اثبات ادعای خود می‌دانند، استقرار این ناو در دریای عرب بیش از آنکه رویکردی تهاجمی داشته باشد، بیشتر جنبه دفاعی دارد.
توان بازدارندگی و موشکی ایران: در سوی دیگر ماجرا جمهوری اسلامی ایران طی ۴۰ سال گذشته و به مدد بهره گیری از توان بومی خود در حوزه دفاع، به سطحی از بازدارندگی خصوصاً در حوزه موشک‌های برد بلند رسیده است که اگر دشمن بخواهد کوچک‌ترین اقدامی علیه ایران تدارک ببیند، پیش از هر تهاجمی باید به فکر دفاع از خود باشد. شاید بر اساس همین برآوردهاست که مسئولان کاخ سفید علناً اذعان می‌کنند که ما دنبال جنگ نیستیم. اما همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب تصریح کرده‌اند، آن‌ها می‌خواهند شبح جنگ را بزرگ کنند تا ترسو‌ها را بترسانند و از دل این تهدید‌های توخالی مذاکره را تحمیل و بلکه به قیمت گزاف به ما بفروشند.
بنابراین آنچه این روز‌ها در شبکه‌های خبری همسو با دشمن مشاهده می‌شود و بعضاً در برخی رسانه‌های داخلی دنبال می‌شود، بیش از آنکه ناشی از قدرت امریکا باشد، متأثر از جنگ روانی و پروپاگاندای رسانه‌ای آنهاست.
واگرایی در مثلت تصمیم: علاوه بر این‌ها تجربه نشان می‌دهد هرگاه در امریکا تصمیم به آغاز جنگی گرفته شده، سه ضلع وزارت خارجه، وزارت دفاع و سازمان سیا در شکل گیری این تصمیم مؤثر بوده و در هماهنگی کامل بوده‌اند. حال آنکه در شرایط کنونی اضلاع این مثلث نه تنها کمترین هماهنگی با هم ندارند، بلکه در اوج اختلاف و واگرایی هستند. وقتی که جیمز ماتیس نظامی بازنشسته و کارکشته به اعتراض وزارت دفاع را ترک می‌کند و تحلیل‌های سازمان سیا مغایر آن رویکردی است که در وزارت خارجه دنبال می‌شود، نشان می‌دهد که انسجام در تصمیم‌گیری در بین اضلاع این مثلث به نازل‌ترین سطح خود رسیده است.
ارتش امریکا، فرسوده و خسته: فرسودگی و خستگی ارتش امریکا در هوا، دریا و زمین را نیز می‌توان به تمام دلایلی که گشودن جبهه‌ای دیگر از جنگ امریکا را منتفی می‌کند، اضافه کرد.
ارتش امریکا در شرایط کنونی در وضعیتی به‌سر می‌برد که در هیچ یک از ادوار تاریخی گرفتار آن نبوده است. ارتشی که ۱۸ سال درگیر جنگ بوده و طولانی‌ترین جنگ را تجربه کرده است. فرمانده نیروی دریایی این کشور در جایی گفته است: ۲۰ سال است که همواره یک سوم توان من در دریا و در حال مأموریت سپری می‌شود! او از این مأموریت به مأموریت یک شرکت کشتی‌رانی تعبیر می‌کند تا یک نیروی دریایی راهبردی یک ابرقدرت. مأموریت‌ها در این نیرو از شش ماه به ۹ ماه افزایش یافته و این طولانی بودن مأموریت یعنی فرسودگی، خستگی و کاهش انگیزه جنگندگی و حتی دفاع. کما اینکه گوشه‌ای از این خستگی و فرسودگی توأم با ترس سال ۹۴ و در جریان تجاوز ۱۰ تفنگدار نظامی امریکا در نزدیکی جزیره فارسی که توسط دلاورمردان نیروی دریایی سپاه دستگیر شدند، به خوبی نمایان بود.
یک مؤسسه امریکایی که داده‌های اطلاعاتی او همواره یکی از شاخص‌های تعیین کننده برای بودجه نظامی امریکاست، بر اساس تحقیقاتی که انجام داده می‌گوید: ۵۰ درصد نیروی هوایی امریکا آمادگی عملیات ندارد. برای نخستین بار میانگین عمر هواپیما‌های این کشور به ۲۷ سال رسیده و در کنار آن از کمبود خلبان و نیروی انسانی نیز رنج می‌برد. علاوه بر این هیچ‌گاه در تاریخ امریکا مشاهده نشده که این کشور در سه حوزه کاملاً متفاوت و متمایز با هم درگیر بوده باشد. امریکا با روسیه در یک رقابت و بلکه مقابله پنهان نظامی به سر می‌برد، در دریای جنوبی چین هم با چین در حال درگیری است و حالا در منطقه غرب آسیا و خلیج فارس. همین تنوع و گستردگی که به تناسب آن مأموریت‌های متفاوت برای نیروی دریایی، هوایی و زمینی امریکا تحمیل می‌کند، ماشین جنگی این کشور را به تحلیل برده است.
اختلافات سیاسی در هیئت حاکمه امریکا: درگیری‌های سیاسی و کاهش محبوبیت رئیس جمهور امریکا را نیز می‌توان به همه این موارد اضافه کرد. تقریباً هفته‌ای نیست که مجلس سنا و نمایندگان امریکا، ترامپ را به خاطر اقدامات و تصمیمات نابخردانه‌ای که مرتکب می‌شود، به «استیضاح» تهدید نکند. خصوصاً آنکه کمتر از دو سال دیگر انتخابات ریاست جمهوری امریکا خواهد رسید و ترامپ نمی‌خواهد رئیس جمهور یک دوره‌ای لقب بگیرد.
ایالات متحده امریکا اکنون در چنین شرایطی به سر می‌برد؛ کشوری که در حوزه‌های مختلف سیاسی، نظامی و اقتصادی دچار اختلاف، واگرایی و تنش است. آیا توان و تحمل گشودن جبهه دیگری از جنگ برای خود آن‌هم مقابل کشوری قدرتمند که عمق نفوذ استراتژیکش منطقه را درنوردیده و تا دور دست‌ها فرا رفته و به الگویی برای ملت‌های منطقه علیه استکبار تبدیل شده است، دارد؟ بنابراین جنگ دشمن با ایران نه در حوزه نظامی که در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و نفوذ اطلاعاتی تعریف شده است. البته این تحلیل مانع از آن نمی‌شود که نیرو‌های مسلح، تهاجم نظامی دشمن را برای همیشه پایان یافته تلقی کنند، چنانکه رهبر معظم انقلاب اردیبهشت‌ماه گذشته در دیدار معلمان و فرهنگیان به این نکته اشاره و تصریح کردند: علی‌الظاهر در زمینه نظامی آرایش جنگی ندارد که البته نظامیان ما حواسشان جمع است.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
عبدالله اللهیار
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۸/۰۳/۰۴
0
0
امریکایی های بزدل و صهیونیست تکلیفشان در قرآن واضح است که بلوف مانور و گنده گویی زیاد میکنه، اما خداوند به ما مسلمانان میگه استقامت کنید انها پا به فرار میگذارند .فلسطین را که مظلومند و هیچی ندارند طی چندین جنگ دیدید و با حزبالله،
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار