کد خبر: 631189
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۶
رفراندم بهمن 41، مخالفان و گونه‌هاي متفاوت مخالفت‌هاي آنان
شاهد توحيدي

رفراندم بهمن ماه 1341، يكي از فرصت‌هايي بود كه شاه از آن در عبور از جايگاه قانوني خود به عنوان «مقامي تشريفاتي» و تبديل شدن به يك حاكم «مطلق‌العنان» بهره برد. طبيعتاً در چنين شرايطي، چهره‌هاي مخالف با اين رويداد، رخ نمودند و مخالفت خويش را بااين انحراف فاحش سياسي ابراز كردند. مقالي كه درپي مي‌آيد به پاره‌اي از اين مخالفت‌ها اشاره مي‌كند.

رخ نمودن امام(ره) در ميدان تقابل با خودكامگي

در صحبت از سابقه مبارزاتي امام، معمولاً از جريان مخالفت ايشان با تصويب لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي به عنوان «نخستين رويارويي سياسي ‌ـ ‌علمي» ميان امام و نظام شاهنشاهي ياد مي‌شود. (1) هر چند اين سخن خالي از حقيقت نيست، چنين هم نيست كه امام از اين برهه و صرفاً با هدف حضور مقطعي و موقتي در عرصه و مبارزه براي جلوگيري از تصويب لايحه مذكور وارد صحنه شده باشد. آنچه تا اين سال‌ها مانع حضور رسمي و علني امام در عرصه سياست و مبارزه شده بود، همانا تبعيت از مرجعيت و زعامت آيت‌الله‌العظمي بروجردي بود كه مصلحت حوزه را در بازسازي خود و محكم كردن پايه‌هاي علمي آن مي‌دانست. رحلت اين مرجع عاليقدر تشيع و اندكي پس از آن جريان لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي و حضور عموم روحانيت در جريانات سياسي اين سال‌ها امام را نيز به‌طور جدي و علني وارد سياست كرد؛ چنان كه يرواند آبراهاميان در كتاب خود مي‌نگارد:

«آيت‌الله خميني(ره) پس از درگذشت آيت‌الله بروجردي از اين محدوديت رهايي يافت و در سال‌هاي 44ـ1341 سخنراني‌ها خود را آغاز كرد. هر چند بيشتر روحانيون به دليل اصلاحات ارضي و حقوق زنان با رژيم مخالفت مي‌كردند، آيت‌الله خميني ضمن درك استادانه مسائل سياسي فراگيرتر با دقت و احتياط فراوان از طرح موضوعات پيشين دوري جست و به مسائل ديگري كه توده مردم را بيشتر خشمگين مي‌ساخت پرداخت. وي از رژيم به دليل رواج فساد، تقلب در انتخابات، نقض قانون اساسي، سركوب مطبوعات و احزاب سياسي، از بين بردن استقلال دانشگاه، ناديده گرفتن نيازهاي اقتصادي... اعطاي كاپيتولاسيون به بيگانگان و... به‌شدت انتقاد كرد». (2)

امام اين درك و درايت استادانه را درباره همه‌پرسي نيز از خود نشان مي‌دهد. وقتي جريان همه‌پرسي از سوي شاه عنوان شد، تقريباً تمام گروه‌هاي مستقلي كه از دولت و دربار خط نمي‌گرفتند، موضع مخالفت اتخاذ كردند. روحانيت، جبهه ملي، نهضت آزادي، كمونيست‌ها و حزب توده هر كدام بر اساس ويژگي‌ها و خط مشي‌شان با انقلاب سفيد برخورد كردند، اما ديدگاه ويژه امام خميني در اين باره و يكه‌تازي ايشان در مخالفت با كليت انقلاب سفيد و همه‌پرسي برجستگي منحصر به فردي دارد و همگان قبول دارند «شديدترين و صريح‌ترين مقاومت از سوي آيت‌الله خميني نشان داده شد كه در نتيجه رهبري تمامي جنبش را به دست گرفت و مظهر آن شد»(3) و به همين خاطر است كه ما جداگانه به آن پرداخته‌ايم. امام ديدگاه خود را در اين باره به‌گونه‌اي فشرده در پاسخ به نامه جمعي از متدينين تهران بيان مي‌دارند كه شمه‌اي از آن به شرح ذيل است:

«اينجانب عجالتاً از بعضي جنبه‌هاي شرعي آن كه اساساً رفراندوم يا تصويب ملي در قبال اسلام ارزشي ندارد و از بعضي اشكالات اساسي قانوني آن براي مصالحي صرف‌نظر مي‌كنم، فقط به پاره‌اي اشكالات اشاره مي‌كنم:

1. در قوانين ايران، رفراندوم پيش‌بيني نشده و تاكنون سابقه نداشته است جز يك مرتبه آن هم از طرف مقاماتي غيرقانوني اعلام شد و به جرم شركت در آن جمعي گرفتار و از بعضي حقوق اجتماعي محروم شدند. معلوم نيست چرا آن وقت اين عمل غيرقانوني بود و امروز قانوني است.

2. معلوم نيست چه مقامي صلاحيت دارد رفراندوم كند و اين امري است كه بايد قانون معين كند.

3. در ممالكي كه رفراندوم قانوني است، بايد به‌قدري به مردم مهلت داده شود كه يك‌يك موارد آن مورد نظر و بحث قرار گيرد و در جرايد و وسايل تبليغاتي آراي مخالف و موافق منعكس شود و به مردم برسد، نه آن كه به‌طور مبهم با چند روز فاصله بدون اطلاع ملت اجرا شود.

4. بايد معلومات رأي‌دهندگان به اندازه‌اي باشد كه بفهمند به چه رأي مي‌دهند. بنابراين اكثريت قاطع حق رأي دادن در اين مورد را ندارند و فقط بعضي اهالي شهرستان‌ها كه قوه تشخيص دارند، صلاحيت رأي دادن در موارد شش‌گانه را دارند كه آنان هم بي‌چون و چرا مخالفند.

5. بايد رأي دادن در محيط آزاد باشد و بدون هيچ‌گونه فشار، زور، تهديد و تطميع انجام شود و در ايران اين امر عملي نيست و اكثريت مردم را سازمان‌هاي دولتي در تمام نقاط كشور ارعاب مي‌كنند و در فشار و مضيقه قرار مي‌دهند... مقامات روحاني براي قرآن و مذهب احساس خطر مي‌كنند. به نظر مي‌رسد اين رفراندوم اجباري مقدمه‌اي براي از بين بردن مواد مربوط به مذهب است. علماي اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي براي اسلام، قرآن و مملكت احساس خطر كرده‌اند و به نظر مي‌رسد همان معاني را دشمنان اسلام مي‌خواهند به دست جمعي از مردم ساده‌دل و اغفال‌شده اجرا كنند. علماي اسلام وظيفه دارند هر وقت براي اسلام و قرآن احساس خطر كردند به مردم مسلم گوشزد كنند تا در پيشگاه خداوند متعال مسئول نباشند. از خداوند متعال حفظ قرآن مجيد و استقلال مملكت را خواهانيم‌». (4)

امام خميني اينگونه در برابر انقلاب سفيد موضع‌گيري كرد و به مخالفت صريح با آن پرداخت و اين در حقيقت نقطه عطف سلسله مبارزات ايشان عليه دستگاه پهلوي بود. چنان كه اشاره كرديم امام پيش از اين در جريان تصويب لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي كه برنامه‌اي محدودتر از انقلاب سفيد بود و از سوي علم مطرح شد، پا به عرصه مبارزه نهاده بود و علاوه بر آن خود صريح‌ترين و شديداللحن‌ترين سخنراني‌ها و بيانيه‌ها را عليه آن صادر كرده و كوشيده بود ديگر روحانيون را نيز بسيج كند.

نتيجه مبارزه عليه لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي موفقيت‌آميز بود و در اثر اين مبارزات علم نتوانست برنامه اصلاحات را اجرا كند. پس از اين و با فاصله چند ماه شخص شاه برنامه انقلاب سفيد را كه به نظر امام چيزي فراتر از لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي بود و جامعه مذهبي و روحانيون بايستي با شدت فزاينده‌تري در مقابل آن صف بكشند، در دستور كار خود طبق خواست اربابان امريكايي خودش قرار داد.

از ديد امام همه‌پرسي انقلاب سفيد از چندين جهت اشكال داشت كه به آنها اشاره مي‌كنيم:

نخست، اشكال شرعي

امام با قاطعيت تمام در اعلاميه مذكور چنين فرموده‌اند: «اساساً رفراندوم يا تصويب ملي در قبال اسلام ارزشي ندارد» و تصريح كرده‌اند هنگامي كه روحانيت و علماي مذهبي برنامه‌اي را خلاف مصالح اسلام تشخيص دهند، رأي مردم در يك همه‌پرسي و تصويب ملي نمي‌تواند به آن مشروعيت ببخشد. امام بر اين اعتقادند كه برخي از اصول انقلاب سفيد مانند اصلاحات ارضي، حق رأي زنان و... در مخالفت با مصالح ديني و عقايد مذهبي جامعه است و بنابراين اشكال شرعي دارد.

دوم، اشكال قانوني

امام بيان كرده‌اند «در قانون اساسي ايران [همه‌پرسي] پيش‌بيني نشده است». بنابراين بر اساس نظريه «عدم ذكر اختيارات به معني منع»، نه پادشاه و نه هيچ شخص ديگري مجاز به استفاده از اين نهاد نيست. امام با اين اشكال اصل برگزاري همه‌پرسي را غيرقانوني مي‌دانند و مبادرت به آن را تجاوز و فرار از قانون اساسي مملكت مي‌شمارند.

سوم، دموكراتيك نبودن شيوه اجرا

آزاد بودن رأي‌دهندگان و عدم ارعاب و تهديد و تطميع، داشتن فرصت كافي براي فكر كردن و تحقيق پيرامون موضوع رأي و تصميم‌گيري و آزاد بودن تبليغات جناح‌هاي مخالف و موافق، بيان كامل موضوع همه‌پرسي شده و تعريف آن با برشمردن جزئيات ضروري ـ‌ نه بسنده كردن به ظاهر چند شعار كلي‌ـ، به وجود آوردن شرايطي براي جلوگيري از هر گونه تخلف انتخاباتي از جمله شرايط انتخابات آزادانه و دموكراتيك است كه به گفته امام در اين همه‌پرسي رعايت نشده است و نخواهد شد.

چهارم، پيچيده و مبهم بودن موضوع همه‌پرسي شده

از شرايط دموكراسي مستقيم يكي بالا بودن سطح آگاهي شهروندان و ديگري ساده بودن مسائل است و نيز اشاره كرديم همه‌پرسي نيز در اين شرايط كاربرد مفيدي دارد، اما برنامه موسوم به انقلاب سفيد يك برنامه كاملاً تخصصي و پيچيده بود و در حقيقت آنچه رأي مردم براي آن تقاضا شده بود به صورت چند شعار كلي بود كه با توجه به سطح بسيار پايين آگاهي و سواد آن روز شهروندان ايراني به هيچ‌وجه قابل درك نبود. امام با گوشزد كردن اين مطلب آن را به عنوان يكي از اشكالات انقلاب سفيد برمي‌شمارند.

پنجم، توطئه عليه مذهب و استقلال مملكت

چنان كه از دعاي ايشان در پايان نامه برمي‌آيد، قرآن مجيد و استقلال مملكت را در معرض خطر ديده‌اند. ابتدا غائله لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي و حذف لزوم قسم خوردن به قرآن و دادن حق رأي به زنان و... و اكنون انقلاب سفيد و اصلا حات ارضي و... ؛ امام اعلام مي‌كنند دست‌هايي عليه ديانت و مملكت توطئه مي‌چينند و بنابراين با سخنراني‌ها و بيانيه‌هاي مكرر براي آگاهي بخشيدن به گروه‌هاي مختلف مردم و روحانيت مي‌كوشند.

در ادامه همين فعاليت‌ها و مخالفت‌هاست كه در نوروز 1342 و سيزدهم خرداد همان سال اقدام به سخنراني‌هاي شديداللحني عليه دستگاه حاكم مي‌كنند و مردم را به فشرده‌تر كردن صف‌هاي مبارزه فرا‌مي‌خوانند، زنداني و تبعيد مي‌شوند و به اين ترتيب رهبري جنبش مردمي ايرانيان به دست ايشان مي‌افتد و با رهنمودهاي خردمندانه ايشان سرانجام در سال 1357 به سلطنت نكبت‌بار پهلوي خاتمه داده مي‌شود.

ديگر روحانيون

در برابر همه‌پرسي انقلاب سفيد از آنجا كه سرپيچي از قانون اساسي بود و به خودكامگي شاه در حكومت منجر مي‌شد، تقريباً همه روحانيت يكصدا مخالفت خود را ابراز و از نظر شرعي همه‌پرسي را تحريم كردند. پس از گفت‌وگو و مشورت علماي قم، آيت‌الله روح‌الله كمالوند خرم‌آبادي به نمايندگي از جانب روحانيت با شاه ديدار و مخالفت علما و روحانيت با اصلاحات ضد اسلامي را به وي اعلام كرد و از او خواست دست از اين اقدام ضداسلامي بردارد، اما شاه پاسخ داد بقاي تاج و تختش در گرو انجام اين رفراندوم است(5) و اين نخستين باري بود كه شاه آشكارا در مقابل روحانيت صف مي‌كشيد و البته اسدالله علم در تشويق و تحريك شاه نقش مؤثري داشت. در روز دوم بهمن 1341 اعلاميه تحريم رفراندوم آيت‌الله خميني در تهران و شهرستان‌ها پخش و بازار تعطيل شد. انبوه جمعيت به منزل آيت‌الله خوانساري رفتند و از آنجا با همراهي ايشان در خانه آيت‌الله بهبهاني تجمع كردند. در آنجا مرحوم فلسفي سخنراني شديداللحني عليه رفراندوم قلابي ايراد كرد و سپس بيانيه تحريم مشترك آيت‌الله خوانساري و آيت‌الله بهبهاني قرائت شد. (6) روحانيون عصر روز چهارم بهمن در منزل آيت‌الله غروي اجتماع كردند تا در مقابله با رفراندوم تصميم جمعي بگيرند. آنها استقبال از شاه را تحريم كردند، اما خانه به محاصره ساواك درآمد و جلسه با اتخاذ اين تصميم به پايان رسيد. در مقابله با اين اقدامات شاه در چهارم بهمن يعني دو روز پيش از همه‌پرسي به قم رفت تا لااقل به ساير شهرهاي ايران وانمود كرده باشد مخالفت يكپارچه روحانيون واقعيت ندارد و از شاه هم استقبال مي‌شود. علاوه بر برخي از مردم عادي قم و گروهي كه از تهران به قم كشانده شده بودند، گروهي ملبس به لباس روحانيت در ميان جمع ديده مي‌شد كه بعدها يكي از نزديكان علم اعتراف كرد اين عده در واقع دسته‌اي از كاركنان شركت واحد بودند كه براي شركت در اين اجتماع لباس روحاني به تن كردند و با دو اتوبوس به قم اعزام شدند. (7)

شاه در ادامه در يك سخنراني اهانت‌آميز پرده از كينه‌اي كه از روحانيت در دل داشت برانداخت و پس از آن ديگر هرگز نتوانست براي التيام روابط خود با جامعه مذهبي ايران قدمي بردارد. (9) از اين پس روحانيت به‌درستي دريافته بود كه در كنه رفتار دستگاه پهلوي چه مي‌گذرد. شاه در قسمتي از بيانات توهين‌آميز خود چنين گفت: «يك عده نفهم و قشري كه مغز آنها تكان نخورده است هميشه سنگ در راه ما مي‌انداختند، زيرا مغز آنها تكان نخورده است و قابل تكان خوردن هم نيست. ارتجاع سياه اصلاً نمي‌فهمد و از هزاران سال پيش تاكنون فكرش تكان نخورده است، او فكر مي‌كند زندگي عبارت از اين است كه چيزي يا مالي به ظلم و بيكار يا به بطالت يا از اين قبيل به دست آورد و غذايي بخورد و سر به بالين بگذارد... مقرراتي كه امروز وضع كرده‌ايم از مقررات ساير ملل اگر جلوتر نباشد عقب نيست... اما چه كساني با اين مسائل مخالفت مي‌كنند؟ ارتجاع سياه كسان نفهمي كه درك ندارند و بد نيت هستند...». (9)

شاه در ادامه خطر ارتجاع سياه و ذهب را بيشتر و بدتر از كمونيسم ارزيابي مي‌كند. پس از اين سفر و اين صحبت‌هاي توهين‌آميز شهر مشهد نيز همچون قم شاهد اعتراضات و بازار آن به تعطيلي كشيده مي‌شود. (10)

ديگر مخالفان

از فعالان ديگر صحنه سياسي ايران در اين برهه و از جمله نيروهايي كه با انقلاب سفيد به مخالفت پرداخت، جبهه ملي بود كه بقايا و آزادشدگان نيروهاي عضو جبهه ملي سال‌هاي 1329 تا 1332 بودند كه پس از كودتا معمولاً زنداني، تبعيد يا دست‌كم خانه‌نشين شده بودند و اينك مي‌خواستند دو باره به صحنه بازگردند، اما همه كساني كه به نقد تاريخ اين سال‌ها پرداخته‌اند از موضع جبهه در برابر انقلاب سفيد به خاطر بي‌برنامگي و عدم قاطعيت(11) و ابهام آگاهانه و عمدي(12) انتقاد كرده‌اند.

سران جبهه ملي كه پيش از اين از سوي اميني دعوت به حضور مجدد در سطوح مختلف سياسي جامعه شده و البته نتوانسته بودند به توافق برسند، يك بار ديگر از سوي علم با اين پيشنهاد مواجه شدند. علم با سران جبهه مذاكراتي كرد و قول داد در مجلس آتي 25 كرسي را به آنان واگذار كند تا به عنوان اقليت به صحنه بازگردند، اما هيئت اجرايي جبهه اين پيشنهاد را رد كرد و خواستار آزادي كامل انتخابات در سراسر كشور شد كه مورد اعتناي شاه و علم قرار نگرفت و پس از اعلام مخالفت جبهه با همه‌پرسي و شركت طرفداران آنان در اعتراضات سران جبهه يك بار ديگر به زندان افتادند. (13)

پس از اعلام تصميم دولت مبني بر برگزاري رفراندوم كنگره جبهه ملي دو هفته پيش از همه‌پرسي تشكيل شد، اما نتوانست تصميم قاطعي اتخاذ كند و «در نهايت غافلگيري و بلاتكليفي»(14) سرانجام در روز دوم بهمن 1341 اعلاميه‌اي منتشر ساخت كه در آن تكليف هواداران جبهه مشخص نشده بود:

«مردم ايران! ما به شما اعلام خطر مي‌كنيم كه امروز كشور ما در آستانه تبديل رسمي رژيم مشروطيت و دموكراسي با سيستم استبداد و ارتجاع است... دهقانان هوشيار و آگاه ايراني اجازه نخواهند داد به عنوان مصالح او ملعبه دست دشمنان ملت شوند. زمين و آب حق دهقان است. آزادي از حقوق اساسي ملت است. با الغاي رژيم ارباب‌ـ‌رعيتي زمين و آب براي دهقان دسترنج كارگر براي... با حاكميت ملت و آزادي براي همه مردم از ميان برداشتن استعمار و استثمار، آري موافقيم! با حكومت خودكامه و دخالت پادشاه در امور مملكت و رژيم وحشت و ترور سازمان امنيت تسلط سياست استعماري بر كشور تعدي پليس و ژاندارم و مأمور متعدي دولت در شهرها و روستاها، نه، مخالفيم!»(15)

چنان كه ملاحظه مي‌شود در نهايت از سوي جبهه ملي درباره شركت يا عدم شركت در همه‌پرسي به صورت صريح نظري ابراز نمي‌شود. معمولاً تحليلگران سياسي بر اين موضع‌گيري جبهه ملي خرده گرفته و به‌درستي بر آن تاخته‌اند. رهبران جبهه كه در مقابل رفراندوم به‌كلي غافلگير شده بودند، در آستانه برگزاري آن بيانيه‌اي منتشر ساختند كه بخش اعظم آن به بحث فقدان آزادي در كشور اختصاص داشت و تنها در خاتمه به مردم توصيه مي‌كرد در برابر رفراندوم بگويند: «اصلاحات ارضي و... آري، ديكتاتوري نه». (16)

برعكس جبهه ملي نهضت آزادي كه در همين دوران اختلافاتي با جبهه داشت، از موضعي صريح و واقع‌بينانه(17) برخوردار بود. آقاي مهندس بازرگان در‌باره ريشه‌هاي اين اختلافات در يك گفت‌وگو گفته است: «اساس اختلاف ما با آقايان بر سر شاه بود. ما مي‌گفتيم قانون اساسي، حقوق و اختيارات شاه را مشخص كرده و حقوق ملت هم معلوم و مشخص است. شاه مي‌خواهد حقوق ملت را پايمال و در همه امور مملكت مداخله كند. ما شاه را مسئول نابساماني‌ها و بدبختي‌ها مي‌دانستيم و مي‌گفتيم بايد طبق قانون اساسي سلطنت كند، ولي شاه اين طور نمي‌خواست، اطرافيانش هم او را تشويق مي‌كردند، زيرا به نفعشان بود.

ما مي‌گفتيم چون اين آقا (شاه) در همه كارهاي مملكت مداخله مي‌كند و مسئول همه گرفتاري‌هاست، بايد او را متوجه كنيم. مردم را هم بايد متوجه كنيم كه چه كسي مسئول بدبختي‌هاي آنهاست. مي‌گفتيم بايد لبه تيز انتقاد و حمله متوجه شخص شاه باشد. انتقاد از دولت‌ها و نخست‌وزيرهايي كه خود را نوكر و فرمانبر شاه مي‌دانستند چه فايده دارد؟». (18)

به هر حال نهضت آزادي در برابر همه‌پرسي انقلاب سفيد در مقايسه با جبهه ملي روشن‌تر و واقع‌بينانه‌تر اقدام كرد و به‌جاي آن كه بگويد اصلاحات آري! انقلاب سفيد نه! به يكباره همه‌پرسي را تحريم كرد.

پي‌نوشت‌ها در سرويس گفت‌وگو موجود است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار