میگویند اگر آدم و حوا به تحریک شیطان از فرمان الهی سرپیچی نمیکردند و به حریمهای روضه رضوان احترام میگذاشتند و ابلیس را از خود دور میکردند قطعاً هنوز هم در آن جایگاه ملکوتی حضور داشتند و اینکه هویت انسان از چنین مقطعی شروع میشود تا همهچیز را درس عبرتی برای خود بداند و همیشه به یاد داشته باشد تا مسیر را بهغلط طی نکند. در طول بلندای سپری شده از دوران آدم تا خاتم همه کسانی که مدعی رسالت بودند با امتحانات سختی روبهرو میشدند که معدودی توانستند ابراهیم باشند و اسماعیل را با دست خود به مسلخ ببرند و مقامی را برای طواف بهجا بگذارند و در نهایت روسفید برگشته و باز هم علیگونه فزت و رب الکعبه را بخوانند تا همانگونه که در کعبه متولد شدهاند در محراب هم به شهادت برسند و اینگونه میراث خود را به فرزندان بسپارند تا ادامه یابد و مستمر باشد که در طول دوران صفحاتی از تاریخ را روشنایی بخشد و هویتی بماند برای آیندگان و خرداد ۴۲ را بیافریند که نطفههایی در آن بسته و گهوارههایی تکان داده شود که در میان آن هالههایی از نور خوابیده باشند تا در سال ۵۷ یومالله ۲۲ بهمن را تجلی نمایند و گروهی از ساکنان همان گهوارهها در راستای به ثمر رساندن انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به شهادت برسند و این امر تداوم داشته باشد تا امانت به شهدای مدافع حرم تحویل شود و دست به دست به صاحب اصلی آن حضرت مهدی (عج) اعاده شود.
هویت من و شما و آنهایی که منصفانه به روند این گذار اعتنا و اعتقاد دارند چیزی جز به دست آوردن فیض شهادت نیست و الگوی این مسیر هم در گلستانهای شهدا و یادمانهای هویزه و دشت عباس و حوالی حرمین پیدا میشود. حالا اگر این تیتر باارزش در بعضی از مکانها و زمانها به تاراج میرود حرف دیگری در میان است که بوی سند ۲۰۳۰ را میدهد نه هویت اصلی ما.
برگزاری شبه جشنوارهای تحت عنوان «هویت من در گذر تاریخ» را در یکی از هنرستانهای دخترانه کشور که ساختمان آن حاصل ایثار مالی یکی از این هویتهای خیر است، نمیتوان با برگزاری اینگونه مراسم تخریب کرد و به حاشیه فرستاد، زیرا این متولیان و بنیانگذاران تفکرات دیگری که شایسته لقب ایثار است را در سر میپرورانند و به آن اعتقاد دارند نه فلسفههای پوپولیستی که کلیپ یک خواننده زیرزمینی خارج از کشور را در بعضی از پیشدبستانیها و دبستانهای کشور بهعنوان زنگ ورزش به خورد کودکان و نوجوانان میدهند! ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه صبح روز یکشنبه ۱۵ اردیبهشت مصادف با ۲۹ شعبان است که به روایتی قرار بود فردایش اولین روز ماه مبارک رمضان باشد.
تعدادی از مدیران و فرهنگیان مرد و زن به دعوت مدیر به هنرستان آمدهاند تا به تماشای جشنوارهای بنشینند که ۱۵ نفر از هنرجویان دختر با لباسهای محلی اقوام مختلف که هر کدام ویژگی خاص خود را داشت در غرفهای ظاهر میشوند و مورد تشویق مدعوین که اکثراً آقایان هستند قرار میگیرند! و در ادامه مهمانان به تونلی راهنمایی میشوند که در آن تاریخ ایران را از بدو پیدایش تا زمان معاصر به نمایش میگذارد که به چند بخش پیش از اسلام، دوره اسلامی، هجوم مغولها، افشاریه و دوران معاصر تقسیم شده است که برای هر دوره نمادهای شاخص آن را طراحی و بهصورت ماکت یا نقاشی و چاپ روی پارچه به نمایش گذاشته بودند.
در هر یک از غرفهها که نشان از ایدهپردازی حسابشده بود توسط یکی از هنرجویان برای بازدیدکنندگان محدود توضیح داده میشد، اما مقطع بعدی این فستیوال کارناوالگونه مماس با آخرین لحظات ورود به ماه مبارک رمضان که فصل تلاوت قرآن لقب دارد در سالن هنرستان اتفاق میافتد که اجرای نمایشی است توسط هنرجویان آن.
هر یک از نقشآفرینان استادانه شخصیتی از عبور تاریخ را ارائه دهند که بیشتر به یک تئاتر حرفهای و برنامهریزیشده فارغ از فعالیتهای دانشآموزی شباهت داشت! بهرغم اینکه این کارناوال فستیوالگونه، اما جشنواره نامگرفته، طی ماههای اسفند و فروردین و اردیبهشت بهکرات تکرار شده بود، ولی برگزاری اختتامیه آن در زمانی ویژه یعنی یک روز قبل از آغاز تقویمی ماه رمضان اگرچه به نظر میرسید از ظرفیت یک هنرستان دخترانه افزون باشد، اما تا ساعت ۱۲ ظهر ادامه یافت و مدعوین خاص را نیز تا آخرین دقایق با خود به همراه داشت!
*روزنامهنگار پیشکسوت