کد خبر: 862004
تاریخ انتشار: ۲۳ تير ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
هنگامي که بحران قطر شروع شد شاهد دو نوع موضع‌گيري متفاوت در غرب بوديم...
دكتر سيدرضا ميرطاهر
مسير‌هاي جداگانه امريكا و اروپا در قطردكتر سيدرضا ميرطاهر
 
هنگامي که بحران قطر شروع شد شاهد دو نوع موضع‌گيري متفاوت در غرب بوديم؛ يکي مربوط به موضع‌گيري امريکا به رهبري ترامپ مي‌شد و ديگري اتحاديه اروپا و کشورهاي مهم آن به ويژه آلمان.
 
در مورد موضع ايالات متحده يک دوگانگي قابل مشاهده بود. در مرحله اول بحران، ترامپ رويکردي کاملاً تخاصمي و منفي عليه قطر و به نفع عربستان اتخاذ کرد و حتي صريحاً اعلام كرد قطر يکي از کشورهاي حامي تروريسم در منطقه به شمار مي‌رود، اما در ادامه نگاه مرکانتيليستي يا تاجرمآبي ترامپ و به دنبال انعقاد قرارداد 12 ميليارد دلاري با دوحه و فروش 72 فروند جنگنده اف 15، چرخشي در نگاه رئيس‌جمهوري امريکا به وجود آمد. در همين راستا تيلرسون، وزير خارجه اين کشور خواهان گفت‌وگو و مذاکره ميان عربستان و شرکايش با قطر براي حل و فصل سياسي اختلافات في مابين شد. بنابراين امريکايي‌ها بر مبناي محاسبه سود و زيان و منافع اقتصادي عمل کردند.  در طرف مقابل موضع اتحاديه اروپا از ابتداي اين بحران داراي همگني و هماهنگي بوده است.
 
در اين چارچوب مقامات ارشد اتحاديه اروپا به ويژه موگريني، مسئول سياست خارجي اين نهاد و مرحله بعد ساير مقامات اروپايي خواهان انجام گفت‌وگو به منظور پايان دادن به اختلات عربستان و قطر شدند.  از اين رو کشورهاي اتحاديه اروپايي موضع مشابهي گرفتند به خصوص وزير خارجه آلمان که بر لزوم حل هرچه سريع‌تر مشکل از راه‌هاي ديپلماتيک و ميانجيگري تأکيد کرد. ايمانوئل ماکرون، رئيس‌جمهور جديد فرانسه نيز با مقامات آلماني هم نظر نشان داد.  علت چنين برخوردي از اروپايي‌ها به منافع اقتصادي و تجاري آنها برمي‌گردد. از ديد اتحاديه اروپا بروز تنش‌هاي جدي در منطقه ژئواستراتژيک خليج فارس مي‌تواند منافع حياتي اروپا را در معرض خطر قرار دهد. در حالي که امريکا وابستگي کمتري به نفت خليج فارس دارد، اروپا علاوه بر نفت به گاز اين منطقه نياز مبرم دارد و قطر يکي از اصلي‌ترين کشورهاي صادر‌کننده گاز مايع در جهان محسوب مي‌شود. همچنين بازارهاي اين حوزه براي اتحاديه اروپا مهم هستند و هرگونه تنش مي‌تواند منافع تجاري، اقتصادي و استراتژيک اروپا و کشورهاي بزرگ آن را دچار تهديد جدي کند.  از طرفي وقوع بحران در خليج فارس به طور حتم بر بهاي جهاني نفت و گاز اثر منفي دارد و اين مسئله مي‌تواند زمينه‌ساز سرايت بحران به اقتصاد اروپا باشد. در شرايطي که اقتصاد اين قاره به تازگي از بحران خارج شده است، هنوز برخي کشورها مانند يونان، اسپانيا و پرتغال در حالت عدم تعادل اقتصادي به سر مي‌برند.
 
در همين راستا انگليس به عنوان قديمي‌ترين و يکي از بازيگران مهم خليج فارس، موضعي در راستاي منافع عربستان اتخاذ کرد. لازم به ذکر است انگليس بزرگ‌ترين پايگاه دريايي خارج از مرزهاي خود را در بحرين و بندر سلمان منامه ايجاد کرده است. انگليسي‌ها مي‌خواهند حضور ديرپا و پراهميت نظامي خود را در اين منطقه عينيت ببخشند و اين حضور مستلزم حفظ رويکردهايي همسو با دولت‌هاي ميزبان است. در اين رابطه بحرين هم اختلافات بسيار ديرينه‌اي با قطر دارد که شامل اختلافات دودماني، ارضي، دريايي و سياسي مي‌شود. در عين حال به نظر مي‌آيد دولت لندن با محاسبه هزينه و فايده در مخاصمه عربستان، بحرين، امارات متحده عربي و مصر عليه قطر به اين جمع‌بندي رسيده که اقدامات دلخواه رياض از جمله خودداري معامله با ريال قطري را انجام دهد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار