سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: چگونگی تشویق و تنبیه فرزندان و تغییر رفتار آنها از جمله موضوعات و دغدغههای همه والدین است. اینکه اصلاً تنبیه لازم است یا فقط باید تشویق کرد یکی از پرسشهای اصلی آنهاست. تقریباً همگی آنها میپرسند فرزندم را چه زمانی تشویق و چه زمانی تنبیه کنم؟ چه کار کنم فرزندم لوس نشود؟ چگونه میتوانم او را وادار به تمیز کردن اتاق و وسایلش کنم؟ ادب و مسئولیتپذیری فرزندم را چگونه افزایش دهم؟ راهکارهای افزایش راستگویی و ترک دروغگویی در بچهها چیست؟ این سؤالها و سؤالهای بسیار زیاد دیگری از این دست همیشه ذهن پدران، مادران و مربیان را به خود مشغول کرده است. در کتاب «تغییر دادن رفتارهای کودکان و نوجوانان» تألیف جان کرومبولتز و هلن کرومبولتز، با سطح وسیعی از این سؤالها و پاسخهای آنها آشنا میشویم. این کتاب را انتشارات فاطمی با ترجمه دکتر یوسف کریمی منتشر کرده است. البته دکتر کریمی تنها به ترجمه صرف این کتاب بسنده نکرده و با پیراستن نسخه اصلی از برخی ناسازگاریها و افزودن مطالبی متناسب با فرهنگ بومی، نقش مترجم و مؤلف را در نشر این کتاب داشته است. در این کتاب نویسندگان تلاش کردهاند تا آنچه معمولاً به صورت ناصحیح میان والدین، مربیان و فرزندان رخ میدهد را بیان کرده و پس از آن با ذکر مثال به صورت رفتاری صحیح به تصحیح نوع برخورد سابق با فرزند یا دانشآموز اشاره کنند.
اصول و قوانین کنترل رفتار یکی از مباحث مهم و مطرح در روانشناسی است. این اصول در عرصههای گوناگونی مانند نظریهپردازی، پژوهش، تربیت و اصلاح رفتار کاربردهای فراوانی دارند. در میان مکاتب گوناگون در تاریخ علم روانشناسی، مکتب رفتارگرایی بیش از دیگر مکاتب برای این اصول اهمیت قائل شده و به بسط و توسعه آنها پرداخته است. افرادی که از دور با مباحث روانشناختی آشنا هستند حتماً نام شرطیسازی کلاسیک پاولوف و واتسون و نیز نام برنامههای رفتاری اسکینر را شنیدهاند. مکتب رفتارگرایی با این افراد در دنیا شناخته شده است. در این مکتب با تکیه بر بررسی رفتارهای قابل مشاهده- به جای مطالعه ذهن که فرآیندهای آن قابل رؤیت نیستند- سعی شده است تا قوانینی مطرح شود که بهوسیله آن بتوان رفتارهای صحیح را تثبیت و تقویت کرده و رفتارهای ناصحیح را اصلاح نمود. در این کتاب با این قوانین به صورتی کاملاً پیشرفته و مطالعه شده آشنا میشویم. بخشهای پنجگانه تقویت رفتارهای مطلوب، به وجود آوردن یک رفتار تازه، از میان بردن رفتارهای نامطلوب، تغییر دادن پاسخهای عاطفی و تغییر دادن رفتار خودتان تمامی مباحث کتاب را پوشش میدهند. محور اصلی مباحث در این کتاب تقویت است که نکات زیادی درباره آن آمده است، مانند تقویتکنندهها برای همه یکسان نیستند، اثر تقویتکنندهها در هر زمان یکسان نیست، فاصله میان رفتار و عرضه تقویتکننده، تقویتکنندههایی که با تأخیر عرضه میشوند به منظور آموزش استقامت و شکیبایی، و نکاتی دیگر که برای آشنایی با آنها مطالعه کتاب پیشنهاد میشود. این کتاب علاوه بر والدین و مربیان، برای دانشجویان رشته روانشناسی و علوم تربیتی نیز مفید میباشد و میتوان از آن به عنوان کتابی کمکی در دروسی مانند یادگیری و روانشناسی پرورشی استفاده کرد.
نکته قابل ذکر اینکه اصطلاح تقویت و پاداش در ذهن برخی افراد به گونهای منفی نقش بسته است. آنها میگویند دادن جایزه و تشویق بچهها به منزله رشوه دادن یا چاپلوسی است. برای از بین بردن این اشکال نویسندگان به تفاوت میان تقویت با رشوه و چاپلوسی اشاره کردهاند.
باید به این نکته نیز توجه داشت که مثالها و داستانها نباید از سوی خوانندگان به عنوان نسخهای قطعی برای اصلاح رفتارهای نامطلوب تلقی شود. چنانچه یکی از اصول ذکر شده در مورد فرزند درست درنیاید، آن را نباید دلیل بر بی اعتباری یا نادرست بودن این اصول دانست. زیرا معمولا هر رفتار نادرستی ممکن است ناشی از عوامل گوناگونی باشد که کنترل همه آن علل برای اصلاح آن رفتار ضروری است. هم چنین برای اصلاح یک عادت میتوان از بیش از یک روش و یا ترکیبی از روشها استفاده کرد.
همانگونه که اشاره شد این کتاب بر اساس رویکرد رفتارگرایی نوشته شده، به همین جهت ممکن است دیگر رویکردهای روانشناختی- مانند روانکاوی (روان تحلیلگری) - با مطالب آن موافق نباشند، کما اینکه نویسندگان به این مطلب اشاره کرده و با برداشتی سطحی از اصول روانکاوی، آن را نقد کردهاند.
تغییر دادن رفتارهای کودکان و نوجوانان با تکیه بر روانشناسی و آموزش و پرورش، از اصلهایی سخن میگوید که امروزه، به صورتی بسیار گسترده کاربردهای فراوان دارد. مربیان، معلمان، پدران و مادران، در کودکستانها، دبستانها و مدرسههای راهنمایی تحصیلی و دبیرستانها و مدرسههای کودکان استثنایی، بیمارستانهای روانی، مراکز اصلاح و تربیت نوجوانان بزهکار و خانوادهها از اصلهایی که در این کتاب آمده است، برای پدید آوردن رفتارهای پسندیده در کودکان و نوجوانان، راهها و روشهای فراوان آموختهاند و آنها را به کار بردهاند.
هر یک از این اصلها با مثالها و داستانهایی روشن، که بیشتر واقعی است، درهم آمیخته شده تا به صورتی ساده و آشنا و با زبان و بیانی گیرا، درخور فهم همگان باشد. به همین سبب کتاب، علاوه بر کارشناسان و پژوهشگران روانشناسی، میتواند برای معلمان، دانشجویان تربیت معلم و همه کسانی که به صورتی با کودکان و نوجوانان سروکار دارند، راهنمایی بسیار سودمند و پاسخگوی بسیاری از پرسشهایی باشد که درباره رفتارهای کودکان و نوجوانان دارند.
آنچه در روانشناسی معاصر تحت عنوان «تغییر دادن رفتار» آمده، مجموعهای است متنوع از اصول و روشهای تجربی روانشناسی که کاربرد وسیعی در زمینههای مختلف، از جمله در رواندرمانی، اصلاح بزهکاری، آموزش مهارتهای اولیه و مطالب درسی به کودکان یا بزرگسالان عقبمانده ذهنی، و همچنین ایجاد رفتارهای مطلوب یا تغییر دادن رفتارهای نامطلوب در کودکان عادی دارد.
چون هدف این بوده است که گذشته از دانشجویان رشتههای روانشناسی و تعلیم و تربیت، دانشجویان مراکز تربیت معلم، معلمان مدارس، مربیان کودک، مسئولان کودکستانها، مادران و پدران و کسان دیگری هم که به نحوی با امر پرورش و آموزش کودکان عادی سروکار دارند بتوانند با اصول تغییر رفتار آشنا شوند و احیاناً از آنها استفاده کنند، کوشش شده تا اصول مزبور به زبانی بسیار ساده و به کمک مثالها و داستانهای متعدد به خواننده عرضه شود؛ و البته در این رهگذر، برای رعایت مسائل فرهنگی، مترجم مجبور به حذف بعضی از مثالها و اضافه کردن مثالهای دیگری که با فرهنگ جامعه ما همخوانی بیشتری داشته باشد، شده است.
همچنین برای نشان دادن این مطلب که فرهنگ ما از این اصول بیگانه نبوده و بسیاری از آنها را از دیرباز میشناخته و مورد استفاده قرار میداده است، در بحث پایانی بعضی از فصلهای کتاب، مثالها و نمونههایی از آن اصول از منابع قدیمی ایرانی ارائه شده تا به کتاب تا حدودی جنبه تطبیقی دهد و آن را از حالت ترجمه صرف خارج کرده باشد. در مجموع میتوان گفت: کتاب حاضر، کتابی علمی است که برای نشان دادن کاربرد بعضی از اصول روانشناسی در شکل دادن یا اصلاح کردن رفتارهای کودکان و نوجوانان، با زبانی ساده و به شیوهای کاربردی برای زندگی روزمره در امر تربیت بسیار سودمند میباشد.