علي مطهري، نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي خواستار تشويق پليسي شد كه ضارب حادثه متروي شهرري را با گلوله هدف قرار داده و گفته حتي اگر اين فرد زنده ميماند، به دليل ترساندن مردم با سلاح (سرد) محارب و حكمش اعدام بود.
مطهري در اينستاگرام خود با عنوان «لزوم تشويق سه جوانمرد» مينويسد: «حادثه ايستگاه متروي شهرري كه طي آن يك روحاني مصدوم و ضارب شرور كشته شد سه تشويق را ضروري ساخته است، تشويق دو جواني كه به كمك روحاني مظلوم شتافتند و بيتفاوت نماندند و ديگر پليسي كه به موقع عكس العمل نشان داد. حتي اگر ضارب عربدهكش زنده ميماند، حكم او اعدام بود زيرا مطابق فقه اسلام كسي كه با سلاح گرم يا سرد مردم را ارعاب و اخافه كند و رعب و ترس در جامعه ايجاد نمايد محارب شمرده ميشود و حكم او اعدام است. مسئولان خوب است اين سه تشويق را انجام دهند.»
جالب اينكه مطهري كه در مباحث اجتماعي قائل به اعدام چنين فردي است، در مباحث سياسي و آشوبهاي 88 نظر ديگري دارد؛ آيا هشت ماه آشوب قدر چند دقيقه عربده كشي و مضروب كردن مردم نيست؟!
***
حداقل ادبتان به از دولتتان باشد!
رسانههاي اصلاح طلب و بعضاً فعالان سياسيشان اين روزها به بهانههاي مختلف هم را مينوازند؛ يكي به دفاع از روحاني، ديگري به حمايت از عارف. يكي به عارف بد و بيراه ميگويد و آن ديگري به كساني كه عارف را سهمخواه ميدانند. حجم و سطح بدوبيراهها بالاست و براي كسي كه بيرون گود اين دعوا نشسته و مشغول تماشاست، اين سوال را به وجود ميآورد كه شما با خودتان اينگونهايد، آيا اصولگرايان و منتقدان دولت حق نداشتند كه ادبيات شما را توهينآميز و رفتارتان را تند ميدانستند؟! حداقل در دعواي درون گروهي خودتان ادب را رعايت كنيد و مدام ناسزا و تهمت خرج همديگر نكنيد كه شعار «ادب مرد به از دولت اوست» باورمان بشود!
انتقاد تند روزنامه جمهوري از اصلاح طلبان
دعواها و جدلهاي اين روزهاي اصلاح طلبان با يكديگر بر سر سهم خواهي از كابينه و نيز بر سر اينكه گزينه كدام جريان شهردار پايتخت شود، صداي روزنامه جمهوري را درآورد و اين روزنامه در يادداشتي تند نوشت: «با شما هستم حضرات اصلاح طلب، با اين شتاب به كجا ميرويد؟ شمايان كه در ادعا از همه سياستمداران عالم خود را «وارد»تر ميدانيد اما چنين ساده «وارد» دعواهايي ميشويد كه بچهها هم از بس بچگانه است از آن پرهيز ميكنند! اين چه ماجرايي است كه راه انداختهاند چند تن از حضرات؟ پنجه در صورت هم ميكشند و نميدانند انگار كه رد پنجه براي هميشه ميماند.»
روزنامه جمهوري اسلامي در ادامه در مورد تكرار تجربه انحلال شوراي شهر اول تهران به دليل اختلافات درون گروهي اصلاح طلبان هشدار ميدهد: «يكي به اين مدعيان دليل راه بودن بگويد «راه را گم كردهايد». بگويد اين راه كه ميرويد به تركستان هم نميرسد بلكه به بعد از شوراي اول تهران ختم ميشود. ميدانيد كه چه شد و سهم شمايان در آنچه اتفاق افتاد گاه از خود نقش آفرينان ماجراها اگر بيشتر نبود، كمتر هم نبود.»
اين يادداشت در ادامه از بزرگان اصلاحات ميخواهد كه اين آتش را خاموش كنند؛ اما خود نويسنده هم در ميانه همين دعواست: «به اين نوجوانان سياسي بگوييد خويشتندار باشند و زبان در كام گيرند كه راه و رسم اصلاح و اعتدال نه اين است كه ميروند و انجام ميدهند. كسي هم خود را طلبكار نداند و ديگري هم سخنگوي خود خوانده نشود كه خودخواندهها در هيچ كجاي جهان تجربه خوبي به جا نگذاشتهاند و گاه شانه به شانه خودسرها ميشوند.»