جوان آنلاين: باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، ساعاتی
بعد از قرائت تفاهم لوزان از طرف وزیر خارجه ایران و مسئول سیاست خارجی اروپا در
مقابل خبرنگاران حاضر شد و نقطهنظرات خود را در مورد این تفاهم اعلام کرد و گفت
که با ایران به توافقی تاریخی، برد-برد و خوب رسیدیم. او به این نحو از تفاهم
لوزان استقبال کرد اما متوجه ناخشنودی جبهه عربی از این تفاهم به خصوص آن دسته از
کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بود و به همین جهت هم بود که همان موقع وعده
دعوت از رهبران این کشورها به کمپ دیوید، استراحتگاه ریاست جمهوری در ایالت
مریلند، را داد.
او گفت که برای رفع نگرانی این کشورها است که آنها را دعوت میکند و کمی بعد هم دستگاه دیپلماسی خود را به راه انداخت تا رهبران این کشورها را به پذیرش دعوتش ترغیب کند. سفر جان کری، وزیر خارجه آمریکا و دیگر مقامهای آمریکایی به منطقه در طی دو ماه اخیر به همین دلیل بود و با وجود آن که رهبران این کشورها عدم تمایل خود برای رفتن به کمپ دیوید را اعلام نمیکردند اما بعد معلوم شد که چندان هم راضی به پذیرفتن دعوت اوباما نبودهاند چرا که میدانستند رفتن به کمپ دیوید برای آنها حاصل و نتیجهای نخواهد داشت.
شیوخ ناراضی
از میان شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس تنها صباح احمد الصباح و تمیم بن حمد آل ثانی، رهبران کویت و قطر، در کمپ دیوید حاضر شدند و رهبران چهار کشور به کمپ دیوید نرفتند. رهبران عمان و امارات متحده عربی دلیل موجهی برای نرفتن داشتند چون سلطان قابوس از مدتها پیش بیمار بوده و به جای او، معاون نخست وزیر عمان به کمپ دیود رفت و خلیفه بن زاید آل نهیان هم به همین دلیل قادر به رفتن نبود و ولیعهد خود را عازم این سفر کرد. در این بین، نرفتن رهبران عربستان سعودی و بحرین قابل توجه بود چرا که درست چند روز قبل از تشکیل نشست کمپ دیوید، جان کری به عربستان رفته بود و از رفتن ملک سلمان، پادشاه عربستان، به این نشست مطمئن شده بود و حمد بن عیسی آل خلیفه، پادشاه بحرین، هم به جای رفتن به کمپ دیوید ترجیح داد به بریتانیا برود تا در نمایشگاه سلطنتی اسب آن کشور شرکت کند.
این حرکت حمد بن عیسی به روشنی حکایت از نارضایتی او از واشنگتن بود که دیدن اسبهای سلطنتی بریتانیا را بر ملاقات با رییس جمهور آمریکا ترجیح داد و به این نحو به اوباما توهین کرد اما به جای این، توجه بیشتر به غیبت ملک سلمان در کمپ دیوید بود. نرفتن ملک سلمان و حمد توجه رسانهها را به خود جلب کرد و رسانههای آمریکایی عدم حضور پادشاه عربستان در این اجلاس را نشانه نارضایتی ریاض از سیاستهای دولت آمریکا در قبال تفاهمنامه لوزان تفسیر کردند که به نظر آل سعود یک «تندروی» از سوی آمریکا بوده است. محمد بن نایف و عادل الجبیر، ولیعهد و وزیر خارجه عربستان، در مقابل این تفسیر و تعبیر رسانههای آمریکایی بود که تمام تلاش خود را بر عدم هر گونه نارضایتی از سیاست دولت آمریکا کردند و حتی محمد بن نایف دیدار ویژهای با اوباما کرد تا بر روابط نزدیک و محکم خود با واشنگتن تاکید کرده باشد اما این دست نمایشها باعث نشد تا اصل اختلافها پنهان بماند.
شیوخ سرخورده
حکم امهز، روزنامهنگار عراقی، در تحلیل نشست
کمپ دیوید نوشت: «اوباما به گونهای با مقامات شورای همکاری خلیج فارس برخورد کرد که
گویا آنها هیچ چیز درباره اصول دیپلماتیک و واقعیتهای دنیای جدید نمی دانند؛ حتی شیوه
دست دادن اوباما با آنها در برابر دوربینها نیز به شکلی بود که میهمانان عرب احساس
تحقیر کردند و مجبور شدند به گونهای برخورد کنند که گویا نمیدانند باید در برابر
دوربینها چه کنند.» این تعبیر بیانکننده وضعیت مقامهای عربی در کمپ دیوید بود
که اول سعی کردند با دلی پر و زبان شکوه با رییس جمهور آمریکا روبرو بشوند اما زود
فهمیدند که نه تنها قرار نیست از استراحتگاه رییس جمهور آمریکا چیزی به دست
بیاورند بلکه حتی باید مورد شماتت هم قرار بگیرند.
اولین و مهمترین شماتت در مورد وضعیت خود این مقامهای عربی بود. آنها سعی کردند تا با تکرار ادعاهای خود در مورد ایران اوباما را مجبور به همراهی با خود بکنند اما رییس جمهور آمریکا با وجود همگامی با ادعاهای ضد ایرانی آنها حاضر به دادن امتیازی نشد و گفت که «اگر چه کارهای ایران میتواند امنیت کشورهای عربی را تهدید کند اما آنچه بیش از همه برای کشورهای عربی تهدید است، عدم مشروعیت و مشکلات داخلی حکومتهای عربی است که سبب شده افراطگرایی در جهان عرب سنی افزایش یابد و مردم آنها به سمت افراط متمایل شوند.» شاید هیچ یک از مقامهای عرب حاضر در کمپ دیوید انتظار شنیدن این حرف از سوی اوباما نبودند اما او درست بر مسئلهای انگشت گذاشت که واقعیت روشن این کشورها را تشکیل میدهد و به این وسیله به آنها فهماند که ریشه مشکلات فعلی در منطقه و ظهور گروههای تروریستی به حکومت آنها برمیگردد که از عدم مشروعیت رنج میبرند.
بنابر گزارش شبکه الحره آمریکا، اوباما در مورد سوریه و یمن هم مخاطبان عرب خود را سرخورده کرد. او با گفتن این که آمریکا حاضر به دخالت نظامی در سوریه نیست، آب پاکی را روی دست مخاطبان خود ریخت و در مقابل، یکی از همین مخاطبان به اعتراض گفت: «شما گفته بودید اگر بشار اسد از خط قرمز ما عبور کند، با او برخورد میکنیم. خط قرمز شما استفاده از سلاح شیمیایی بود اما ما دیدیم که حکومت سوریه از سلاح شیمیایی استفاده کرد و شما هیچ کاری نکردید». پاسخ اوباما به اعتراض او برخلاف ادعاهای سابق آمریکا و متحدان غربی-عربیاش در مورد دولت سوریه بود. او گفت که ما به گزارشهای دستگاههای شما نتوانستیم اعتماد کنیم چون گزارشهایی که کارشناسان ما تهیه کردند با آنچه شما تهیه کرده بودید تفاوت داشت. اوباما با این حرف تمام ادعاهای قبلی دولت خود را در این موضوع رد کرد و نشان داد که واقعیت امر در مورد سلاح شیمایی سوریه و مسئول استفاده از آن در جنگ داخلی این کشور کسی جز دولت سوریه است. در مورد یمن هم اوباما مخالفت خود را با دخالت نظامی بدون هماهنگی و برنامهریزی قبلی اعلام کرد و بیشتر بر راهکار دیپلماسی در این قضیه تاکید کرد تا مخالفت خود را جنگطلبی ائتلاف ضد یمنی به رهبری عربستان را بیان کرده باشد. روشن است که مخاطبان عرب اوباما در این نشست نتوانستند در سه پرونده اصلی خود به نتیجهای برسند و با شنیدن شماتتهای او بیشتر دچار سرخوردگی شدند تا آن که امتیازی به دست آورده باشند.
معامله تسلیحاتی
عادل الجبیر بعد از نشست کمپ دیوید و در مصاحبهای با روزنامه الشرق الاوسط مدعی شد که توافقی تام میان دیدگاههای آمریکا و عربستان در باره مسایل منطقه خاورمیانه وجود دارد. این حرف او فقط ادعای نمایشی از آن نشست است چرا که نه تنها خبر و گزارشی در تایید این حرف منتشر نشده بلکه گزارشهایی مثل گزارش شبکه الحره خلاف آن را بیان میکند. میشود گفت که تنها توافق و امتیازی که مقامهای عربی در آن نشست به دست آوردند در زمینه تسلیحاتی بود. هووارد لافرانچی، تحلیلگر کریستین ساینس مونیتور، قبل از نشست کمپ دیود پیشبینی کرده بود که تنها نتیجه این نشست در فروش تسلیحات بیشتر آمریکایی به کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس است و بعد نشست هم معلوم شد که پیشبینی او درست بود.
اوباما تنها قولی که مخاطبان عرب خود داد در ایجاد یک سپر دفاع موشکی مشترک، افزایش امنیت سایبری و دریایی این کشورها و تسهیل در فروش تسلیحات به این کشورها بود که حالا وزارت خارجه آمریکا فروش تسلیحات بیشتر به عربستان و رژیم صهیونیستی را تایید میکند. این معامله تسلیحاتی در آن نشست آن قدر چشمگیر بود که فارن پالیسی مقالهای به قلم ویلیام هارتونگ منتشر کرد با این عنوان؛ «کمپ دیوید، جای سیاستورزی یا نمایشگاه فروش تسلیحات؟» و در ادامه نوشت: «پیمانکاران تسلیحاتی آمریکا وعده اوباما برای فروش میلیاردها دلار تسلیحات تازه به کشورهای عربی را جشن گرفتند.» در واقع، اوباما در تنها امتیازی که به مخاطبان عرب خود داد منفعت شرکتهای آمریکایی را در نظر داشت چرا که نفع اقتصادی فروش تسلیحات برای این شرکتها پوشیده نیست.
مقامهای عرب تنها با این امتیاز از کمپ دیوید به کشورهای خود بازگشتند و دریافتند که وزنه آنها در تغییر معادلات منطقه به نفع خود آن قدر نیست که بتوانند نظر رییس جمهور آمریکا را به خود جلب کنند. شماتت اوباما به آنها نشان داد که نقش مخرب این مقامها در منطقه آن قدر شده که حتی واشنگتن نیز دیگر نمیتواند نگاه گذشته را حفظ کند و دست کم به خاطر مصالح خود هم شده با احتیاط حرکت میکند. در مقابل، مبارزه ایران با داعش و دیگر گروههای تروریستی به خصوص در عراق و سوریه بر کسی پوشیده نیست و همین نیز نشان میدهد که اگر قرار باشد منطقه از این گروهها نجات پیدا کند تنها میتوان روی این مبارزه ایران حساب کرد نه آن کشورهای عربی که مولد و پرورشدهنده تروریسم در منطقه هستند. این کشورها با چنین سیاستهای مخربی نمیتوانند حتی در استراحتگاه حامی بینالمللی خود امتیازی به دست بیاورند و روشن است که امتیاز تسلیحاتی هم جز رساندن نفع به شرکتهای سازنده سلاح در آمریکا نفعی برای آنها ندارد چرا که انبار تسلیحاتی به معنای قدرت انباردار نیست.