کد خبر: 879013
تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۱
مرور خاطرات مستند‌ساز برجسته كشور از پياده‌روي 250 كيلومتري اربعين
مصطفي دالايي را از سال‌ها پيش مي‌شناسم؛ از زماني كه با اين مستند‌ساز برجسته جنگ درباره روايت فتح حرف زدم.
صديقه رضواني‌نيا 

مصطفي دالايي را از سال‌ها پيش مي‌شناسم؛ از زماني كه با اين مستند‌ساز برجسته جنگ درباره روايت فتح حرف زدم. مصطفاي روايت فتح صحنه‌هايي از سال‌هاي جنگ را با دوربينش ثبت و ضبط كرد كه نه‌تنها از بي‌نظيرترين صحنه‌هاي جنگ ماست، بلكه در تاريخ مستند‌سازي جنگي دنيا هم كم‌نظير است؛‌صحنه‌هايي كه تا هميشه در حافظه تاريخي اين كشور خواهد ماند. حالا رسيده‌ايم به اربعين و مرور خاطرات مستند‌ساز برجسته كشورمان از روزهايي كه در عراق و در مسيري حدود 250 كيلومتری صحنه‌هاي دلدادگي مردم عراق را با دوربينش ثبت كرد. «اين شرح بي‌نهايت» جزو اولين مستندهايي بود كه سال 1390 درباره پياده‌روي اربعين به تهيه‌كنندگي شبكه اول سيما ساخته شد. او امسال نيز مستند «ياران اربعين» را براي شبكه 3 سيما ساخته‌است كه پخش آن به زودي از تلويزيون آغاز خواهد شد. با مصطفي دالايي در غروب يكي از روزهاي پاييز و در حال و هواي اربعين به گفت‌وگو نشستيم. 

آقاي دالايي چه شد كه سراغ زائران اربعين رفتيد و مستندي در حال و هواي پياده‌روي اين روز ساختيد؟ 
سال 90 بود، مدت زيادي هم تا اربعين نمانده بود كه دوستم آقاي وحيد چاووش از من خواست همراه گروه ايشان براي راهپيمايي اربعين برويم. ايشان قبلاً اين سفر را رفته و تصاويري گرفته بود كه چندين بار هم از تلويزيون تحت عنوان «يادداشت‌هاي يك پياده» پخش شد. به عقيده من مستندهاي ايشان خيلي روي مردم تأثير داشت و باعث شد آنها با پياده‌روي اربعين آشنا شوند و بشتابند كه آنها هم مثل مردم عراق اين كار را بكنند. من فكر مي‌كنم فيلم‌هاي آقاي چاووش تأثير جدي در حضور مردم كشور ما در راهپيمايي باشكوه اربعين داشت. 

من از عشق و ارادت مردم عراق به ويژه شيعيان اين كشور نسبت به امام‌حسين(ع) به‌خصوص علاقه آنها به زيارت اربعين مسائل عجيبي شنيده‌ام. شما كه در نخستين سال‌هاي بعد سقوط صدام به اين كشور سفر كرديد و از راهپيمايي اربعين گزارش تصويري گرفتيد،آن روزها چه صحنه‌هايي ديديد و چه ماجراهايي شنيديد؟
يادم مي‌آيد سال 1390 كه ما در عراق بوديم با فردي مصاحبه كرديم كه تا آن زمان 14 بار اربعين پاي پياده به سمت كربلا رفته بود.چند تا از سفرهاي او در زمان صدام و حزب بعث بود. او براي ما توضيح مي‌داد كه زمان صدام، شيعيان به هر طريقي خود را به كربلا مي‌رساندند. آنها از مسيرهاي فرعي و از لابه‌لاي نخلستان‌ها و باغ‌ها مي‌رفتند تا گرفتار مأموران استخبارات عراق(همان حزب بعث) كه در شناخت شيعيان تبحر خاصي داشتند، نشوند. زائران پياده اربعين، روزها در ميان نخل‌ها مخفي مي‌شدند و فقط شب‌ها حركت مي‌كردند، مردم هم خرما و آب و خوراكي براي آنها لا‌به‌لاي نخل‌ها و در مكان‌هايي كه مخفي بود، پنهان مي‌كردند تا وقتي زائران مي‌رسند بتوانند تجديد قوا كنند، اما مأموران صدام كه خيلي با‌تجربه بودند، وقتي اين افراد را مي‌ديدند، خيلي زود متوجه مي‌شدند بالاخره آنها كيلومترها راه را پياده آمده وخسته بودند و از سر و وضعشان معلوم بود كه آدم‌هاي عادي نيستند. بعثي‌ها اگر اين افراد را پيدا مي‌كردند، آنها را دستگير و در دم به شهادت مي‌رساندند. 

خاطره ديگری نداريد؟
شخص ديگري را آن ايام ديديم كه حدود65-60 ساله بود و به چهره‌اش نمي‌خورد جزو راهپيمايان اربعين باشد. برايم جالب شد كه برويم با او مصاحبه کنیم تا ببينيم براي چه آمده، انگيزه‌اش چيست و. . . ايشان مي‌گفت ما از شهر خضر به سمت سماوه راه افتاديم. مسير هم طولاني است حدود 45 تا 50 كيلومتر را ما در روز پياده‌روي مي‌كنيم تا در اربعين به حرم امام‌حسين(ع) برسيم. وقتي از او پرسيديم انگيزه‌ات از اين كار چيست؟گريه‌اش گرفت و نتوانست جواب ما را بدهد، ولي گزارشگر ما دو مرتبه دنبالش رفت و به او گفت ما نمي‌خواهيم شما را اذيت كنيم چون نمي‌توانيد حرف بزنيد، فقط مي‌خواهيم احساست را به ما بگويي. اين شخص در حالي كه بغض همه وجودش را فراگرفته بود و چشم‌هايش خيس بود، گفت: همه‌چيز ما از امام‌حسين(ع) است، دنيا و آخرت ما از اوست و پياده‌روي اربعين من در برابر مقام و عظمت او چيزي نيست كه بخواهم از آن صحبت كنم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار