شیوا نوروزی
سير صعودي انتقال فوتباليستهاي ايراني به تيمهاي اروپايي اتفاقي شيرين براي فوتبال کشورمان است. تا همين چند سال پيش ترانسفر يک بازيکن به تيمهاي خارجي آرزويي دست نيافتني محسوب ميشد، اما حالا اوضاع فرق کرده، هم تيمهاي خارجي به قدرت اول آسيا اعتماد بيشتري ميکنند و هم بازيکنان ايراني به اهميت بازي در قاره سبز و لژيونر شدن پي بردهاند.
نسل قبلي فوتبال ايران را به دنيا معرفي کرد، نسلي که علي دايي، خداداد عزيزي، مهدويکيا، هاشميان و کريمي، گل سرسبد آن بودند و با پوشيدن پيراهن تيمهاي بزرگ و مطرح دنيا فصل جديدي در فوتبال کشورمان رقم خورد. اما بازنشسته شدن نسل طلايي خلأ بزرگي به وجود آورد تا جايي که به غير از چند بازيکن ساير فوتباليستهاي وطني در حسرت لژيونر شدن بازنشسته شدند. اين خلأ به حدي بود که برخيها بازي در تيمهاي عربي حوزه خليج فارس را افتخاري بزرگ حتي در حد بازي در ليگهاي مطرح اروپايي ميدانستند. با ورود کارلوس کرش اوضاع فوتبال تغيير کرد. بايد اذعان کرد پيشرفت فوتبال ملي پس از حضور کرش و تغيير نگرش بازيکنان ايراني به فوتبال و بيدار شدن حس آموختن در آنها به واسطه حضور کرش بدون شک تأثير زيادي در اشتياق بازيکنان به حضور در سطح اول فوتبال دنيا داشته است.
تا پيش از آمدن سرمربي پرتغالي اوضاع فوتبال ملي هرگز مثل امروز نبود. هدايت تيم ملي به چند مربي سپرده شد، گرچه هر کدام براي انجام وظيفه خود تلاش کردند، اما هيچ کدام نتوانستند فوتبال ايران را به جايگاه واقعياش برسانند. انتخاب کارلوس کرش يکي از تصميمات بزرگ فدراسيون فوتبال بود، تصميمي که ثمرهاش آقايي کردن در آسيا و صعود به دو جام جهاني متوالي است. مرد پرتغالي ديسيپلين حرفهاياش را به فوتبال ما ديکته کرد، نظم و انضباطي که هميشه حسرتش را ميکشيدند چنان در تيم ملي نهادينه شده که هيچ بازيکني جرئت سرکشي ندارد. همه فوتباليستهاي کشورمان به اين موضوع پي بردهاند که کرش با کسي شوخي ندارد و همين انضباط اتحاد تيميمان را به حداکثر رسانده تا جايي که در سالهاي اخير در قاره کهن هيچ تيمي حريفمان نشده و باز کردن دروازه ايران براي آسياييها مثل يك رؤياست.
علاوه بر اين در سطح جهاني نيز به رده بيست و سوم رسيدهايم. تمامي اين موارد موجب شده تا تيمهاي خارجي براي به خدمت گرفتن بازيکنان مليپوش ايراني دست به کار شوند. هماکنون بازيکناني از کشورمان در ليگهاي هلند، روسيه، يونان و بلژيک حضور دارند و با ادامه نتايج درخشان تيم ملي بايد منتظر اضافه شدن تعداد لژيونرها باشيم. تغيير نگرش فوتباليستهاي وطني به فوتبال حرفهاي نکته ديگري است که اتفاقاً آن را نيز مديون سرمربي پرتغالي هستيم. هرچند که کرش هرچند وقت يکبار با بيانيههاي آتشين خود جنجال به پا ميکند و فدراسيون فوتبال نيز براي راضي نگه داشتن او هر تصميمي ميگيرد، اما بايد اعتراف کرد سرمربي تيم ملي بازيکنانش را به بزرگ فکر کردن و دست يافتن به رؤياهاي دست نيافتني مجاب کرده است. در اين سالها کرش در گفتار و عملش ثابت کرده به بازيکناني که در ليگهاي خارجي حضوري فعال داشته باشند، اعتقاد خاصي دارد. پيدا کردن ستارههايي چون قوچاننژاد و دژاگه ازجمله مواردي است که ميتوان به آن اشاره کرد.
بازيکناني که در پوشيدن پيراهن ملي را در اين سالها تجربه کردهاند ديگر به بازي در ليگ برتر کشورمان و دريافت دستمزدي ميلياردي قانع نيستند. آنها بهتر از هر کسي ميدانند در صورتي که اسير حواشي ليگ برتر ايران شوند و به قراردادهاي نجومي دل ببندند خيلي زود بايد از تيم ملي خداحافظي کنند. به همين خاطر است که ستارههاي اين روزهاي فوتبال ما به هر دري ميزنند تا به عضويت تيمهاي اروپايي دربيايند. در اين راه حتي به دستمزدهاي ميلياردي نيز پشت کردهاند و ترجيح ميدهند پيراهن تيم ملي را از دست ندهند. تزريق تفکر حرفهاي به فوتبال ايران از جمله محاسني است که هيچ يک از منتقدان کرش به آن اشاره نميکنند. اين تغيير رويه را بايد به فالنيک گرفت و اميدوار بود مليپوشان کشورمان با تصميمات حساب شده نماينده شايستهاي در تيمهاي خارجي باشند.