کد خبر: 674463
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۲
روايتي از شهيد قراني شهیدغلامرضانظری
رزمندگان ما انسي عجيب و وابستگي خاصي با كلام الهي داشتند. اوج ارتباط قلبي رزمندگان و مبارزان را...
محمد رضا كارگر برزي
رزمندگان ما انسي عجيب و وابستگي خاصي با كلام الهي داشتند. اوج ارتباط قلبي رزمندگان و مبارزان را بايد در شب‌هاي عمليات، آن هنگام كه رمز عمليات‌ها قرائت مي‌شد جست‌وجو كرد. بايد در هنگامه كارزار و نبرد توپ و تانك و تن روايت كرد دلدادگي آنها با كلام الهي را روايت كرد. شهيد قرآني غلامرضا نظري  يكي از همان رزمندگان است، از همان‌ها كه رمز آسماني شدنشان را از آيه آيه‌هاي قرآن گرفتند. متن زير مروري بر زندگي اين شهيد بزرگوار است كه پيش رو داريد.
شهید غلامرضا نظری اول فروردين  سال 1346 در منطقه مجیدیه تهران به دنیا آمد. وی که در بحبوحه سال های منتهی به پیروزی انقلاب به دنیا آمده بود گویا از همان ابتدا می دانست که قرار است مسیری متفاوت و آسمانی تر از همسن و سالان خود را طی کند برای همین از همان سال های آغازین اشتیاق و علاقه وی به قرآن، خانواده را تشویق کرد او و برادرش را در کلاس های قرآن شرکت دهند تا فرزندانشان از برکت کلام الهی بی نصیب نمانند و ایمان و زلالی را از سرچشمه همه معرفت ها کسب کنند. تسط شهید نظری در همان سنین پایین به قرآن به میزانی بود که وقتی وی در سن شش سالگی به همراه پدر برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد رفته بود در برخورد با یک روحانی آشنا وقتی آن روحانی از غلامرضا می خواهد فراز هایی از قرآن را تلاوت کند نوع تلاوت وی تعجب روحانی را بر می انگیزد و سه بار وی را به تحسین وا می دارد.
 
انس با مسجد
 
شهید نظری از همان سنین پایین و پیش از انقلاب با مسجد انس و نزدیکی خاصی داشت مثلا وقتی خانواده برای اندکی تفریح به پارک می رفتند وی ترجیح می داد ان ساعات را هم در خانه خدا بماند و گذرادن ساعات خود در مسجد را بهترین تفریح می دانست و در ساعاتی هم که مسجد بسته می شد در همان جلوی مسجد منتظر می ماند تا خانواده برسند و با آنها به خانه برگرد گویا دل کندن از مسجد برایش راحت نبود.
 
غلامرضا هر رفتاری یا عملی که احساس می کرد به گناه آلوده اش کند خودداری می کرد حتی اگر آن گناه بهانه اش خرید نان باشد بسیار شده بود که او ماندن در خانه را به حضور در خیابان به دلیل بی حجابی حاکم بر برخی بانوان ترجیح می داد. شاید همین احوال او بود که غبطه اهالی محل به پدر غلامرضا را بر می انگیخت که چنین پسری دارد.
 
مسجد امام سجاد(ع)
 
او شاگرد حاج نصرت عاطفی طلبه جوانی بود که همراه با شهیدان محمد نوری و محمد خلیلی نزد وی قرآن تلمذ می کردند و اخلاق می آموختند شاید این اخلاق و دلبستگی بوده که هنوز حاج نصرت را در مسجد امام سجاد ماندگار کرد و او اکنون هم امام جماعت همان مسجد است.
غلامرضا با وجود اینکه هنگام وقوع انقلاب 11 سال بیشتر نداشت اما فهمید و دریافت که انقلاب نیاز به او دارد حتی اگر سن وی اجاز ندهد و محدودیت هایی را ایجاد کند برای همین ازهمان روزهای نخست انقلاب حضوری ویژه در مسجد داشت با آغاز جنگ و با گذشت روزها هم او پخته تر می شد هم جایگاه و منزلت او در مسجد سید سجاد (ع) بیشتر به چشم می آمد تا اینکه مسئولیت پایگاه سید سجاد و چند پایگاه دیگر را با وجود سن پایین به وی واگذار کردند و او تا زمان اعزام به جبهه مسئول اعزام جوانان منطقه به جبهه بود تا اینکه خودش تاب و توان ایستادن را از دست داد و عازم جبهه شد.
 
رفتن به جبهه
 
 
نگرانی غلامرضا همیشه خالی ماندن جبهه بود برای همین وقتی که مسئول پایگاه شهید بهشتی برای اعزام دواطلبین بسیجی به جبهه بود همیشه این دغدغه را داشت و وقتی با ای سئوال پدرروبه رو شد که چه زمانی به جبهه می روی گفت اکنون زمانش رسیده و دو روز بعد عازم جبهه شد. حضور وی در جبهه 59 روز بیشتر نبود و شهید زودتر از آنچه دیگران انتظار داشتند در 3 بهمن سال 1365 و در عملیات رمضان 5 در شلمچه به دیدار معبود خود شتافت.
شهید نظری روحیه و ویژگی های خاص خود را داشت و احترام خاصی به پدرو مادر خود قائل بود گو اینکه این آموزه دینی را به خوبی فرا گرفته بود که نیکی به والدینش از هر فضیلتی بالاتر است؛ کارهای واگذار شده توسط پدر را به نحو احسن انجام داد و وقتی هم از جبهه برای خانواده نامه ای می نوشت مطلع نامه اش احوال مادر و پدر بر هر خبری مقدم تر بود.
 
شهید نظری در هر فرصتی برای تلاوت قران استفاده می کرد ولی همیشه احترام دیگران را در همه حال حفظ می کرد و همیشه مراقب بود که دانش وی در معارف و علوم قرآنی موجب نگاه تحقیرآمیز یا از سر غرور وی به دیگران نشود. در جبهه نیز به اطرافیان قرآن آموزش می داد و قرآن را همیشه همراه خود داشت تا از کانون نور الهی اندکی فاصله نگیرد.
 
شهید در مدتی که در جبهه حق علیه باطل بود نامه های متعددی نوشت اما قطعا جالب ترین آن آخرین نامه ای بود که برای عموی خود فرستاد و نوشت این آخرین نامه من است و دیگ نامه ای نخواهم نوشت برای اینکه شهادت نزدیک است.شهید نظری وقتی به شهادت رسید 19 سال بیشتر نداشت؛ پیکر سوخته وی اکنون در گلزارشهدای بهشت زهرا(س) قطعه ۲۹ ردیف ۴ شماره ۲ دفن است.

برای آشنایی با افکار شهید شما را به خواندن بخش هایی از وصیت نامه وی دعوت می کنیم:

وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
 
با درود و سلام خدمت حضرت ولی عصر (عج) و حضرت امام امت خمینی بت شکن، این آیینه زمان و با سلام به ارواح مطهر شهدای اسلام و آزادی و با سلام خدمت شما پدر و مادر عزیزم.
اینجانب غلامرضا نظری، شهادت می¬دهم که خدایی نیست جز الله و حضرت محمد(ص) بنده و فرستاده اوست و علی (ع) و یازده فرزند پاک او امامان بر حق شیعه¬اند و تبری می¬جویم از دشمنان علی و آل علی (ع).
 
خدایا تو شاهد باش که این بنده حقیر درگاهت با رضایت کامل به سوی جبهه¬ها روی آورده تا در کنار دیگر رزمندگان اسلام، رودرروی بعثیون کافر، جهت کسب رضایت الله بجنگد و ثابت کند تا جوانان این مرز و بوم زنده¬اند که احدی فکر تجاوز به این مملکت اسلامی را نکند.
 
پدر و مادر عزیزم تا زمانی که در این جهان فانی هستید، خدا را فراموش نکنید و بدانید که همیشه و در همه حال مراقب اعمال ماست. پس چه بهتر که در اعمالتان رضایت خدا را در نظر بگیرید تا انشالله در کارهایتان موفق و موید باشید.
 
و اما پیامم به برادران و خواهرانم؛ بدانید و آگاه باشید که به دست آوردن رضایت والدین، به دست آوردن رضایت الله است. پس چه بهتر که مطیع اوامر والدین خود باشید تا خداوند از شما راضی باشد و اما درسهایتان را بیشتر و بهتر بخوانید تا بتوانید در آینده به جامعه اسلامی خود خدمت کنید و سرباز جامعه شوید.
 
و اما پیامم به امت حزب الله؛ برادران و خواهران دینی، شما که انقلاب را با سربلندی به پیروزی رساندید، با همکاری و حمایت خود، جنگ را به پیروزی برسانید، اگر نمی توانید، به جنگ از جان و دل گوش فرا دهید و تحمیل و عمل کنید دنیا چشم و گوشش به دهان امام ما دوخته شده بر حرف های ایشان تفسیر وتعبیر می نویسید پس چرا ما نباید گفته های ایشان را آویزه گوش خود کنیم؟ در آن جهان جواب خدا را چه بدهیم؟ ما هرچه پیروزی داریم از اطاعت به امر امام داریم و هر چه شکست داریم از عمل نکردن به حرف های ایشان است پس ان شاء الله پیرو این رهبر باشیم تا همیشه پیروزی از آن ما باشد.
 
پدر عزیزم ... شما باید افتخار کنید که فرزندتان در راه حفظ اسلام به فیض شهادت نائل آمده و در آخر نامه از همه دوستان و آشنایان حلالیت می طلبم و اگر از بدی دیده اند به بزرگی خود مرا ببخشند و از همگی التماس دعا دارم خدا یار و نگهدارتان والسلام
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
منتظر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۶
0
0
روحشان شاد راهشان پر رهرو باد.یادشهدا وادامه راهشان وظیفه تک تک ماست که اگه کوتاهی کنیم مسولیم وروزقیامت جلومونو میگیرن.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار