جوانآنلاين: شكاف نظري و عملي اصلاح طلبان با اعتداليون و همچنين انشقاق هاي دروني بين اصلاح طلبان هر روز بيش از گذشته در حال نمايان شدن است. با توجه به اينكه تا انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شوراي اسلامي حدود 9 ماه زمان مانده، نگراني هايي را براي اصلاح طلبان و همچنين طيف همراه دولت ايجاد كرده است.
عمده ترين دليل و عامل شكاف بين اصلاح طلبان و اعتداليوني كه در حال حاضر قدرت اجرايي را در دست دارند به مسائل تئوريك و هويتي بازمي گردد. عمده سران اصلاح طلب بر اين اعتقاد هستند كه «اعتدال» از اصالت لازم براي ادامه سياست ورزي در حوزه اجرايي برخوردار نيست. بنابراين به هيچ عنوان نمي تواند گفتماني را در لايه هاي سياسي كنوني نظام جمهوري اسلامي ايجاد كند. از اين رو خواه ناخواه و آينده با از دست دادن فرمان قدرت اجرايي، جايگاه و پايگاه اجتماعي خود را نيز از دست خواهد داد.
نگاهي به نظرات اصلاح طلبان تاثيرگذار (در جريان اصلاح طلبي) در يكسال گذشته نشان مي دهد كه عمده آنها خواهان فاصله گيري لازم از طيف دولت و اعتدال هستند تا هويت حداقلي خود را زير چتر «قدرت اجرايي» كنوني از دست ندهند. بخصوص كه طيف اعتدال با توجه به اينكه عمق فكري و عملي چنداني در حوزه سياسي ندارد، سعي مي كند با انتخاب و جدا كردن برخي اصلاح طلبان از بدنه اصلاح طلبي، براي خود هويتي مستقل ايجاد كند. در واقع دولت اعتدال براي اين كار روش «پيشنهاد پستهاي وسوسه انگيز» را به برخي از اصلاح طلبان مي دهد و تا با كشاندن آنها به سمت خود، هم شكافي در اصلاحي طلبي ايجاد كند و هم اعتدال را به براي رسيدن به يك گفتمان مهيا سازد.
اعتدال گرايان كه در حال حاضر قدرت اجرايي را بدون پشتوانه تئوريك برخوردار هستند، نسبت به برخي از اصولگرايان نيز همين روش را دنبال مي كنند اما مسئله اين است كه نهايي ترين نتيجه اين فرايند «هويت عاريتي» است كه بلافاصله پس از واگذاري قدرت از بين خواهد رفت.
به فراموشي سپرده شدن «هويت عاريتي» كنوني را مي توان با به تاريخ پيوستن «هويت ساختگي» طيف احمدي نژاد شبيه دانست. پيروزي محمود احمدي نژاد محصول اتحاد و حمايت اصولگرايان در سال 84 بود. اما در سال هاي پاياني نخواست با همان هويت ادامه دهد. بنابراين گام به گام از اصولگرايي به سمت ساخت يك هويت جديد پيش رفت كه امروز هيچ نامي از آن باقي نمانده است و «مكتب ايراني» هيچ جايگاهي در حوزه سياست ايران ندارد. در واقع مي توان از اين نوع رويكردها تنها با عنوان هويت هاي «يكبار مصرف» نام برد كه با پايان يافتن قدرت اجرايي، نامشان نيز محو مي شود.
اما اين روند در خصوص اعتدالگرايي و اصلاح طلبي يك آسيب ديگر نيز بر جاي ميگذارد كه همان انشقاق در ميان اصلاح طلبان است. در سال 92 اصلاح طلبان به ناچار و در آروزي پيروزي حداقلي، مهره خود را مجبور به استعفاء كردند و خود را پشت آنچه كه بعدها اعتدال نام گرفت، پنهان كردند اما هيچوقت فكر نمي كردند كه اين اتفاق مي تواند شكاف و انشقاق هر روزه آنها را سبب شود.
در اولين اقدام كانديداي انصراف داده شده با جدا شدن از بنياد باران، بنياد اميد ايرانيان را ايجاد كرد و زمينه هاي لازم را براي شنيدن «نداهاي» ديگر فراهم كرده است. از اين منظر مي توان در سال آينده (94) شاهد جدال هاي كمتر ديده شده در عرصه انتخاباتي باشيم كه از يك سو بين اعتدال گرايان و اصلاح طلبان و از سوي ديگر ميان باقي مانده اصلاح طلبان پست و مقام نگرفته از دولت اعتدال باشد.
اين اختلافات و جدال ها در حالي رخ خواهد داد كه اعتدال گرايان در حوزه عملي نيز نتوانسته اند گام ملموسي بويژه در حوزه اقتصادي بردارند به همين جهت در حوزه اجتماعي بسيار با فشار روبرو خواهند بود. بنابراين در انتخابات سال آينده يكي از زمينه هاي رقابتي، بين لايه هاي انشقاقي اين دو طيف خواهد بود كه ناخواسته بستر لازم را براي پيروزي رقيب (اصولگرايان) فراهم خواهد كرد.
اين در حالي است كه اصولگرايان در ادامه شكاف و انشقاق اعتدال و اصلاح در پي اتحاد هستند. در همين زمينه حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری انقلاب اسلامی در گفت و گو با فارس با تاکید بر اینکه این ارزشها است که ما را با یکدیگر همسو و همهدف میکند یادآور شد: با توجه به اینکه همه ما ولایتمدار هستیم باید بهتر بنشینیم و صحبت کنیم... معتقدیم اگر اصولگرایان بر مبنای اصولی خود محکم بایستند هیچ اختلافی وجود نخواهد داشت.
وي با انتقاد از برخي شيطنت هاي رسانه اي عليه اصولگرايان گفت: اصولِ «منشور اصولگرایی» که آیتالله مهدوی کنی و آیتالله یزدی نوشته بودند، برگرفته از نظاماتی است که مقام معظم رهبری مطرح کردند و ما به آن پایبند هستیم چرا که اگر به اصول پایبند نباشیم، اصولگرا نیستیم... ما باید با هم وحدت داشته باشیم و با یکدیگر جلو برویم تا حاکمیت ولایت که در شخص مقام معظم رهبری تجلی پیدا کرده است را تقویت کنیم.