من بچه ايستگاه هشت آبادان هستم. در تاريخ 12 ارديبهشت ماه 1356به استخدام نيروي دريايي در آمدم و دوره تكنسين هوايي را در باشگاه هوايي قلعهمرغي تهران گذراندم. پس از پايان دوره آموزشي به بوشهر اعزام و در هوادريا منطقه دوم دريايي بوشهر مشغول انجام وظيفه شدم. بعد از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي به صورت مأمور به منطقه سوم دريايي خرمشهر و از آنجا به هوادرياي خسرو آباد آبادان اعزام شدم.
با شروع جنگ تحميلي چون هوا درياي خسروآباد مشرف به كشور عراق و مرز ما فقط اروندرود بود به عنوان مسئول فيزيكي تيربارهاي هوا دريا شروع به انجام وظيفه نمودم و چند روز بعد با گروه آر پي جي زنان اعزامي لشكر 55 نيروي زميني اصفهان به صورت داوطلبانه به منطقه سوم خرمشهر گمرك و بندرخرمشهر جهت پاكسازي و عقب راندن نيروهاي متجاوز عراقي اعزام شديم.
در بيست و دوم مهر ماه 1359 مجروح و پس از دو هفته بستري شدن در بيمارستان شركت نفت آبادان مجدداً با بدن زخمي به هوا درياي خسرو آباد جهت مأموريت هوا ناوهاي نداجا در شب در بندر چوئبده آبادان براي خارج كردن مجروحان جنگي و حمل مهمات مشغول بودم.
پس از طرح تخليه منطقه هوادار يا خسروآباد به دليل حصر آبادان به واحد اوليه خود در بوشهر مراجعه نمودم و به عنوان كروچيف بالگرد آر- اچ به خدمت در حراست از آبهاي هميشه نيلگون خليج فارس ادامه دادم.
طي اين مدت 800ساعت پرواز جنگي در مناطق جنوب انجام داده كه در يكي از مأموريتهاي تعويض سكوهاي نفتي و جزيره خارك، بالگرد به بحرين ربوده شد كه پس از فرود در پايتخت بحرين نفرات امريكايي كه در آنجا مستقر بودند با خلبان مشغول گفت و گو شدند و مرتب به من اصرار ميكردند كه به تيم آنها ملحق شوم و به پناهندگي امريكا يا يكي از كشورهاي اروپايي درآيم. و خلبان خائن مرتب اين جملات را تكرار مينمود كه جمهوري اسلامي چه گلي به سر شما زده است ؟با ما پناهنده شو، مدام ما را تحت فشار روحي و رواني قرار داده بودند، اما من به علت متعهد بودن به كشور و نظام جمهوري اسلامي ايران به لطف خداوند در برابر آنها مقاومت نموده و اعلام كردم از اين لحظه به بعد حاضر به هيچ گونه همكاري نيستم و قصد بازگشت به ايران را دارم. به علت عدم همكاري من بالگرد پس از پرواز به سمت عمان در 170 مايلي عمان به علت نقص فني زمينگير شد و همين امر باعث برگشت دادن بالگرد به ايران شد.
در اينجا لازم ميدانم از جان نثاري شهداي نيروي دريايي خرمشهر و تكاوران دريايي خرمشهر كه در روزهاي اوليه جنگ با امكانات محدود به مصاف ناوچههاي عراقي در اروند رفتند و از سرزمين و ميهن اسلاميمان دفاع كردند قدرداني نمايم و يادي كنيم از شهداي گمنام ناوچه پيكان در آبهاي خليج فارس.
راوي: جانباز بهزاد خدري