امروز 28 مرداد يادآور كودتاي تلخ امريكايي- انگليسي عليه دولت مصدق در سال 1332 است؛ كودتاي ننگين و سياهي كه شيريني نهضت ملي شدن صنعت نفت را در كام ملت ايران تلخ كرد. انگليس كه پس از كوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ايران، منابع بسياري را در منطقه و خصوصاً ايران از دست داده بود، با قطع اميد از رسيدن به توافق، وارد مطالعه طرح يك كودتاي نظامي شد. در ابتدا امريكا مخالف بود اما پيروزي آيزنهاور در انتخابات رياست جمهوري امريكا باعث تغييرات عمدهاي در سياست خارجي امريكا شد. كرميت روزولت رئيس اداره خاور نزديك سازمان سيا به فرماندهي عمليات انتخاب شد و امريكا و انگليس، ستاد مشتركي را در ايستگاه اطلاعاتي انگليس در قبرس تشكيل دادند و عمليات كودتا را طرحريزي كردند. اگرچه اجراي نقشه كودتا در 25 مرداد شكست خورد و شاه از ايران فرار كرد اما سستي مصدق و دلايل مختلف ديگر باعث شد كه در 28 مرداد 1332 كودتا عملي شود و فضلالله، زاهدي مجري طرح كودتا به جاي مصدق نخست وزير شد و بدين ترتيب با قبضه شدن قدرت در دست استبداد داخلي و استعمار خارجي يكي از ننگينترين دورههاي استبداد در تاريخ معاصر ايران رقم خورد و باعث حاكميت 25 سال ديكتاتوري محمدرضا شاه با حمايت مستكبرين و خصوصاً امريكا گرديد. اين واقعه تاريخي درسها و عبرتهاي فراواني براي ملت ايران به همراه داشت كه با دقت در برخي از حوادث امروز منطقه ميتوان شباهتهايي را در اين زمينه مشاهده كرد.
قطار كودتاي امريكايي در ايستگاه مصر و سوريه
روز 12 تيرماه امسال كه محمد مرسي، رئيسجمهور قانوني مصر در يك كودتاي نظامي از رياست جمهوري بركنار شد، مشخص بود كه اين كودتا بدون پشتيباني نيروهاي خارجي نميتوانست به پيروزي برسد. آنگونه كه محمد البلتاجي، يكي از اعضاي ارشد گروه اخوانالمسلمين مصر معتقد است كه امريكا در «كودتاي ارتش» كه منجر به بركناري محمد مرسي، رئيسجمهور پيشين اين كشور شد، دخالت داشته است. اين سخن بعد از اظهار نظر اخير جان كري بود كه در روز ۱۰ مرداد ضمن دفاع از اقدام ارتش مصر براي بركناري مرسي در تاريخ ۳ جولاي، مدعي شد كه ارتش اين كشور در راستاي خواسته ميليونها تن از مردم براي «برپايي دموكراسي» دست به اين عمل زده است.
از سوي ديگر «روني دانيال»، كارشناس اسرائيلي در مصاحبه با شبكه تلويزيوني رژيمصهيونيستي و در واكنش به «كودتاي نظامي عليه محمد مرسي» گفته است: «ژنرال السيسي، فرمانده ارتش و وزير دفاع مصر سه روز قبل از بركناري رئيسجمهور مصر مقامات اسرائيلي را مطلع كرده بود.» به گفته دانيال، بركناري مرسي به نفع اسرائيل بود چراكه اين اقدام ارتش امنيت اسرائيل را تضمين كرد. اين كدها در كنار بيتفاوتي برخي از دولتهاي غربي در برابر بركناري مرسي و كودتا عليه دولت قانوني مصر در اوايل ماه جولاي، اين ادعا را ثابت ميكند كه بار ديگر نظام سلطه ابزار كودتا را رونمايي كرد و اين بار كودتا نسخهاي بود كه امريكا و حاميانش نه در راستاي برقراري دموكراسي كه براي اهداف و منافع خود براي مصر پيچيدند.
در سوريه نيز اوضاع بر همين منوال است و اگرچه هنوز مهرههاي امريكا، انگليس و اسرائيل در مسير كودتا عليه دولت بشار اسد به موفقيت دست نيافتهاند، اما با حركات تروريستي سعي در پيروزي كودتا و زمين زدن دولت سوريه دارند. اين كودتاها روي همان ريلي است كه روزگاري قطار آن به 28 مرداد 1332 رسيد و دولت مصدق را كنار زد و امروز به سوريه و مصر رسيده است.
با مرور وقايع بيداري اسلامي و تحليل شرايط، اين موضوع روشن ميشود كه امريكا و نظام سلطه پس از آنكه منافع خود را در خطر ديدند، طرح كودتا عليه دولت مردمي مصر و سوريه را اجرا كردهاند، زيرا در مصر منافع اسرائيل كه گره خورده با منافع امريكا و انگليس است، به خطر افتاد و تمام تلاششان بر اين است تا قرارداد كمپ ديويد زير سايه دولت اسلامگرايان كمرنگ نشود.
از سوي ديگر، دولت سوريه كه پيشرو در جبهه مقاومت بود و حاضر به پذيرش زور و سلطه صهيونيستها و اربابانشان نبود، امروز بايد تاوان پس دهد و كودتاي تروريستهاي دست پرورده امريكا را متحمل شود.
شكست كودتاهاي امريكايي عليه جمهوري اسلامي
در طول انقلاب اسلامي، توطئههاي كودتاگرانه عليه دولت جمهوري اسلامي ايران نيز بارها رخ داد كه دست امريكا در هر كدام از آنها به خوبي آشكار بود. شايد يكي از اولين موارد كودتا عليه جمهوري اسلامي را بتوان كودتاي نوژه ناميد كه در تاريخ 18 تير 1359 رخ داد.
هر چند كه شكست امريكا در صحراي طبس موجب شد تا مقامات اين كشور به طور موقت انديشه عمليات نظامي عليه كشورمان را از سر بيرون كنند، اما اين حادثه باعث نشد كه امريكا طرحهاي خرابكارانه خود را متوقف كند بلكه حمايت مستقيم از ضد انقلابيون و تحريك آنان و همچنين پشتيباني از رژيم بعث عراق، در مرحله پس از شكست كودتاي نوژه در دستور كار آنان قرار گرفت.
آنچنانكه كودتاي بزرگتر امريكا و حاميانش كه در مجموع نظام سلطه را شكل ميدهند عليه جمهوري اسلامي ايران در قالب جنگ تحميلي هشت ساله به وقوع پيوست. حال آنكه در اين مرحله نيز هرگز نتوانستند پيروزي و حتي امتيازي كسب كنند و آنچه حاصل اين اتفاقات بود فاش شدن خوي استكباري نظام سلطه بود كه ثابت كرد همواره در طول تاريخ در هر زمان و هر نقطهاي كه منافع خود را در خطر ببيند، سعي در براندازي آن نظام و راه اندازي كودتا عليه آن دولت ميكند. بيشك آخرين مورد كودتاي امريكايي – انگليسي عليه جمهوري اسلامي ايران را بايد فتنه 88 دانست.
از آنجا كه شيريني پيروزي كودتاي 28 مرداد سال 1332 در رژيم ستمشاهي، در طول تاريخ انقلاب اسلامي به خاطر شكستهاي پي در پي در كام دولتهاي استكباري به تلخي گراييده بود و هيچكدام از موارد غائله آفريني در كردستان و آذربايجان و دامن زدن به مسائل قوميتي و فرقهسازيها و موج سواريها نتوانست آنان را به هدف برساند، نظام سلطه را به فكر انداخت تا بار ديگر شانس خود را براي براندازي نظام جمهوري اسلامي در كودتايي مشابه طراحي سال 78، بعد از انتخابات سال 88 بيازمايد. از اين رو با همراهي مهرههاي فريب خورده داخلي، آتشي برافروختند كه البته بار ديگر شكست كودتاگران نتيجه آن بود.
وحدت و ولايت دو عامل شكست كودتاها در طول تاريخ انقلاب
شايد اين مورد براي بسياري سؤال باشد كه چرا كودتاهاي رخ داده عليه جمهوري اسلامي همگي با شكست مواجه شده اند؟ براي دريافت پاسخ اين سؤال بهتر است به مهمترين تفاوتهاي موجود كه ميان نظام ما و ساير نظامها وجود دارد دقت كنيم. از موارد اصلي اين تفاوتها بايد به «وحدت ميان مردم» و «وجود ولايت و پيروي از رهبر» اشاره كرد. اينها مواردي است كه نبود آن در مصر باعث بروز حوادث تلخي شده است كه امروز شاهديم.
وحدت ملت و وجود ولايت و پيروي از رهبري، از جمله عواملي است كه تمامي طرحهاي كودتايي عليه جمهوري اسلامي را به شكست كشانده است و قطعا تا زماني كه اين دو عامل در كنار عوامل ديگري نظير فرهنگ شهادت و مهدويت پابرجا باشد، نظام سلطه 28 مرداد ديگري را نميتواند عليه دولت ايران محقق كند.