اگر اهل پيگيري اخبار باشيد ميدانيد كه مطابق آخرين وعدهها قرار بود اينترنت ملي مهرماه امسال در سراسر كشور برقرار شود؛ وعدهاي كه در سال « توليد ملي؛ حمايت از كار و سرمايه ايراني » به تحققش بسيار دل بسته بوديم اما باز هم محقق نشد.
هر چند دليل نرسيدن دست مردم ايران به دامان اينترنت ملي فراهم نبودن زيرساختهاي لازم است اما شكلگيري شبكه ملي اطلاعات در شرايط كنوني يك ضرورت به نظر ميرسد. بهمنماه سال ۱۳۸۴ بود كه عبدالمجيد رياضي، معاون وقت فناوري اطلاعات وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات طرح اينترنت ملي را مطرح كرد. قرار بود اين طرح پس از سه سال و با بودجه يك ميليارد دلاري به ثمر بنشيند.
اكنون اما طرح اينترنت ملي هفت سالگي خود را هم پشت سر ميگذارد ولي خبري از راهاندازي آن نيست. اين در حالي است كه اتفاقات رخ داده در ماههاي اخير بيش از پيش ضرورتهاي وجود يك شبكه ملي اطلاعات را پيش رويمان به تصوير ميكشد. براي بررسي ضرورت ورود به حوزه مديريت اطلاعات در مرحله نخست از سايت گوگل آغاز ميكنيم؛ سايتي ۱۴ ساله كه به رغم سن و سال پايينش امروز در ساماندهي اطلاعات نقش مهمي بازي ميكند و بارها به محدوده ارزشهاي ما ايرانيها تجاوز كرده است.
دوستي با سايتي كه عاشق رژيم غاصب است!
ماجراي توهين به پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص) و ساخت فيلمي موهن اتفاقي بود كه نميتوان به اين سادگيها از كنار آن گذشت. اين واقعه قلب جهان اسلام را به درد آورد و اعتراضات گسترده مسلمانان را در پي داشت. با وجود اين اما سايت يوتيوب بدون توجه به مطالبه بيش از يك و نيم ميليارد مسلمان، بخشهايي از اين فيلم موهن را روي خروجي خود قرار داد و «مارتين جوزنبولت» مدير شركت گوگل در برابر خشم و انزجار جهاني مسلمانان، نمايش اين فيلم را آزادي انديشه خواند و رسماً اعلام كرد اين كار متوقف نخواهد شد.
اين اما نخستين بار نبود كه شركت گوگل به باورها و ارزشهاي ملي و ديني ما توهين ميكرد همچنانكه نبايد انتظار داشته باشيم اين رفتار شنيع آخرين عمل مغرضانه اين سايت امريكايي- صهيونيستي باشد. جعل نام خليج فارس در نقشه گوگل از ديگر شيطنتهاي اين موتور جستوجوگر بود. هجمه به ديگر مقدسات ديني و ملي ما هم از سالها پيش در چترومها و برخي دالانهاي فضاي مجازي آغاز شد و نخستين گامها براي عاديسازي اين هتك حرمتها از همين فضاي مجازي آغاز شد. تمام اين شيطنتها، كارشكنيها و سياست بازيهاي اين موتور جستوجوگر را ميتوان در اين گفته اريك اشميت، رئيس هيئت مديره گوگل ريشهيابي كرد؛ «ما عاشق اسرائيل هستيم.»
۴۴۳ ميليارد توماني كه ما به جيب گوگل ريختهايم
گوگل، درآمد بالايي از حوزه تبليغات كاربران ايراني دارد در حالي كه مالياتي نميپردازد و بر اساس ضوابط داخلي كشور ما نيز حركت نميكند. از سوي ديگر حتي جستوجو در اين موتور جستوجوگر نيز سود فراواني را به جيب اين سايت ميريزد. در نوامبر ۲۰۰۹ گوگل ۶۵ درصد از سهم بازار موتور جستوجوي برتر در امريكا را در اختيار داشت. گوگل بابت هر جستوجويي كه روي اين سايت انجام ميشود، ۱۲ سنت درآمد دارد و از كليك روي آگهيها هم ۶۲ سنت سود ميكند. اين سايت به طور متوسط از هر كاربر جستوجوگرش هفت دلار درآمد كسب ميكند. موتور جستوجوگر گوگل در سال ۲۰۱۱، بيش از ۴۴۳ ميليارد تومان از ايرانيها پول به جيب زده است.
شبكههاي اجتماعي و سرقتهاي اينترنتي در صدر جرائم رايانهاي
از سوي ديگر، موتور جستوجوگر گوگل به همراه گوگل پلاس و ديگر شبكههاي اجتماعي در عصر فناوري اطلاعات پا به عرصه مديريت اطلاعات گذاشتهاند. در حالي كه ساعات طولاني از وقت كاربران اينترنتي در پاي شبكههاي اجتماعي مانند گوگل پلاس، توئيتر، فيسبوك و ديگر سايتهايي كه اين امكانات را در اختيار كاربر قرار ميدهند، ميسوزد. با نگاهي به آمار و ارقام ارائه شده از پروندههاي پليس فتا در مييابيم در برابر اين زمان از دست رفته، آسيبهاي كلان اجتماعي را به دست آوردهايم. به گفته رئيس پليس فتا تهران بزرگ، شبكههاي اجتماعي و سرقتهاي اينترنتي در صدر جرائم رايانهاي قرار دارند. سرهنگ محمدحسن شكريان ميگويد:۳۰ درصد جرائم گزارش شده در اين حوزه به مسائل اخلاقي و شبكههاي اجتماعي مربوط ميشود.
بنا به تأكيد وي، بيش از يك دوم پروندههاي تشكيل شده در پليس فتا تهران مربوط به سوءاستفادههايي است كه به بهانه انتقامجويي از عكسها و فيلمهاي افراد در صفحات فيسبوك گذاشته ميشود.
افكار سنجي و ساماندهي فكري مخاطب
گوگل در بيانيه مأموريت خود به ساماندهي اطلاعات دنيا اشاره دارد و اين بدان معناست كه اين سايت تنها يك موتور جستوجوگر نيست بلكه در عصر انفجار اطلاعات، ساماندهي دادهها به معناي تعيين جهت حركت جوامع با تأثيرگذاري روي افكار تك تك افراد است و اين سلطه فكري از طريق طراحي و اجراي شبكههاي اجتماعي امكانپذير خواهد شد. همانگونه كه تجربه نقش شبكههاي اجتماعي در فتنه ۸۸ اين تأثيرگذاري فكري را اثبات ميكند.
به بيان ديگر مديران موتورهاي جستوجوگر خارجي و شبكههاي اجتماعي در ازاي آنچه به ظاهر رايگان در اختيار ما قرار دادهاند حتي ميتوانند از انديشه ما كپيبرداري كنند. بر همين اساس است كه مديرعامل گوگل به صراحت ميگويد: ما ميدانيم هر يك از شما در طول روز كجا هستيد و به چه فكر ميكنيد. آنها بر اساس قانوني رسمي در امريكا اطلاعات كاربران را در اختيار مقامات امريكايي قرار ميدهد.
در حال حاضر نيز گوگل پلاس به رغم آنكه حدود يك سالي از عمرش ميگذرد، توانسته است اطلاعات ميليونها كاربر ايراني را به دست آورد و ضمن افكارسنجي از طريق سرويسهاي حاشيهاياش اطلاعات غلط به خورد مخاطب دهد. نكته جالب توجه اينجاست كه من و شماي كاربر فضاي مجازي در ازاي خدمتي كه به اين سايتها ميكنيم، هزينههايي ميلياردي به مديران اين شبكه ميپردازيم.
شايد تمام آنچه گفته شد بخش كوچكي از ضرورت دستيابي به يك رينگ داخلي را به روشني به نمايش بگذارد در حالي كه ضرورتهاي متعدد ديگري نيز در اين مسير ديده ميشود اما مسئولان كشورمان در حوزه فناوري اطلاعات چقدر بر اجراي اين طرح همت دارند؟ پاسخ به اين سؤال را وعده هفت ساله اينترنت ملي فاش ميكند.