
«لزوم داشتن ديپلماسي ورزشي قوي»، اين جملهاي است كه اين روزها زياد شنيده ميشود و علت آن نيز كاملاً روشن است در برخي رشتهها با كميته بينالمللي المپيك و فدراسيونهاي جهاني آنها به مشكل برخورديم. خب اين طبيعي است كه بسياري از كشورها به دلايل گوناگون با چنين معضلي روبهرو شوند، ما هم امروز دچار اين مشكل هستيم، اما...
تفاوت ورزش ايران با ورزش ساير كشورها در چيست كه آنها اكثراً به راحتي اين معضلات را حل ميكنند، اما ما به محض روبهرو شدن با چنين مشكلاتي تن و بدنمان ميلرزد، آن هم بابت خطر تعليق يك رشته يا حتي كل ورزش كشور؛ تفاوت در نوع نگرش، ارتباطگيري و رايزنيها وراي محيط ورزش است كه متأسفانه ما در اين بخش بسيار ضعيف عمل كرده و ميكنيم.
بايد گفت جاي تأسف است كه مسئولان ورزش كشور در اين خصوص نيز به صورت سليقهاي برخورد ميكنند و آنجا كه بحث چهره شدن در ميان باشد خوب جلو ميافتند، اما وقتي پاي دفاع از كل ورزش و رشتههاي كمسروصداتر به ميان ميآيد، ديده نميشوند. امروز ورزش كشور با خطر روبهرو است، خطر تعليق از سوي كميته بينالمللي المپيك كه البته همه ميدانيم اين ظاهر قضيه است و پشت آن لابي قوي صهيونيستها براي منزوي كردن ايران بزرگ و اسلامي قرار دارد.
دليل اين تلاش مهم نيست، مهم اين است كه ميخواهند به ورزش ايران ضربه بزنند و مسئولان ورزش ما ساكت هستند و اميدوار به اينكه اتفاقي رخ ندهد، اما اتفاقي بزرگ و تلخ در راه است اگر ما با همين خوشخيالي روزها را شب و شبهايمان را روز كنيم. فدراسيونها تلاش خود را انجام ميدهند، نمونهاش كشتي كه پهلوانانه مقابل اتحاديه جهاني و كميته بينالمللي المپيك ايستاده، اما دست تنهاست و كار فقط در ميدان ورزش و روي تشك كشتي تمام نميشود. بايد مسئولان رده بالا راهي كميته بينالمللي المپيك شوند و IOC را مجاب كنند كه حق با ايران است.
ديپلماسي ورزشي اينجاست كه به كار ميآيد، ديپلماسي قوياي كه تاكنون يكي، دو بار در فوتبال به ياريمان آمده كه يكبار آن واقعاً جاي دفاع ندارد، با اين حال اين ديپلماسي جواب داد، اما حالا پاي كل ورزش و يك رشته پرهوادار، پرمدال، پرپهلوان و قهرمان در ميان است، پس انتظار ورود مسئولان بلندپايه ورزش، مسئولان بلندپايه سياسي و سياست خارجي براي دفاع از حق ايران اصلاً انتظار بيهودهاي نيست. شنيده ميشود قرار است جلساتي برگزار و خطمشي مشخص شود. حرف اين است كه كار از برنامهريزي براي تشكيل جلسه گذشته و بايد در عمل اقدامي درست صورت گيرد.
وزارت ورزش، كميته ملي المپيك، مقامهاي ارشد سياسي و وزارت امور خارجه بايد در اين خصوص وارد عمل شوند و خيلي سريع اقدامات لازم را انجام دهند. اينكه منتظر تشكيل جلسه بمانيم و دست روي دست بگذاريم و دلخوش باشيم، بزرگترين اشتباه است. گفتيم توقع اين است كه مسئولان عالرتبه به صورت ويژه به اين مشكل نگاه كنند و مانند همان چند بار قبل وارد عمل شوند تا ورزش ايران ضربه نخورد. دفاع از حق مسلم ايران در اين خصوص اصليترين وظيفه فدراسيونها و مسئولان آنها و در ردههاي بالاتر مسئولان سياسي نظام است كه اميدواريم از آن غفلت نشود.