چگونه يک فيلم خوب را تلف کنيم؟ سؤالي که شايد آيدا پناهنده در فيلم «اسرافيل» به خوبي پاسخ داده باشد، «اسرافيل» نمايي از يک زندگي را نشان ميدهد و از آن عبور ميکند، مسئلهاي که در تيتراژ ابتدايي به خوبي بيان ميشود، دوربيني ثابت، حرکت قطار و پنجرهاي باز که تصويري از بيرون به ما ميدهد، اما تنها مخاطب ميتواند لذت اين نماها را ببرد، نه چيزی بيشتر.
کارگردان در نقش فرشته اسرافيل يک شيپور بزرگ در دست ميگيرد و به کاراکترهاي خود حياتي دوباره ميبخشد، «اسرافيل» فيلمنامه دوپارهاي دارد و نقطه مثبت فيلمنامه خرده داستانهاي قوي آن است، اما کارگردان فراموش ميکند، خرده داستانها بايد کمک کنند تا اثر به نقطه اوج خود برسد و زماني يک اثر به نتيجه مطلوب ميرسد که شاه پيرنگي قوي دستمايه قرار گيرد، اما پناهنده همانگونه که در تيتراژ ابتدايي نشان ميدهد، تنها نمايي از زندگي کاراکترهاي خود را به نمايش ميگذارد، کارگردان قصه خود را از شمال شروع ميکند و به تهران ميآورد و مجدد به شمال بازميگردد، پناهنده دوبار مسير روايت داستان را تغيير ميدهد، ابتدا زندگي يک خانواده شهرستاني را روايت ميکند و در پرده دوم قصد بازگو کردن قصه يک خانواده تهراني را دارد، اما مخاطب از شخصيتهاي در حال شگلگيري رها ميشود و بازگشت مجدد کارگردان به داستان ابتدايي نهتنها دوباره کمک به همذاتپنداري شخصيتهاي روايت اول نميکند، بلکه کاراکترهاي داستان دومي را هم تلف ميکند و به همين دليل بازي خوب مريلا زارعي در نقش يک موجي ديده نميشود و تنها سؤالي که براي مخاطب ايجاد ميشود، درباره چگونگي روشن شدن چراغ فتوسل فيلم است (چراغي که بر سر قبر پسر ماهي قرار ميگيرد و شبها روشن ميشود).
در هر حال فيلم «اسرافيل» نماهاي زنده و درستي را به تصوير ميکشاند، اما کارگردان به دوربين اجازه نميدهد به کاراکترها نزديک شود تا مخاطب از احساسات دروني آنها با خبر شود، اما در آخر بايد مسئله مهمي بيان شود، در سه اثر «زير سقف دودي» پوران درخشنده با بازي مريلا زارعي، «رگ خواب» حميد نعمتالله با بازي ليلا حاتمي و در آخر «اسرافيل» آيدا پناهنده با بازي هديه تهراني، مخاطب يک پرش و خلأ20 ساله را در فيلمنامهها ميبيند، يعني در هر سه اثر که کاراکتر اصلي يک زن است، تازه در سن 40 سالگي شخصيتها به دنبال نجات زندگي خود هستند که به هر سه فيلم ضربه زده است، زيرا بايد نويسنده تلاش کند اين خلأ را با خرده داستانهاي منطقي بپوشاند؛ خلئي که از نبود اعتماد کارگردان يا بازيگر خوب سرچشمه ميگيرد.